خصوصیات درگیری های اخیر بین فلسطین و رژیم صهیونیستی
پرسش :
درگیریهای اخیر بین فلسطین و رژیم صهیونیستی چگونه آغاز شد و چه خصوصیاتی داشت؟
پاسخ :
جنگ با درگیری در منطقهی شیخ جراح شروع شد. داستان از این قرار بود که در بیتالمقدس و در محلهی قدیمی و قلب بیتالمقدس که همان اطراف مسجدالاقصی است، ما محلهای به نام شیخ جراح داریم. این محله به مسجدالاقصی و مسجد قبهالصخره محاط است و آن را از سه جهت دربرگرفته؛ یکی از دادگاههای رژیم صهیونیستی مصوبهای را گذارند که زمینهای این منطقه متعلّق به شهرکنشینان صهیونیست است. درواقع از صاحبان خانههای موجود در این منطقه سلب مالکیت کرد. دولت رژیم صهیونیستی هم مصوبهای را به تصویب رساند که افراد فلسطینی ساکن در این منطقه یا خانهها را بهسرعت ترک کنند و یا کسی که مسئولیت آن خانواده را برعهده دارد، با صهیونیستها قرارداد اجاره ببندد که بتواند به اقامت خودش در این خانهها ادامه بدهد. این قرارداد هم بهنحوی است که تا وقتی فرد سرپرست خانواده زنده است، اعتبار دارد. وقتی که آن فرد به هر دلیلی فوت کند، قرارداد فسخشده تلقی میشود و بقیهی اعضای خانواده آن خانه را ترک کنند؛ یعنی یک تصمیم بسیار بسیار ظالمانه، بدون منطق و نژادپرستانه علیه ساکنان منطقهی شیخ جراح!
هدف این بود که این منطقه را بهطور کلی از وجود فلسطینیها پاکسازی کنند و منطقه را تبدیل به محلهی صهیونیستنشین کنند. مشکلی که پیش آمد این بود که این محله چون به مسجدالاقصی محاط است، هر فلسطینی که بخواهد به زیارت مسجدالاقصی برود یا در نماز جمعه شرکت کند، باید از محلهای عبور میکرد که صهیونیستنشین بود، درحالیکه الآن این محله یک منطقهی فلسطینینشین است. اگر این مصوبه اجرا میشد، بهتدریج دسترسی مسلمانان و دوستداران مسجدالاقصی به این مسجد قطع میشد؛ چون افراطیترین صهیونیستها در این محله ساکنشده و اجازه نخواهند داد که فلسطینیها از آنجا عبور کنند. اگر این محله به دست صهیونیستها بیفتد نهتنها مسجدالاقصی، بلکه حتی تردد بین بقیهی محلههای مسلماننشین یا فلسطینینشین شهر بیتالمقدس قطع خواهد شد و فاجعهای را برای فلسطینیها ایجاد خواهد کرد. این تصمیم ظالمانه تصمیمی نبود که مردم و ساکنین شیخ جراح آن را بتوانند بپذیرند و هضم و سکوت کنند. این تصمیم، مردم و ساکنین محلهی شیخ جراح را بهصورت خودجوش و بدون هیچ نوع سلاحی به حضور در خیابانها کشاند.
با شروع تظاهرات، ما شاهد صحنههای واقعاً غرورآفرینی بودیم. میدیدیم زن و مرد و پیر و جوان ساکن محلهی شیخ جراح بدون اینکه منتظر بقیه یا جهان عرب یا جهان اسلام شوند، خودشان با دست خالی بهصحنه آمده بودند و درگیر میشدند، سرکوب میشدند، مجروح میشدند و دستگیر میشدند، ولی دست برنمیداشتند. این باعث شد که گروههای افراطی صهیونیست از مقاومت مردم شیخ به خشم بیایند و اعلام کردند که قصد دارند روز بیستوهفتم ماه رمضان، مسجدالاقصی را برای چند ساعت اشغال کنند. همانطوری که همه میدانند، در بین برادران اهل سنت شب بیستوهفتم ماه رمضان بهعنوان شب قدر شناخته میشود. در این شب تعداد بسیار زیادی از روزهداران و مسلمانان میآیند و در مسجدالاقصی شب قدر را احیا میگیرند و تا صبح به عبادت میپردازند. وقتی اعلام شد که صهیونیستها قصد حمله و اشغال مسجدالاقصی را دارند، بسیاری از این افرادی که برای احیای شب قدر آمده بودند، مسجدالاقصی را ترک نکردند و باقی ماندند که از مسجد دفاع کنند.
یکروز بعد از روز قدر، صهیونیستهای افراطی به مسجدالاقصی حمله کردند. آن روز همهی دنیا شاهد صحنههایی از درگیری نابرابر بین شهرکنشینها و نیروهای امنیتی و پلیس رژیم صهیونیستی با روزهدارانی بود که با دست خالی و با زبان روزه از مسجدالاقصی دفاع میکردند. ساعتها این درگیری ادامه داشت. این درگیری اوج خشم و نفرت فلسطینیها و مسلمانان در سراسر فلسطین را برانگیخت. جالب اینجاست که مردمی که در آن صحنه بودند چه در محلهی شیخ جراح و چه در خود مسجدالاقصی شعاری میدادند و از آقای محمد ضیف فرماندهی گردانهای القسام حماس میخواستند که به حمایت از آنها وارد عمل شود و به مواضع ارتش رژیم صهیونیستی و کلاً رژیم صهیونیستی حمله کند. این نشاندهندهی پیوند این ملت با گروههای مقاومت فلسطینی بود که میدانستند از حکومت خودگردان هیچکاری برنمیآید و این گروههای مقاومت هستند که قادرند به صهیونیستها پاسخ بدهند و از مسجدالاقصی حمایت کنند. آقای محمد ضیف هم با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که اگر محاصره و حملهی به مسجدالاقصی متوقف نشود، برای اوّلینبار مناطق صهیونیستنشین در بیتالمقدس را مورد حملهی موشکی قرار خواهد داد. صهیونیستها این تهدید را جدی نگرفتند و فکر میکردند یک بلوف سیاسی است، امّا آقای ضیف به وعدهی خودش عمل کرد و این حمله را انجام داد. اتفاقی که در تاریخ معاصر بسیار بیسابقه بود، نشان داد که توان موشکی مقاومت چقدر پیشرفتکرده و عزم و ارادهی مقاومت برای حمایت از مسجدالاقصی و مردم فلسطین چقدر جدی است.
از اینجا جنگی شروع شد که رژیم صهیونیستی سعی میکرد با وحشیانهترین روشها آنقدر هزینهی جنگ را برای اهالی غزه و برای گروههای مقاومت بالا ببرد که فشار افکار عمومی در غزه و در کل فلسطین بر گروههای مقاومت باعث شود که گروههای مقاومت دستشان را بهعنوان تسلیم بالا ببرند. در مدت زمانی که این جنگ ادامه داشت، شاهد بودیم که نهتنها افکار عمومی فلسطینیان علیه مقاومت شکل نگرفت، بلکه برای اوّلینبار فلسطینیان و در رأس آن مردم غزه بهصورت منسجم همزمان بهصحنه آمدند.
سرزمینهای اشغالی ۱۹۶۷ چه در خود بیتالمقدس، چه در محلهی شیخ جراح و چه در بقیهی مناطق اشغالی ۱۹۶۷ در شهرهای مختلف راماللّه، بیره و دیگر شهرهای جنین و شهرهای دیگر که الآن اسماً زیر حاکمیت حکومت خودگردان است، ولی عملاً تحت اشغال است، به صحنه آمدند و درگیر شدند. در کنار این دو صحنه، برای اوّلینبار ما شاهد آن بودیم که فلسطینیان منطقهی ۱۹۴۸ هم بهصحنه آمدند. با توجه به اینکه فلسطینیان در آن منطقه در مقابل اکثریت صهیونیستها یک جمعیت اقلیت محسوب میشوند، ولی این باعث نشد که در خانههایشان بمانند. صحنهی غرورآفرینی تشکیل شد که سه صحنهی غزه، مناطق اشغالی ۱۹۶۷ و فلسطینیهای ۱۹۴۸ بهصورت یکپارچه بهصحنه آمدند و همگی حمایت کردند. این شوک بزرگی برای رژیم صهیونیستی بود بهخصوص قیامی که در مناطق ۱۹۴۸ اتفاق افتاد؛ چون اسرائیلیها ادعا میکردند که نسل جدید فلسطینیانی که در مناطق ۱۹۴۸ در دهههای مختلف بهدنیا آمده و در درون رژیم صهیونیستی رشدکرده، استحاله شدهاند و از اینکه شهروند اسرائیلاند، خیلی راضیاند.
صهیونیستها به هیچ عنوان تصور نمیکردند که این نسل به خیابانها بیاید و با مأموران رژیم صهیونیستی درگیر شوند، امّا ما دیدیم که این نسل در پرتو همین رژیمی که بزرگشده و رشدکرده، با او درگیر شدند. این نشان میدهد که ادعای صهیونیستها درست نیست. رفتار تبعیضآمیز، نژادپرستانه و ظالمانه و سرکوبگرایانهی صهیونیستها اصولاً جایی برای این نمیگذارد که یک فلسطینی آزاده، زندگی در سایهی رژیم صهیونیستی را بپذیرد. این اتفاق بسیار مبارکی است. نشان میدهد که مبارزه در فلسطین وارد مرحلهی جدیدی شده و ارتباط صحنههای مختلف با هم بسیار نویدبخش است. باید این ارتباط گسترده شود. البته با توجه به تکنولوژیهای جدیدی که هست این امکان ارتباط بیشترشده، ولی باید از این فرصتها استفاده کرد و فلسطینیان بهصورت یکپارچه در مقابل رژیم صهیونیستی بایستند و زندگی آنها را مختل کنند و برای آنها بیثباتی ایجاد کنند تا رژیم را وادار کنند که در صحنههای مختلف عقبنشینی کند. هرچند براندازی این رژیم احتیاج به وحدت کل جهان اسلام دارد، امّا مقدمهی آن وحدت خود فلسطینیان هستند که ما دیدیم در این جنگ محقق شد و انشاءاللّه که ادامه داشته باشد.
منبع: khamenei.ir
پاسخ از آقای دکتر مسعود اسداللهی، کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقه:
درگیری نبود، یک جنگ تمام عیار و بهشدت نابرابر بود. سطحش خیلی بالاتر از درگیری بود. درست است مدتش خیلی طولانی نبود، امّا حجم آتش، خرابیها و تلفات بهخصوص در بین غیرنظامیهای فلسطینی نشان میدهد که یک جنگ بسیار ظالمانه و نابرابر بود. خوشبختانه این گروههای مقاومت بودند که هم با ارادهی خودشان و با آمادگیهایی که در سالهای اخیر پیدا کرده بودند و هم با حمایتی که از طرف مردم فلسطین بهخصوص مردم غزه میشدند، پیروز این جنگ بودند.جنگ با درگیری در منطقهی شیخ جراح شروع شد. داستان از این قرار بود که در بیتالمقدس و در محلهی قدیمی و قلب بیتالمقدس که همان اطراف مسجدالاقصی است، ما محلهای به نام شیخ جراح داریم. این محله به مسجدالاقصی و مسجد قبهالصخره محاط است و آن را از سه جهت دربرگرفته؛ یکی از دادگاههای رژیم صهیونیستی مصوبهای را گذارند که زمینهای این منطقه متعلّق به شهرکنشینان صهیونیست است. درواقع از صاحبان خانههای موجود در این منطقه سلب مالکیت کرد. دولت رژیم صهیونیستی هم مصوبهای را به تصویب رساند که افراد فلسطینی ساکن در این منطقه یا خانهها را بهسرعت ترک کنند و یا کسی که مسئولیت آن خانواده را برعهده دارد، با صهیونیستها قرارداد اجاره ببندد که بتواند به اقامت خودش در این خانهها ادامه بدهد. این قرارداد هم بهنحوی است که تا وقتی فرد سرپرست خانواده زنده است، اعتبار دارد. وقتی که آن فرد به هر دلیلی فوت کند، قرارداد فسخشده تلقی میشود و بقیهی اعضای خانواده آن خانه را ترک کنند؛ یعنی یک تصمیم بسیار بسیار ظالمانه، بدون منطق و نژادپرستانه علیه ساکنان منطقهی شیخ جراح!
هدف این بود که این منطقه را بهطور کلی از وجود فلسطینیها پاکسازی کنند و منطقه را تبدیل به محلهی صهیونیستنشین کنند. مشکلی که پیش آمد این بود که این محله چون به مسجدالاقصی محاط است، هر فلسطینی که بخواهد به زیارت مسجدالاقصی برود یا در نماز جمعه شرکت کند، باید از محلهای عبور میکرد که صهیونیستنشین بود، درحالیکه الآن این محله یک منطقهی فلسطینینشین است. اگر این مصوبه اجرا میشد، بهتدریج دسترسی مسلمانان و دوستداران مسجدالاقصی به این مسجد قطع میشد؛ چون افراطیترین صهیونیستها در این محله ساکنشده و اجازه نخواهند داد که فلسطینیها از آنجا عبور کنند. اگر این محله به دست صهیونیستها بیفتد نهتنها مسجدالاقصی، بلکه حتی تردد بین بقیهی محلههای مسلماننشین یا فلسطینینشین شهر بیتالمقدس قطع خواهد شد و فاجعهای را برای فلسطینیها ایجاد خواهد کرد. این تصمیم ظالمانه تصمیمی نبود که مردم و ساکنین شیخ جراح آن را بتوانند بپذیرند و هضم و سکوت کنند. این تصمیم، مردم و ساکنین محلهی شیخ جراح را بهصورت خودجوش و بدون هیچ نوع سلاحی به حضور در خیابانها کشاند.
با شروع تظاهرات، ما شاهد صحنههای واقعاً غرورآفرینی بودیم. میدیدیم زن و مرد و پیر و جوان ساکن محلهی شیخ جراح بدون اینکه منتظر بقیه یا جهان عرب یا جهان اسلام شوند، خودشان با دست خالی بهصحنه آمده بودند و درگیر میشدند، سرکوب میشدند، مجروح میشدند و دستگیر میشدند، ولی دست برنمیداشتند. این باعث شد که گروههای افراطی صهیونیست از مقاومت مردم شیخ به خشم بیایند و اعلام کردند که قصد دارند روز بیستوهفتم ماه رمضان، مسجدالاقصی را برای چند ساعت اشغال کنند. همانطوری که همه میدانند، در بین برادران اهل سنت شب بیستوهفتم ماه رمضان بهعنوان شب قدر شناخته میشود. در این شب تعداد بسیار زیادی از روزهداران و مسلمانان میآیند و در مسجدالاقصی شب قدر را احیا میگیرند و تا صبح به عبادت میپردازند. وقتی اعلام شد که صهیونیستها قصد حمله و اشغال مسجدالاقصی را دارند، بسیاری از این افرادی که برای احیای شب قدر آمده بودند، مسجدالاقصی را ترک نکردند و باقی ماندند که از مسجد دفاع کنند.
یکروز بعد از روز قدر، صهیونیستهای افراطی به مسجدالاقصی حمله کردند. آن روز همهی دنیا شاهد صحنههایی از درگیری نابرابر بین شهرکنشینها و نیروهای امنیتی و پلیس رژیم صهیونیستی با روزهدارانی بود که با دست خالی و با زبان روزه از مسجدالاقصی دفاع میکردند. ساعتها این درگیری ادامه داشت. این درگیری اوج خشم و نفرت فلسطینیها و مسلمانان در سراسر فلسطین را برانگیخت. جالب اینجاست که مردمی که در آن صحنه بودند چه در محلهی شیخ جراح و چه در خود مسجدالاقصی شعاری میدادند و از آقای محمد ضیف فرماندهی گردانهای القسام حماس میخواستند که به حمایت از آنها وارد عمل شود و به مواضع ارتش رژیم صهیونیستی و کلاً رژیم صهیونیستی حمله کند. این نشاندهندهی پیوند این ملت با گروههای مقاومت فلسطینی بود که میدانستند از حکومت خودگردان هیچکاری برنمیآید و این گروههای مقاومت هستند که قادرند به صهیونیستها پاسخ بدهند و از مسجدالاقصی حمایت کنند. آقای محمد ضیف هم با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که اگر محاصره و حملهی به مسجدالاقصی متوقف نشود، برای اوّلینبار مناطق صهیونیستنشین در بیتالمقدس را مورد حملهی موشکی قرار خواهد داد. صهیونیستها این تهدید را جدی نگرفتند و فکر میکردند یک بلوف سیاسی است، امّا آقای ضیف به وعدهی خودش عمل کرد و این حمله را انجام داد. اتفاقی که در تاریخ معاصر بسیار بیسابقه بود، نشان داد که توان موشکی مقاومت چقدر پیشرفتکرده و عزم و ارادهی مقاومت برای حمایت از مسجدالاقصی و مردم فلسطین چقدر جدی است.
از اینجا جنگی شروع شد که رژیم صهیونیستی سعی میکرد با وحشیانهترین روشها آنقدر هزینهی جنگ را برای اهالی غزه و برای گروههای مقاومت بالا ببرد که فشار افکار عمومی در غزه و در کل فلسطین بر گروههای مقاومت باعث شود که گروههای مقاومت دستشان را بهعنوان تسلیم بالا ببرند. در مدت زمانی که این جنگ ادامه داشت، شاهد بودیم که نهتنها افکار عمومی فلسطینیان علیه مقاومت شکل نگرفت، بلکه برای اوّلینبار فلسطینیان و در رأس آن مردم غزه بهصورت منسجم همزمان بهصحنه آمدند.
سرزمینهای اشغالی ۱۹۶۷ چه در خود بیتالمقدس، چه در محلهی شیخ جراح و چه در بقیهی مناطق اشغالی ۱۹۶۷ در شهرهای مختلف راماللّه، بیره و دیگر شهرهای جنین و شهرهای دیگر که الآن اسماً زیر حاکمیت حکومت خودگردان است، ولی عملاً تحت اشغال است، به صحنه آمدند و درگیر شدند. در کنار این دو صحنه، برای اوّلینبار ما شاهد آن بودیم که فلسطینیان منطقهی ۱۹۴۸ هم بهصحنه آمدند. با توجه به اینکه فلسطینیان در آن منطقه در مقابل اکثریت صهیونیستها یک جمعیت اقلیت محسوب میشوند، ولی این باعث نشد که در خانههایشان بمانند. صحنهی غرورآفرینی تشکیل شد که سه صحنهی غزه، مناطق اشغالی ۱۹۶۷ و فلسطینیهای ۱۹۴۸ بهصورت یکپارچه بهصحنه آمدند و همگی حمایت کردند. این شوک بزرگی برای رژیم صهیونیستی بود بهخصوص قیامی که در مناطق ۱۹۴۸ اتفاق افتاد؛ چون اسرائیلیها ادعا میکردند که نسل جدید فلسطینیانی که در مناطق ۱۹۴۸ در دهههای مختلف بهدنیا آمده و در درون رژیم صهیونیستی رشدکرده، استحاله شدهاند و از اینکه شهروند اسرائیلاند، خیلی راضیاند.
صهیونیستها به هیچ عنوان تصور نمیکردند که این نسل به خیابانها بیاید و با مأموران رژیم صهیونیستی درگیر شوند، امّا ما دیدیم که این نسل در پرتو همین رژیمی که بزرگشده و رشدکرده، با او درگیر شدند. این نشان میدهد که ادعای صهیونیستها درست نیست. رفتار تبعیضآمیز، نژادپرستانه و ظالمانه و سرکوبگرایانهی صهیونیستها اصولاً جایی برای این نمیگذارد که یک فلسطینی آزاده، زندگی در سایهی رژیم صهیونیستی را بپذیرد. این اتفاق بسیار مبارکی است. نشان میدهد که مبارزه در فلسطین وارد مرحلهی جدیدی شده و ارتباط صحنههای مختلف با هم بسیار نویدبخش است. باید این ارتباط گسترده شود. البته با توجه به تکنولوژیهای جدیدی که هست این امکان ارتباط بیشترشده، ولی باید از این فرصتها استفاده کرد و فلسطینیان بهصورت یکپارچه در مقابل رژیم صهیونیستی بایستند و زندگی آنها را مختل کنند و برای آنها بیثباتی ایجاد کنند تا رژیم را وادار کنند که در صحنههای مختلف عقبنشینی کند. هرچند براندازی این رژیم احتیاج به وحدت کل جهان اسلام دارد، امّا مقدمهی آن وحدت خود فلسطینیان هستند که ما دیدیم در این جنگ محقق شد و انشاءاللّه که ادامه داشته باشد.
منبع: khamenei.ir