چهارشنبه، 25 فروردين 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

بررسی عید بودن عاشورا و استحباب روزه در این روز، قبل از شهادت امام حسین (ع)

پرسش :

آیا روز عاشورا قبل از وقایع عاشورای سال 61 هجری روز عید بوده و روزه گرفتن در آن استحباب داشت؟!


پاسخ :
در منابع حدیثی اهل سنت و نیز منابع حدیثی شیعی احادیث متعدد و متنوعی راجع به روزه روز عاشورا وجود دارد. ابتدا احادیث نبوی را در منابع اهل سنت بررسی می کنیم و بعد سراغ احادیث دیگر اهل بیت(علیهم السلام) می رویم.
 

روایات نبوی روزه عاشورا در منابع اهل سنت

هنگامی که منابع اهل سنت را بررسی می کنیم می بینیم که بیانات مختلفی در باره روزه روز عاشورا در زمان جاهلیت و واکنش پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به این گونه روزه به دست ما رسیده است. برخی از این بیانات ادعا می کنند از آنجا که قریش در جاهلیت این روز را روزه می گرفتند، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز در همان زمان جاهلیت این روز را روزه گرفته اند.(1) عده دیگری از این روایات و نقل های تاریخی نیز ادعا می کنند به خاطر روزه گرفتن قریش در این روز، پیامبر(صلی الله علیه وآله) نیز علاوه بر اینکه خودشان در این روزه می گرفتند، دیگران را نیز به روزه گرفتن در آن امر کردند اما این موضوع تا وقتی بود که از سوی خداوند متعال روزه گرفتن ماه مبارک رمضان واجب شد.(2)

همچنین در همین منابع بیانات دیگری نیز از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به دست ما رسیده است که نشان می دهد موضوع روزه گرفتن مسلمانان در روز عاشورا ارتباط وثیقی با موضوع روزه گرفته شدن این روز توسط یهودیان داشته است. این روایات نیز بیانات مختلفی دارند. در برخی از آنها گفته شده که یهودیان این روز را به خاطر مبارک بودن به حادثه غلبه حضرت موسی(علیه السلام) بر فرعون روزه می گرفتند و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) دستور دادند – از آنجا که مسلمانان به پیروی از حضرت موسی(علیه السلام) به عنوان یکی از انبیای واجب الاتباع الهی محق ترند – که مسلمانان روز دهم را روزه بگیرند.(3)

دراین منابع حدیثی گروه دیگری از روایات نیز وجود دارند که نشان می دهد روزه گرفتن روز عاشورا مربوط به وقتی بوده که هنوز روزه گرفتن ماه مبارک رمضان تشریع نشده بود. در صحیح بخاری گفته شده که پیامبر(صلی الله علیه وآله) هم خودشان روز عاشورا روزه می گرفتند و هم دیگران را به روزه گرفتن این روز امر می کردند اما وقتی روزه گرفتن ماه رمضان واجب شد، حضرت شان روزه گرفتن این روز را ترک کردند.(4) همچنین در همین کتاب از قول عایشه نقل شده که بعد از واجب شدن روزه گرفتن در ماه رمضان، پیامبر فرمود هر کس می خواهد روز عاشورا را روزه بگیرد و هر کس می خواهد افطار کند.(5)
 

مناقشه در تبعیت رسول خدا از ادیان پیشین

انتساب مشروعیت چنین روزه ای به پیامبر(صلی الله علیه و آله) با استناد به اقوال و افعالی از ایشان که حضرت شان را در این عمل پیرو ادیان پیشین می داند، مورد مناقشه بسیاری از علمای اسلام – اکثرا سنی – قرار گرفته است. آنها بر این عقیده اند که رسول خدا( صلی الله علیه وآله) حتی قبل از بعثت نیز در عبادات خود تابع ادیان دیگر نبوده و از آیین یهود و نصارا تبعیت ‌نکرده است. چرا که:

اولا: روایات متعددی در منابع اهل سنّت حکایت از آن دارد که رسول خدا(صلّی الله علیه وآله) دیگران را از تبعیت آئین یهود منع می کرده است؛ مثلا ترمذی در سنن خود از رسول خدا(صلّی الله علیه وآله) روایت نموده که: «از ما نیست کسی که به غیر ما از یهود و نصارا خودش را تشبّه نماید».(6) ابن حجر هم روایتی از رسول خدا(ص) آورده‌ است که حضرت فرمود: «با یهود و نصارا مشابهت نداشته باشید».(7) همچنین عده زیادی از علمای «اهل سنت» این روایت را از پیامبر(صلی الله علیه وآله) در کتب خودشان نقل کرده اند که حضرت رسول الله (ص) فرمودند: «با کفش‏های تان نماز بخوانید تا با یهود مخالفت ورزیده باشید».(8)

ثانیا: فخر رازی از علما و مفسرین بزرگ اهل سنت می گوید اگر حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) قبل از بعثت به شریعت موسی و یا عیسی متعبّد می بود لازم بود که:

1. در حوادث و اتفاقاتی که بعد از بعثت برایش پیش می آمد به احکام شریعت قبل خود مراجعه نماید و منتظر نزول وحین نماند، اما آن حضرت این کار را نکرد.

2. اگر آن حضرت متعبّد به شرایع دیگر می بود لازم بود بر علمای اعصار که در وقایع و حوادث به شریعت قبل خود مراجعه کنند چرا که تاسّی و مراجعه بر آنان واجب است و زمانی که می بینیم چنین مراجعه ای صورت نگرفته، به بطلان این نظر یقین پیدا می‌کنیم.

3. آن حضرت « معاذ» را در حکمی که در کتاب و سنّت نیافته بود و از پیش خود اجتهاد کرده بود تایید نمود و اگر بنا می بود که آن حضرت به حکم تورات متعبّد باشد، لازم بود معاذ را به تورات و انجیل ارجاع دهد.(9) همچنین ابوالحسن بصری می گوید: پیامبر ما و امّت او به هیچ یک از شرایع و ادیان دیگر متعبّد نبودند.(10)

با توجه به این دسته از روایات چگونه می توان پیامبر(صلی الله علیه وآله) را در صوم روز عاشورا تابع یهود دانست؟ بی گمان چنین فرضی با وجود این علامات سؤال قابل پذیرش نیست.

علاوه بر این مناقشات، اشکالات دیگری نیز بر انتساب توصیه به روزه گرفتن در این روز به پیامبر(صلی الله علیه وآله) گرفته شده است از جمله:
 
تناقض در بیان مبدأ و منشأ روزه این روز
همان طور که بیان کردیم درباره مبدأ و منشأ اولیه روزه این روز در میان مسلمانان بیانات مختلفی به چشم می خورند. عده ای آن به جا مانده از رسوم جاهلی قریش می دانند و عده ای نقل می کنند که پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) بعداز ورود به مدینه و اطلاع از آیین یهود این شهر در روزه گرفتن این روز، چنین توصیه ای را اعلام کردند. این خود تناقضی صریح است و بین این دو زمان 13 سال اختلاف وجود دارد.

از آن گذشته اشکال دیگری نیز در این میان وجود دارد. در حدیثی که روزه یهودیان مدینه به عنوان سبب اعلام روزه این روز توسط پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) ذکر شده، این عبارت به چشم می خورد: «قَدِمَ النَّبِیُ المَدِینَةَ فَرَأی الیَهُودَ تَصُومُ یَومَ عَاشُورَا فَقَالَ: مَا هَذَا؟... قَالَ: فَانَا أَحَقُّ بِمُوسَی مِنکُم فَصَامَهُ وَ اَمَرَ بِصِیَامِه»(11)؛ (پیامبر وارد مدینه شد و از روزه یهودیان در روز عاشورا مطلع شد. سبب این روزه را پرسید... فرمود: من از شما به [حضرت]موسی(علیه السلام) اولی ترم. پس آن روز را روزه گرفت و امر نمود که سایرین نیز آن روز را روزه بگیرند.). ظاهر این خبر – به واسطه حرف اضافه «فـ..» در «فرأی» که مفید فوریت است – دلالت بر این دارد که پیامبر هنگام ورود به مدینه یهودیان را در حال روزه یافته است. بنابراین تاریخ رسیدن پیامبر به مدینه باید زمانی نزدیک به روز دهم محرم الحرام بوده باشد. این در حالی است که به شهادت مورخان ایشان در زمان مهاجرت از مکه، در ماه ربیع الاول وارد مدینه شده اند نه محرم.(12)
 
بحثی راجع به روزه یهود و امکان پذیر بودن یا نبودن اقتباس آن توسط پیامبر(ص) برای مسلمانان؟
مراجعه به تاریخ و کلام فقها و اهل تحقیق نشان می دهد که تقویم و مدار گذشت ماه ها و سال ها نزد یهود بر اساس سال شمسی(365 روزه) است نه مانند گاه شماری اسلامی که بر اساس سال قمری(354 روزه) محاسبه می گردد. بنابراین روزه آنها همیشه لزوما در روز دهم ماه محرم به عنوان عاشوراء اتفاق نمی افتد. یهودیان در روز دهم اولین ماه تقویم شان یعنی «تشرین» - به مناسبت و برکت سالروز غرق شدن فرعون و نزول دومین لوح از ده فرمان شریعت – روزه می گیرند و آن را به نام «روز کیپور» می شناسند. بله ممکن است که بر اثر گذشت ماه ها و سال ها، به صورت اتفاقی روز دهم تشرین با دهم محرم مصادف گردند و این اتفاق در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) افتاده باشد اما هر چه باشد این یک تصادف تقویمی است و به معنای این نیست که یهودیان همیشه روز دهم محرم را روزه بگیرند.(13)
 
عمل نکردن پیامبر(صلی الله علیه و آله) به حکمی که خود امر فرموده!
در برخی از منابع اهل سنت مانند مجمع الزوائد هیثمی این بیان تاریخی را می خوانیم که: «رسول خدا به روزه عاشورا امر می فرمود و حال آن ‌که خود این روز را روزه نمی ‌گرفت».(14) هیثمی در این کتاب بلافاصله بعداز نقل این حدیث، حدیث دیگری نیز از عمار نقل می کند مبنی بر اینکه «رسول خدا ما را به روزه گرفتن روزه عاشورا امر کرده بود ولی این موضوع قبل از تشریع و نازل شدن وجوب روزه ماه رمضان بود. بعد از اینکه روزه ماه رمضان تشریع شد، ما برای روزه عاشوراء امر نشدیم».(15) وقتی این دو حدیث را در کنار هم ملاحظه می کنیم شاید بتوانیم به این نتیجه برسیم که ظاهرا روزه روز عاشورا بعداز نازل شدن روزه ماه رمضان دیگر هیچ وجهی نداشته که نه خود پیامبر(صلی الله علیه وآله) آن را روزه می گرفته و نه به اصحاب خود دستوری در این مورد داده است.(16)

به هر حال، همه این اشکالات و تناقضات و مناقشات، اطمینان به مورد توصیه بودن روزه این روز را از سوی پیامبر اکرم(ص) با چالشی جدی مواجه می کند. این تردید درباره مشروعیت و مطلوبیت روزه این روز به عنوان امری مستحب، بعداز تشریع روزه ماه مبارک رمضان بسیار جدی تر است.
 

روزه عاشورا در احادیث شیعه

بعد از بیان احادیث اهل سنت راجع به روزه عاشورا به سراغ منابع شیعه می رویم. در منابع معتبر شیعه «حدیثی نبوی» با مضمون استحباب این روزه از زبان حضرتش وجود ندارد. بلکه احادیثی وجود دارد در مورد سیره آن حضرت که در آنها گفته شده ایشان این روز را روزه می گرفتند. مثلا از امام رضا نقل شده که فرمود: «صَامَ رَسُولُ اللَّهِ یَوْمَ عَاشُورَاء»(17)؛ (رسول خدا روز عاشورا را روزه گرفت).

با این حال اولا این حدیث از سوی علمای شیعه حمل بر مورد تقیه شده(18) و ثانیا حتی اگر کسی تقیه ای بودن را آن نپذیرد می تواند اشاره به روزه گرفتن شدن این روز توسط آن حضرت پیش از تشریع روزه ماه مبارک رمضان باشد. بنابراین بیانی صریح مبنی بر مستحب بودن روزه این روز از سوی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در منابع شیعی وجود ندارد.

پس از بیان این مطلب می گوییم که در منابع شیعه به طور کلی دو دسته حدیث درباره روزه روزه عاشورا وجود دارند.
 
دسته اول: احادیث دال بر جواز و حتی فضیلت روزه روزه عاشورا
روایاتی از این دست در منابع شیعه قابل دستیابی اند اما عموما دلالت یا اعتبار راویان آنها مورد مناقشه قرار گرفته اند. برای مثال در کتاب التهذیب روایتی از امام باقر(علیه السلام) مبنی بر ثواب روزه روز عاشورا به اندازه کفار گناهان یک سال ذکر شده(19) اما این روایت از سوی علمایی همچون مجلسی به عنوان روایتی مجهول مورد مناقشه قرار گفته است.(20)

همچنین از امام باقر(علیه السلام) روایت دیگری در همان کتاب تهذیب مبنی بر برکات روز عاشوراء – برکاتی چون اسقرار کشتی نوح بر جودی و دستور آن حضرت به همراهان خود برای روزه گرفتن این روز، پذیرش توبه آدم، غرق شدن و هلاکت فرعون و نجات بنی اسرائیل از دستش، ولادت حضرت ابراهیم، ولادت حضرت مسیح و پذیرش توبه قوم حضرت یونس – نقل شده(21) است اما این روایت از جهات متعددی مورد مناقشه علما و محدثین قرار گرفته است. اولا وقوع این وقایع با برکت در این روز از دروغ های عامه دانسته شده استز زیرا نقل های معتبر و پذیرفته شده ای درباره ولات حضرت مسیح در ذی الحجة و پذیرش توبه قوم حضرت یونس در شوال و پذیرش توبه آدمی در سالروز عید غدیر وجود دارد(22) ثانیا راوی این روایت شخصی به نام «کثیرالنوا»ست که در عدم امکان اعتماد به روایاتش همین بس که امام صادق(علیه السلام) از او برائت جسته است(23) و نزد علما به عنوان شخصی بتری و غیرقابل اعتماد شناخته می شود.(24)

در کتاب التهذیب، علاوه بر این دو روایت، از امام علی(علیه السلام) نیز نقل شده که روزه عاشورا به منزله کفاره گناهان یک سال است(25) ولی این روایت نیز از سوی علما با مناقشاتی همچون احتمال تقیه ای بودن(26) و ضعف به خاطر بتری و غیرقابل اعتماد بودن راوی آن یعنی مسعدة بن صدقة(27) روبه روست.

در چهارمین جلد از کتاب کافی اما روایتی از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده که در آن روزه روز عاشوراء جائز دانسته شده است.(28) این روایت نیز از سوی علما مورد مناقشه قرار گرفته است. اولا گفته شده چون راوی آن، «زهری» یکی از علما به نام اهل سنت است بنابراین نمی توان به روایت او اعتماد کرد(29) و ثانیا در بخش های دیگر این روایت بیاناتی به امام سجاد منتسب شده که شکی باقی نمی گذارد این روایت حتی در صورت صدور از آن حضرت، تقیه ای است.(30)

شیخ صدوق نیز در کتاب المقنع روایتی را به صورت مرسل ذکر کرده که روز عاشورا را همان روزی معرفی می کند که توبه آدم در آن پذیرفته شد و به همین خاطر روزه آن موجب آمرزش گناهان 70 سال می شود.(31) قابل پذیرش نبودن این روایت اما علاوه بر مشکل مرسله بودن، از آنجا ناشی می شود که همان طور که گفته شد، توبه آدم در چنین روزی نبوده است.(32)
 
دسته دوم: روایات نهی کننده از روزه در روز عاشورا
از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است که هنگامی که درباره روزه روز عاشورا مورد پرسش واقع شد، فرمود: «کَانَ صَوْمُهُ قَبْلَ شَهْرِ رَمَضَانَ فَلَمَّا نَزَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ تُرِکَ»(33). منظور این است که وجوب یا استحباب این روزه مربوط به زمانی پیش از تشریع روزه ماه رمضان بود و بعداز آن این حکم نسخ شد.(34)

در حدیثی مشابه از همان امام درباره روزه این روز نقل شده که فرمود: «صَوْمٌ مَتْرُوکٌ بِنُزُولِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ الْمَتْرُوکُ بِدْعَة»؛ (روزه ای است که با نزول [و تشریع] روزه ماه مبارک رمضان ترک شده و آنچه ترک شده بدعت است). نیز در ادامه این حدیث از قول امام صادق(علیه السلام) بیان شده که: «إِنَّهُ صَوْمُ یَوْمٍ مَا نَزَلَ بِهِ کِتَابٌ وَ لَا جَرَتْ بِهِ سُنَّةٌ إِلَّا سُنَّةُ آلِ زِیَادٍ بِقَتْلِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا»(35)؛ (چنین روزه ای روزه روزی است که نه کتابی در آن نازل شده است و نه سنتی در آن جریان یافته مگر سنت آل زیاد که چیزی جز قتل حسین بن علی(علیهماالسلام) نبود). این روایت نزد علما به عنوان روایتی قوی پذیرفته شده است.(36)

نیز از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) نقل شده که فرمودند: «لَا تَصُمْ فِی یَوْمِ عَاشُورَاءَ وَ لَا عَرَفَةَ بِمَکَّةَ وَ لَا فِی الْمَدِینَةِ وَ لَا فِی وَطَنِکَ وَ لَا فِی مِصْرٍ مِنَ الْأَمْصَار»(37)؛ (در روز عاشورا روزه نگیر و نه در روز عرفه و نه در ندینه و نه در وطن خودت و نه در شهری از شهرها). گفته شده که نهی در اینجا به معنای کراهت و به مربوط به جایی است که روزه گرفتن موجب ضعف بدن و درست ادا نشدن ادعیه می گردد یا هلال ماه برای تشخیص اوقات خاص تقویمی مشتبه و غیردقیق باشد.(38) به هر حال حمل این روایت بر کراهت به قرینه اینکه «عرفه» نیز در کنار دیگر موارد آماده، موجه به نظر می آید زیرا هیچ تردیدی وجود ندارد که روزه روز عرفه به هیچ وجه حرام نیست.(39)

از امام رضا(علیه السلام) نیز روایت شده که در پاسخ کسی که از ایشان راجع به روزه روزه عاشورا پرسیده بود فرمود: «عَنْ صَوْمِ ابْنِ مَرْجَانَةَ تَسْأَلُنِی ذَلِکَ یَوْمٌ صَامَهُ الْأَدْعِیَاءُ مِنْ آلِ زِیَادٍ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ ع وَ هُوَ یَوْمٌ یَتَشَأَّمُ بِهِ آلُ مُحَمَّدٍ ص وَ یَتَشَأَّمُ بِهِ أَهْلُ الْإِسْلَامِ وَ الْیَوْمُ الَّذِی یَتَشَأَّمُ بِهِ أَهْلُ الْإِسْلَامِ لَا یُصَامُ وَ لَا یُتَبَرَّکُ به»(40)؛ (آیا درباره روزه ابن مرجانه می پرسی؟ آن روز را انسان های پستِ از آل زیاد به خاطر کشتن حسین(علیه السلام) روزه گرفتند. این روزی است که آل محمد و اهل اسلام آن را شوم می دانند و چنین روز شومی نه در آن روزه گرفته می شود و نه به آن تبرکی صورت می گیرد.) مناقشاتی راجع به یکی از راویان این روایت در میان برخی علما وجود دارد اما بررسی های مختلف نشان می دهد که نهایاتا سند این روایت مشکلی ندارد.(41) برای همین این روایت نزد علمای بسیاری به عنوان روایتی قوی شناخته می شود.(42)

حدیث دیگری که در اینجا می توان از آن یاد کرد، روایتی از امام صادق(علیه السلام) است که در پاسخ زراره درباره روزه روز عاشورا فرمود: «مَنْ صَامَهُ کَانَ حَظُّهُ مِنْ صِیَامِ ذَلِکَ الْیَوْمِ حَظَّ ابْنِ مَرْجَانَةَ وَ آلِ زِیَادٍ قَالَ قُلْتُ وَ مَا کَانَ حَظُّهُمْ مِنْ ذَلِکَ الْیَوْمِ قَالَ النَّارُ»(43)؛ (هر روز این روز را روزه بگیرد نصیبش از روزه این روز نصیب ابن مرجانه و آل زید از چنین روزه ای است. راوی می پرسد نصیب آنان از آن روزه چیست؟ حضرت پاسخ می دهد: آتش[جهنم]). این روایت از لحاظ سندی مشکلی ندارد.(44)

این روایات بسیار زیادند و ذکر همه آنها در اینجا امکان پذیر نیست. با این حال مناقشات سندی ای در بسیاری از آنها می توان ایراد کرد که پاسخ شان را می توان به صورت کلی بدین گونه داد که: روایات نهی کننده از روزه این روز اولا در کتاب ها و منابع فراوانی از کتب و منابع شیعه وارد شده است و بنابراین برخی ضعف های سندی شان آسیبی به صحت شان نمی زند. و ثانیا تعداد این احادیث آن قدر زیاد است که نزدیک به حد تواتر می رسد و ثالثا موافق با عمل و رفتارهای اصحاب ائمه می باشند.(45)

همان طور که ملاحظه شد، جهت اصلی در نهی از روزه این روز در روایات، به خاطر عدم تشبه به قاتلان امام حسین(علیه السلام) است. دشمنان اهل بیت و به خصوص بنی امیه پس از ارتکاب جنایت در قتل امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا از روایات نبوی ای که درباره روزه این روز بوده سوءاستفاده کردند و در ادعایی سراسر منافی اصول اسلامی این گونه تبلیغ کردند که چون در این روز امام حسین(علیه السلام) کشته شده و چون – العیاذبالله – چنین کاری نیکو و مبارک بوده، پس این روز با با برکت است و به این خاطر باید این روز را روزه گرفت.

به جرأت می توان گفت: «عید» بودن این روز با توجه به استحباب روزه در آن «فریبی اموی» است که بعضی از مستضعفین فکری اهل سنت آن را باور کرده و در این روز با «عنوان عید» روزه می گیرند و متاسفانه عدّه ای نیز عروسی های خود را به این روز موکول می کنند و باعث رنجش برادران شیعه خود می شوند. در حالی که شیعه برای امام حسین از آن جهت عزا می گیرد که او نواده رسول خدا و یکی از مصادیق آیه تطهیر و آل کسا و یکی از افراد مباهله و سید جوانان بهشت است. امام حسین از آن جهت که نواده رسول خدا و احیاگر و دین اوست برای ما ارزش دارد و فردی درون مذهبی نیست.

در واقع ائمه اهل بیت(علیهم السلام) با روشنگری و احیانا نهی از روزه عاشورا و حتی با بیان اینکه مستحب است تا نزدیک غروب چیزی خورده یا آشامیده نشود اما نزدیک غروب قدری خورده شود،(46) تلاش کردند با این اندیشه انحرافی مبارزه کنند.

همان طور که بیان شد در منابع حدیثی شیعه نکوهش های زیادی درباره روزه گرفتن این روز با همان عناوین و «تبرک جویی هایی» که بنی امیه و قاتلین امام حسین از آن قصد می کردند، وارد شده است.

علاوه بر آن احادیث گفته شده، ذکر این حدیث امام صادق(علیه السلام) خالی از لطف نیست که به بدعت های بنی امیه راجع به روزه این روز اشاره می کند. در این حدیث می خوانیم: «ذَاکَ یَوْمٌ قُتِلَ فِیهِ الْحُسَیْنُ عَلَیْهِ السَّلَامُ، فَإِنْ کُنْتَ شَامِتاً فَصُمْ. ثُمَّ قَالَ: إِنَّ آلَ أُمَیَّةَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ مَنْ أَعَانَهُمْ عَلَى قَتْلِ الْحُسَیْنِ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ، نَذَرُوا نَذْراً إِنْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ عَلَیْهِ السَّلَامُ وَ سَلِمَ مَنْ خَرَجَ إِلَى الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلَامَ، وَ صَارَتِ الْخِلَافَةُ فِی آلِ أَبِی سُفْیَانَ، أَنْ یَتَّخِذُوا ذَلِکَ الْیَوْمَ عِیداً لَهُمْ، وَ أَنْ یَصُومُوا فِیهِ شُکْراً، وَ یُفَرِّحُونَ أَوْلَادَهُمْ، فَصَارَتْ فِی آلِ أَبِی سُفْیَانَ سُنَّةً إِلَى الْیَوْمِ فِی النَّاسِ، وَ اقْتَدَى بِهِمْ النَّاسُ جَمِیعاً، فَلِذَلِکَ یَصُومُونَهُ وَ یُدْخِلُونَ عَلَى عِیَالاتِهِمْ وَ أَهَالِیهِمُ الْفَرَحَ ذَلِکَ الْیَوْمَ. ثُمَّ قَالَ: إِنَّ الصَّوْمَ لَا یَکُونُ لِلْمُصِیبَةِ، وَ لَا یَکُونُ إِلَّا شُکْراً لِلسَّلَامَةِ، وَ إِنَّ الْحُسَیْنَ عَلَیْهِ السَّلَامُ أُصِیبَ، فَإِنْ کُنْتَ مِمَّنْ أُصِبْتَ بِهِ فَلَا تَصُمْ، وَ إِنْ کُنْتَ شَامِتاً مِمَّنْ سَرَّکَ سَلَامَةُ بَنِی أُمَیَّةَ فَصُمْ شُکْراً لِلَّهِ تَعَالَى»(47)؛ (روز عاشورا روز شهادت امام حسین است. اگر می‏ خواهی به حسین شماتت کنی [از بلایی که به آنها وارد شده اظهار خشنودی کنی] در روز عاشورا روزه بگیر. بنی امیه لعنة اللَّه علیهم و آن افرادی از اهل شام که آنان را در کشتن حسین اعانت نمودند نذر کردند اگر حسین کشته شود و اشخاصی که از آنان بر حسین علیه السلام خروج کرده‏ اند سالم بمانند و مقام خلافت نصیب آل ابوسفیان شود روز عاشورا را برای خود عید قرار دهند و آن روز را براى شکرگزارى روزه بگیرند. لذا این موضوع تا امروز بین مردم سنت و معمول شد و مردم عموما به آنان اقتدا کردند. آری به این علت است که روز عاشورا را روزه می ‏گیرند و در این روز اهل و عیال خود را مسرور می‏ کنند. آری! روزه این روز برای مصیبت نیست. چون فقط برای سپاس از جهت سلامتی بنی امیه است. حسین علیه السلام در این روز مصیبت دیده ‏است اگر تو هم مصیبت زده هستی این روز را روزه نگیر و اگر از کسانی هستی که قصد شماتت اهل بیت را داشته و سلامت بنی امیّه تو را خشنود کرده این روز را روزه بدار).

آنچه نهایتا از این گونه بیانات استفاده می شود این است که نهی های بیان شده راجع به روزه روز عاشورا مربوط به روزه گرفتن این روز به عنوان «تبرک و شکر» به خاطر شهادت امام حسین(علیه السلام) است که روزه به این منظور حرام است و اگر به این منظور هم نباشد ممکن است به خاطر تشابه به سنت دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) و شباهت یافتن عمل روزه دارانِ این روز به آن دشمنان، «مکروه» باشد، کما اینکه اتصاف به اوصاف یهود و نصارا مکروه است.(48)

از میان علمای اهل سنت نیز علمایی هم چون ابن جوزی و مناوی، تبرک جویی بنی امیه به عاشورا را با روزه گرفتن و برگزاری مجالس جشن و سرور، با این تعابیر توصیف کرده اند: «بدعت، اعمالی از سر عداوت با اهل بیت(علیهم السلام)، نشانه های بغض با اهل بیت و واجب الترک».(49)

در پایان به یک سؤال می پردازیم و آن هم اینکه در زمانه فعلی که فضای تاریخ عوض شده و «فرح و تشبه به بنی امیه» و دشمنان اهل بیت با روزه گرفتن در عاشورا موضوعیت خود را از دست داده است، آیا نمی توان بنابر اصل مشروعیتی که قبل از حادثه کربلا برای روزه این روز ثابت بوده، انجام این عمل عبادی را به عنوان یکی از مناسک شرعی جایز دانست؟

در پاسخ به این سؤال می گوییم:
عدم عدول فقهای شیعه – حتی فقهای معاصر(50) – از فتوای «کراهت» چنین روزه ای نشان می دهد حساسیت های آنها برای عدم تشابه به دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) با روزه این روزِ خاص، همچنان پا برجاست. این موضوع احتمالا از آنجا ناشی می شود که فقهای شیعه با لحاظ کردن کثرت و اهمیت روایات توصیه کننده به اعلام حزن و برپایی عزا در این روز، به هر گونه عمل و رفتاری که کوچک ترین شائبه غیریت با این حزن و اندوه را داشته باشد، با حساسیت های ویژه نگریسته اند. منظور از «کراهت» روزه نیز این است که چنین عملی به خاطر مزاحمت با امری ارجح (اعزاداری برای حضرت اباعبدالله و امساک تا عصر) یا ملازمت داشتن با امری مرجوح (امساک تا غروب در حالی که امساک تا عصر ارجح است) از ثواب کمتری برخوردار است.(51)

پی‌نوشت‌ها:
(1). موطأ الإمام مالک، مالک بن أنس بن مالک بن عامر الأصبحی المدنی، تحقیق: بشار عواد معروف، محمود خلیل، موسسه الرساله، 1412هـ.ق، ج 1، ص 324.
(2). صحیح البخاری، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، تحقیق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، نشر دار طوق النجاة، 1422هـ.ق، چاپ اول، ج 3، ص 24؛ نیل الأوطار، الشوکانی، محمد بن علی بن محمد بن عبد الله، تحقیق: الصبابطی، عصام الدین، مصر، دار الحدیث، 1993م، چاپ اول، ج 4، ص 286.
(3). سنن ابن ماجه، ابن ماجة، أبو عبد الله محمد بن یزید القزوینی، تحقیق: عبدالباقی، محمد فؤاد، دار إحیاء الکتب العربیة، بی تا، ج 1، ص 552؛ جمهرة اللغة، ابن درید، أبو بکر محمد بن الحسن، تحقیق: رمزی، منیر بعلبکی، بیروت، دار العلم للملایین، 1987م، چاپ اول، ج 2، ص 1207؛ صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشیری النیسابوری، تحقیق: عبدالباقی، محمد فؤاد، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ج 2، ص 796.
(4). صحیح البخاری، همان.
(5). همان.
(6). سنن الترمذی، الترمذی، ابوعیسی محمدبن عیسی، تحقیق وتعلیق: شاکر، احمد محمد، عبدالباقی، محمد فؤاد، عطوه عوض، ابراهیم، شرکة مکتبة ومطبعة مصطفى البابی الحلبی، مصر، الطبعة الثانیة، 1975م، ج 5، ص 56.
(7). فتح الباری شرح صحیح البخاری، ابن حجر العسقلانی، أحمد بن علی، تصحیح: الخطیب محب الدین، تعلیق: بن باز، عبدالعزیز بن عبدالله، دارالمعرفه، بیروت، 1379هـ.ق، ج 11، ص 14.
(8). البدایة والنهایة، ابن کثیر، إسماعیل بن عمر، المحقق: شیری، علی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1088م، الطبعة الأولى، ج 2، ص 172.
(9). المحصول، فخر رازی، أبوعبد الله محمد بن عمر، دراسة وتحقیق: فیاض العلوانی، طه جابر، موسسه الرساله، ریاض، 1997م، الطبعة الثالثة، ج 3، ص 263.
(10). المعتمد فی أصول الفقه، البصری، محمد بن علی الطیب، المحقق: خلیل المیس، دار الکتب العلمیة، بیروت، الطبعة الأولى، 1403هـ.ق، ج 2، ص 336.
(11). صحیح مسلم، همان، ج 2، ص 796.
(12). صوم عاشوراء، طبسی، نجم الدین، دارالولاء، بیروت، 1423هـ.ق، ص 63.
(13). همان، ص 24.
(14). مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، الهیثمی، نورالدین، المحقق: القدسی، حسام الدین القدسی، مکتبة القدسی، القاهرة، 1994هـ.ق، ج 3، ص 186
(15). همان.
(16). صوم عاشوراء، همان، ص 76.
(17). تهذیب الأحکام، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، دار الکتب الإسلامیه‏، تهران‏، 1407هـ.ق، چاپ چهارم، ج 4، ص 300.
(18). برای مثال ر.ک: غنائم الأیّام فی مسائل الحلال والحرام، محقق قمی، میرزا ابوالقاسم، مکتب الإعلام الإسلامی، مشهد، بی تا، ج 6، ص 76.
(19). تهذیب الأحکام، همان، ج 4، ص 300.
(20). ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‌، محقق/ مصحح: رجائى، مهدى‌، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی‌، قم، 1406هـ.ق، چاپ اول، ج 7، ص 116.
(21). تهذیب الاحکام، همان.
(22). غنایم الایام فی مسائل الحلال والحرام، همان، ج 6، ص 76.
(23). اختیارمعرفة الرجال، شیخ طوسی، محمدبن حسن، موسسه آل البیت علیهم السلام، قم، بی تا، ج 2، ص 511.
(24). غنایم الایام فی مسائل الحلال والحرام؛ همان.
(25). تهذیب الاحکام، همان، ج 4، ص 299.
(26). روضة المتقین، مجلسی، محمدتقی، تحقیق: کرمانى، سید حسین موسوى، اشتهاردى، علی پناه، طباطبایی، سیدفضل الله، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانپور، قم، بی تا، چاپ دوم‌، ج 3، ص 248؛ غنایم الأیام فی مسائل الحلال والحرام، همان.
(27).غنایم الایام فی مسائل الحلال والحرام، همان.
(28).الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407هـ.ق، چاپ چهارم، ج 4، ص 86.
(29). مرأةالعقول، مجلسی، محمّد باقر بن محمّد تقی، دار الکتب الإسلامیّة، تهران، ١٤٠٤هـ.ق، ج 16، ص 246.
(30). همان؛ روضةالمتقین، همان، ج 3، 230 و 235.
(31).المقنع، شیخ صدوق، أبی جعفر محمّد بن علی بن الحسین بن بابویه القمّی، مؤسسة الإمام الهادی علیه السلام، قم، 1415هـ.ق، ص 208.
(32). غنایم الایام فی مسائل الحلال والحرام، همان، ج 6، ص 76؛ صوم عاشوراء، همان، ص 53.
(33). من لا یحضره الفقیه‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، قم، 1413هـ.ق، چاپ دوم، ج 2، ص 85.
(34). روضة المتقین، همان، ج 4، ص 247.
(35). الکافی، همان، ج 4، ص 146.
(36). برای مثال ر.ک: روضة المتقین، همان.
(37). الکافی، همان، ج 4، ص 146.
(38). مراة العقول، همان، ج 16، ص 360.
(39). صوم عاشوراء، همان، ص 33.
(40). الکافی، همان، ج 4، ص 146.
(41). صوم عاشوراء، همان، ص 37.
(42). روضة المتقین، همان، ج 3، ص 247.
(43). الکافی، همان، ج 4، ص 147.
(44). صوم عاشوراء، همان، ص 40.
(45). همان، ص 43.
(46). وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، 1409هـ.ق، چاپ اول، ج 10، ص 459.
(47). الأمالی، طوسى، محمد بن الحسن‏، قم، دار الثقافة، 1414هـ.ق، چاپ اول‏، ص 667.
(48). مجمع الفائدة والبرهان فی شرح إرشاد الأذهان، مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، تحقیق: عراقی، مجتبی، قم، موسسه انتشارات اسلامی، بی تا، ج 5، ص 188؛ جواهر الکلام، نجفی، محمدحسن، تحقیق: قوچانی، عباس، دار إحیاء التراث العربی، بی تا، ج 17، ص 105.
(49).الموضوعات، ابن جوزی، جمال الدین عبد الرحمن بن علی، تحقیق: عبد الرحمن محمد عثمان، مدینه، موسسه محمدعبد المحسن، 1966م، چاپ اول، ج 2، ص 199؛ فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، المناوی، زین الدین محمد، مصر، المکتبة التجاریة الکبرى، 1356هـ.ق، چاپ اول، ج 6، ص 235.
(50). رساله توضیح المسائل، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1429هـ.ق، چاپ پنجاه و سوم، ص 272؛ رساله توضیح المسائل مراجع(مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع تقلید)، اصولی، احسان، بنی هاشمی خمینی، محمدحسن، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1381هـ.ش، چاپ اول، ج 1، ص 976.
(51). العروة الوثقى، طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، 1417هـ.ق، الطبعه الاولی، ج 1، ص 110.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.