سه‌شنبه، 17 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مولوی‌های سنی می‌گویند که حضرت علی (ع) فاتح خیبر بود چگونه ممکن است حضرت زهرا (س) را بزنند و او هیچ واکنشی نشان ندهد؟! این ادعای شما با عقل جور در نمی‌آید. از منابع اهل سنت دلیل بر اذیت حضرت زهرا (س) چه سندی در دست است؟


پاسخ :
این سؤال به 2 بخش قابل تقسیم است:
الف ـ چگونه حضرت علی ع با آن شجاعتش که نمونة آن فتح خیبر است، اجازه داد همسرش را بزنند؟
ب ـ از م‍نابع اهل سنت چ‍ه مدارکی دال بر اذیت حضرت زهرا س در دست است؟
جواب سوال اول: کسی در شجاعت و دلیری حضرت علی ـ علیه السّلام ـ شک نکرده است؛ در مورد وقایع حمله به خانة حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ قدر متیقن و حداقل مورد قبول مورخان اهل سنت، هجوم به خانه حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ و «تهدید» به آتش زدن خانة آن حضرت است. قضیة تهدید را اکثر مورخان اهل سنت هم نقل و هم تلقی به قبول کرده‌اند (البته با توجیه اقدام خلیفه) اما اقدامات بعد از آن (آتش زدن درِ خانه و کتک زدن حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ و ...) را هر چند در بعضی از منابع تاریخی اهل سنت آمده است، ولی مضمون آن توسطِ خودِ اهل سنت تلقی به قبول نشده است! (ما در ادامه مستندات هر دو قضیه را خواهیم آورد.)
حال که هر دو طرف سؤال (هم شجاعت علی و هم حداقل حمله و تهدیدِ خانة زهرا س) مورد قبول اهل سنت است ما این سؤال را از مولوی‌های اهل سنت مطرح می‌کنیم: مطابق نقل و قبول مورخین به خانه علی(ع) حمله شد و حتی تهدید کردند که خانه‌اش را آتش خواهند زد، پس چرا هیچ یک از مورخان، روایتی از دفاعِ عملی علی از مورد هجوم واقع شدن خانه‌اش نقل نکرده‌اند؟ آ‎یا علی شجاعتش را از دست داده بود؟ و یا از اساس این قضیه را منکر شویم؟ برای رسیدن به پاسخ به بررسی منابع می‌پردازیم:
دلایلِ سکوتِ علی را با توجه به سخنانِ خود او می‌توان به ترتیب زیر دانست:
اول: علی ع توانایی کافی برای دفاع از خود و احقاق حقش (خلافت) را نداشت. یعنی یارانِ همراه او به شدت در اقلیت بودند و هر گونه اقدامِ عملی سبب از بین رفتن خودِ علی و همان عده معدود می‌شد. علی ع در این‌باره در یکی از خطبه‌های نهج البلاغه می‌فرماید: «دیدم نه مرا یاری است نه مدافعی و نه مددکاری جز اهل بیتم، پس دریغم آمد که آنان را به کام مرگ کشانم، پس در حالی که خار غم در دیده داشتم، چشم پوشیدم.»[1]
در جای دیگری کسی از امام علی ـ علیه السّلام ـ پرسید: به نظر شما اگر پیامبر فرزند پسری داشت که بالغ و رشید بود، آیا عرب حکومت را به او می‌سپرد؟ امام پاسخ داد: «اگر جز آنچه کردم انجام می‌داد، او را می‌کشتند.»[2]
دوم: در شرایطی که جامعه‌ی نوپای اسلام با خطرِ ارتداد بعضی از قبایل و ظهور مدعیان دروغین نبوّت و همچنین خطرِ حمله‌ی احتمالی رومیان مواجه بود، هر گونه اقدام عملی بر ضدّ حکومت مصلحت نبود و چنین عملی دقیقاً در راستای خواسته‌ی دشمنانی چون ابوسفیان بود که او را به قیام علیه حکومت تحریک می‌کرد.[3] علی ـ علیه السّلام ـ در این باره می‌فرماید: «به خدا سوگند اگر ترس از ایجاد تفرقه در میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی اسلام نبود، با آنان به گونه‌ای دیگر رفتار می‌کردم.»[4]
نکته‌ی دیگر: علمای علم اخلاق، شجاعت را این گونه تعریف کرده‌اند: «اطاعت قوه‌ی غضبیه از قوه‌ی عاقله. یعنی نترسد از آنچه باید ترسید و احتیاط کند از آنچه باید احتیاط کند.»[5] آنان همچنین برای شجاعت حد افراطی به نام «تهوّر» - بی باکی- تعریف کرده‌اند: «دوری نکردن از آنچه باید از آن بپرهیزد و انداختن خود به مهالکی که عقلاً و شرعاً ممنوع می باشد.»[6] از طرف دیگر حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در خطبه‌ی شقشقیه می‌فرماید: «فرأیت أن الصبر علی هاتا أحجی»[7] دیدم صبر کردن به عقل و خرد نزدیکتر است.
با اندکی تفکّر روشن می شود: همین سکوت و صبر تلخ علی، در برابر اهانت به خود و همسرش و حتّی مصالحه کردن با حکومت دقیقاً عین شجاعت بوده و علی شجاعانه سکوت کرده و خود را در مهلکه‌ی نابودی اسلام نیانداخته است. و نشان داده هدف آن حضرت حفظ دستاوردهای پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و فداکاری‌های 23 ساله‌ی پیامبر و یارانش از جمله خود علی ـ علیه السّلام ـ و شهدای بدر و احد و ... بوده است.
جواب سؤال دوم: مصادر اذیت حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ از کتب تاریخی اهل سنّت:
الف: هجوم عمر و اطرافیانش به خانه‌ی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ و تهدید به آتش زدن خانه.
1. بلاذری، احمد بن یحیی (متوفی 279)، «انساب الاشراف»، دار المعارف، قاهره، ج 1، ص 586.
2. دینوری، ابن قتیبه (ف 283)، «الامامة و السیاسة» مکتبة التجاریة الکبری، مصر، ص 12 و 13.
3. طبری، محمّد بن جریر (ف 310)، «تاریخ طبری»، مؤسسة الاعلمی، بیروت، 1409 ق، ج 2، ص 443.
4. اندلسی، ابن عبدربه (ف 463)، «العقد الفرید» تحقیق خلیل شرف الدین، منشورات دار و مکتبة هلال، بیروت، ج 4، ص 87.
5. اندلسی، ابن عبدالبر (ف 463)، «الاستیعاب فی معرفة الاصحاب»، تحقیق علی محمد بجاوی، ج 3، ص 975.
6. ابن ابی الحدید، (ف 655)، «شرح نهج البلاغه»، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 2، ص 45.
7. ابوالفداء، اسماعیل بن علی (ف 732)، «المختصر فی اخبار البشر»، دار المعرفة، بیروت، ج1، ص 156.
8. نویری، احمد بن عبدالوهاب (ف 733)، «نهایة الارب فی فنون الادب»، دارالکتب المصریه، ج 19، ص 40.
9. سیوطی، جلال الدین (ف 911)، «مسند فاطمه»، مؤسسة الکتب الثقافیه، بیروت، ص 36.
10. متقی هندی، علی بن حسام الدین (ف 975)، «کنزالعمال»، ج 5، ص 651، حدیث شماره‌ی 14138.
و منابع دیگر که به علّت رعایت اختصار نیامده است.
ب: کتک زدن حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ در منابع اهل سنّت:
1. ذهبی، میزان الاعتدال، تحقیق: علی محمد البجاوی، دار المعرفة، چ اول، 1382هـ، بیروت، ج 1، ص 139.
2. ذهبی، «سیر اعلام النبلاء»، تحقیق: شعیب الارنووط و ابراهیم الزیبق، مؤسسة الرسالة، چاپ نهم، بیروت، ج 15، ص 578.
3. عسقلانی، ابن حجر، «لسان المیزان» مؤسسة الاعلمی، بیروت، چ سوم، 1406 ق، ج1، ص 268. در این 3 کتاب از «ابن ابی دارم» (از محدثان اهل سنّت)، نقل شده که: «ان عمر رفس فاطمه حتی اسقطت بمحسن» «عمر چنان لگدی به حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ زد که محسن از او سقط شد.»
4. ابن ابی الحدید، «شرح نهج البلاغه»، ج 16، ص 271.
5. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، «الملل و النحل»، ج 1، ص 57.
6. صفدی، صلاح الدین، «الوافی بالوفیات»، دار النشر فرانزشتاینر، آلمان، ج 6، ص 17. این دو از ابراهیم بن سیار نظام از بزرگان معتزله نقل کرده‌اند، که او می‌گفت: «عمر در روز بیعت طوری به شکم فاطمه کوبید که او جنینش را سقط کرد.»
نتیجه: حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در قضیه‌ی حمله به خانه‌اش و غصب حقّ خلافتش شجاعانه بر نفس خود غلبه کرد و به دلیل نداشتن یار و انصار و حفظ اسلام از اقدام عملی بر ضد حکومت دوری کرد، همچنین هجوم عمر و اطرافیانش و تهدید به آتش زدن خانه‌ی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ در منابع اهل سنّت نقل شده و مورد قبول نیز واقع شده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. رنج زهرا، ترجمه‌ی مأساة الزهرا، سید جعفر مرتضی عاملی، ترجمه‌ی محمد سپهری، قم، انتشارات تهذیب، چ دوم، 1382 ش.
2. یاس در آتش، ترجمه‌ی الحجة الغراء علی شهادة الزهراء، جعفر سبحانی، ترجمه‌ی سید ابوالحسن عمرانی، چ اول، مؤلف، 1381 ش، قم.
3. الهجوم علی بیت فاطمه، «عبد الزهراء مهدی»، دار الزهراء، بیروت، لبنان، بی‌تا.
4. آتش به خانه‌ی وحی، سید محمد حسین سجادی، دار الصادقین، قم، چاپ دوم، 1377.
پاورقی ها:
[1] . سید رضی، نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، انتشارات هجرت، بی تا، ص336، خطبة 217.
[2] . ابن ابی الحدید، ‌شرح نهج البلاغه، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، چاپ دوم، 1378 ق، ج 20، ص 298.
[3] . النویری، شهاب الدین، نهایة الارب فی فنون الادب، قاهره، دار الکتب المصریه، 1342 ق، ج19، ص 40.
[4] . ابن ابی الحدید، همان، ج1، ص307.
[5] . نراقی، احمد، معراج السعادة، قم، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، 1377 ش، ص169.
[6] . همان، ص168.
[7] . سید رضی، نهج البلاغه، همان، خطبه‌ی 3، ص 48.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.