نقش تحرکات اپوزیسیون و رسانههای دشمن در انتخابات 1400
پرسش :
نقش عوامل خارجی و رسانهها و ایادی دشمن در این انتخابات به چه شکل بود؟ بهعبارت دیگر، در کنار برخی مشکلات در داخل کشور، نقش تحرکات اپوزیسیون و القائات خارجنشین در این میان چه بود؟
پاسخ :
البته ما باید به شرایط تحریمهای سخت دشمن که فشار اقتصادی بر مردم ایجادکرده هم توجه کنیم. ما با این شرایط به چنین انتخابات بسیار تعیینکننده نزدیک شدیم. اینکه گفته میشود همهی کسانی که واجد شرایط رأیدادن هستند در انتخابات مشارکت میکنند، حرف درستی نیست. ما در هیچ انتخاباتی مشارکت صددرصدی نداشتیم؛ حتی در سال ۸۸ که رقابت به حد انفجار رسید و جامعه را دوقطبی کرد و انگیزه را برای مشارکت در طیفهای سیاسی مختلف به بالاترین حدش رساند، مشارکت بیشتر از ۸۵درصد نشد؛ یعنی ۱۵درصد قطعاً مشارکت نکردند. البته عدهای این قضیه را با رفراندوم سال ۵۸ مقایسه میکنند و میگویند در رفراندوم ۹۸درصد جامعه شرکت کردند. رفراندوم با انتخابات خیلی فرق میکند. ضمن اینکه رفراندوم بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب برگزار شد که آنموقع اتحادی حول تغییر رژیم پهلوی اتفاق افتاد و همهی مردم ایران مشارکت کردند برای اینکه به پهلوی و بیگانگان نه بگویند. این با رقابت خیلی فرق میکند و اصلاً قابل مقایسه نیست.
بنابراین، در طول چهل سال گذشته، ما بیشتر از ۸۵ درصد مشارکت نداشتیم. پس در انتخابات اخیر نیز ما نسبت به مشارکت سال ۸۸، ۳۵درصد غایب داشتیم؛ یعنی ۳۵درصد بههیچوجه به صندوقهای رأی مراجعه نکردند. البته همانطور که اشاره کردم، ۱۰درصد از این ۳۵درصد به کرونا برمیگردد و شاید ۱۵درصد دیگرش هم به عدم آمادگی پایگاه رأی یکی از احزاب سیاسی کشور و مسائل معیشتی مربوط میشود. برخی هم تحت تأثیر القائات بیگانگان قرار گرفتند که بهمعنی شکست تحریم است. علت عصبانیشدن کشورهایی که خطّ تحریم را دنبال میکردند همین مسئله بود. یکسال هزینه و سرمایهگذاری و تبلیغات گسترده کردند، ولی فقط درصد معدودی جامعه پاسخ مثبت برای تحریم انتخابات دادند.
حادثهای هم که در لندن رخ داد کار خود انگلیسیها بود؛ یعنی خودشان منافقین را به میدان آوردند تا به رأیدهندگان حمله کنند. این اوج عصبانیت انگلیس را نشان داد. انگلیسیها در کشورهای تحتالحمایهی خودشان مثل نیوزلند، استرالیا و کانادا کارشکنی جدی کردند. البته در لندن برایشان خیلی مفتضح بود که نگذارند رأیگیری صورت بگیرد، امّا دست منافقین را برای حمله به رأیدهندگان باز گذاشتند. این واکنش نشاندهندهی شکست آنها بود. اگر پاسخ مثبت به دعوت انگلیسیها و رسانهها و عوامل وابسته به آنها جواب داده بود، این کار را نمیکردند. این کار برایشان خیلی بار سیاسی داشت و افتضاحی برای آنها بود.
منبع: khamenei.ir
پاسخ از آقای عباس سلیمینمین، کارشناس و پژوهشگر تاریخ معاصر:
بله، مسئلهی دیگری که در این دوره استثنایی بود، ایجاد شبکهای گسترده و پیوند بین جریانات مختلف ضدانقلاب بود. غالباً نیروهای مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور با هم اختلافات جدی دارند و کمتر حول یک موضوع متمرکز میشوند و گردهم میآیند، ولی در این انتخابات جریانات مختلفی با همدیگر همآوا شدند؛ یعنی نیروهای وابسته به ساواکیها و بقایای پهلوی، گروه مجاهدین خلق، گروه نیروهای سیاسی خارجشده از ایران در سال ۸۸ و کلیهی نیروهایی که در خارج از کشور حضور دارند، خطّ تحریم را در یکسال گذشته بهطور جدی و پررنگ تبلیغ کردند. البته در آستانهی برگزاری انتخابات برخی جهتگیریهایشان را عوض کردند، ولی در کل برنامهی هماهنگی در ارتباط با انتخابات شکل گرفت و رسانههای فارسیزبان بهویژه ایران اینترنشنال منعکسکنندهی مطالب بودند.البته ما باید به شرایط تحریمهای سخت دشمن که فشار اقتصادی بر مردم ایجادکرده هم توجه کنیم. ما با این شرایط به چنین انتخابات بسیار تعیینکننده نزدیک شدیم. اینکه گفته میشود همهی کسانی که واجد شرایط رأیدادن هستند در انتخابات مشارکت میکنند، حرف درستی نیست. ما در هیچ انتخاباتی مشارکت صددرصدی نداشتیم؛ حتی در سال ۸۸ که رقابت به حد انفجار رسید و جامعه را دوقطبی کرد و انگیزه را برای مشارکت در طیفهای سیاسی مختلف به بالاترین حدش رساند، مشارکت بیشتر از ۸۵درصد نشد؛ یعنی ۱۵درصد قطعاً مشارکت نکردند. البته عدهای این قضیه را با رفراندوم سال ۵۸ مقایسه میکنند و میگویند در رفراندوم ۹۸درصد جامعه شرکت کردند. رفراندوم با انتخابات خیلی فرق میکند. ضمن اینکه رفراندوم بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب برگزار شد که آنموقع اتحادی حول تغییر رژیم پهلوی اتفاق افتاد و همهی مردم ایران مشارکت کردند برای اینکه به پهلوی و بیگانگان نه بگویند. این با رقابت خیلی فرق میکند و اصلاً قابل مقایسه نیست.
بنابراین، در طول چهل سال گذشته، ما بیشتر از ۸۵ درصد مشارکت نداشتیم. پس در انتخابات اخیر نیز ما نسبت به مشارکت سال ۸۸، ۳۵درصد غایب داشتیم؛ یعنی ۳۵درصد بههیچوجه به صندوقهای رأی مراجعه نکردند. البته همانطور که اشاره کردم، ۱۰درصد از این ۳۵درصد به کرونا برمیگردد و شاید ۱۵درصد دیگرش هم به عدم آمادگی پایگاه رأی یکی از احزاب سیاسی کشور و مسائل معیشتی مربوط میشود. برخی هم تحت تأثیر القائات بیگانگان قرار گرفتند که بهمعنی شکست تحریم است. علت عصبانیشدن کشورهایی که خطّ تحریم را دنبال میکردند همین مسئله بود. یکسال هزینه و سرمایهگذاری و تبلیغات گسترده کردند، ولی فقط درصد معدودی جامعه پاسخ مثبت برای تحریم انتخابات دادند.
حادثهای هم که در لندن رخ داد کار خود انگلیسیها بود؛ یعنی خودشان منافقین را به میدان آوردند تا به رأیدهندگان حمله کنند. این اوج عصبانیت انگلیس را نشان داد. انگلیسیها در کشورهای تحتالحمایهی خودشان مثل نیوزلند، استرالیا و کانادا کارشکنی جدی کردند. البته در لندن برایشان خیلی مفتضح بود که نگذارند رأیگیری صورت بگیرد، امّا دست منافقین را برای حمله به رأیدهندگان باز گذاشتند. این واکنش نشاندهندهی شکست آنها بود. اگر پاسخ مثبت به دعوت انگلیسیها و رسانهها و عوامل وابسته به آنها جواب داده بود، این کار را نمیکردند. این کار برایشان خیلی بار سیاسی داشت و افتضاحی برای آنها بود.
منبع: khamenei.ir