انگیزه طلحه و زبیر در بیعت با امام علی (ع)
امام علی علیه السلام فرمودند:
وَ قَدْ قَالَ لَهُ طَلْحَةُ وَ الزُّبَیْرُ نُبَایِعُکَ عَلَى أَنَّا شُرَکَاؤُکَ فِی هَذَا الْأَمْرِ فَقَالَ لَا وَ لَکِنَّکُمَا شَرِیکَانِ فِی الْقُوَّةِ وَ الِاسْتِعَانَةِ وَ عَوْنَانِ عَلَى الْعَجْزِ وَ الْأَوَدِ.
طلحه و زبیر خدمت امام علی علیه السلام آمدند و گفتند: با تو بیعت کردیم که ما در حکومت شریک تو باشیم. امام علیه السلام فرمودند: نه هرگز بلکه شما در نیرو بخشیدن یاری خواستن شریک دارید و دو یاورید به هنگام ناتوانی و درماندگی در سختی ها.
نهج البلاغه: حکمت 193
شرح حدیث:
طلحه و زبیر همان طور که بعد از این صحبت ها با امام علیه السلام چهره واقعی خود را نشان دادند از اول هم نشان دادند قصدشان از بیعت با امیرالمومنین علیه السلام رسیدن به پست و مقام بوده و قصد قربت نداشته اند.
امام علیه السلام چهره امثال طلحه و زبیر ار در جای دیگر این گونه آشکار ساخته.
لَمْ تَکُنْ بَیْعَتُکُمْ إِیّایَ فَلْتَهً، وَ لَیْسَ اءَمْرِی وَ اءَمْرُکُمْ واحِدا، إِنِّی اءُرِیدُکُمْ لِلَّهِ، وَ اءَنْتُمْ تُرِیدُونَنِی لِاءَنْفُسِکُمْ؛
بیعت شما با من بدون فکر و ناگهانی نبود و عمل من و شما یکسان نیست من برای خدا شما را می خواهم و شما مرا برای خودتان می خواهید.(1)
به نقل از زید بن اسلم طلحه و زبیر نزد علی علیه السلام آمدند در حالی که به باغ های اطراف مدینه رفته بود آن دو بر وی وارد شدند و گفتند: دستت را بیاور تا با تو بیعت کنیم زیرا مردم تنها به خلافت تو رضایت می دهند. امام به آن دو فرمودند: مرا نیازی به این امر نیست اگر برای شما دو نفر وزیر باشم بهتر از آن است که بر شما امیر باشم هر یک از شما که می خواهد دستش را بیاورد تا با و بیعت کنم.
آن دو گفتند: مردم غیر از تو را انتخاب نکنند و از تو عدول نکنند دستت را بیاور تا به عنوان نخستین افراد با تو بیعت کنیم. امام علیه السلام فرمودند: بیعت من پنهانی نخواهد بود مهلت دهید تا به مسجد درآیم گفتند: در اینجا با تو بیعت کنیم و سپس در مسجد هم بیعت خواهیم کرد پس به عنوان نخستین افراد با وی بیعت کردند آنگاه مردم با وی بر منبر بیعت کردند که پیشاپیش آنان طلحه بن عبیدالله بود که دستی معلول داشت طلحه بر منبر بالا رفت و با علی علیه السلام دست داد. مردی از بنی اسد که فال بد می زد ایستاده بود و نگاه می کرد چون دید نخستین دستی که بیعت کرد معلول است گفت:
اِنّا للهِ و اِنّا اِلَیهِ راجِعُون
نخستین دستی که با امیرمومنان بیعت کرد معلول بود دور نیست که این امر سامان نگیرد. سپس طلحه و زبیر از منبر فرود آمدند و دیگر مردمان بیعت نمودند.(2)
پینوشت:
1- نهج البلاغه خطبه 136
2- دانشنامه امیرالمومنین علیه السلام ج 4، ص 110
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
امام علیه السلام چهره امثال طلحه و زبیر ار در جای دیگر این گونه آشکار ساخته.
لَمْ تَکُنْ بَیْعَتُکُمْ إِیّایَ فَلْتَهً، وَ لَیْسَ اءَمْرِی وَ اءَمْرُکُمْ واحِدا، إِنِّی اءُرِیدُکُمْ لِلَّهِ، وَ اءَنْتُمْ تُرِیدُونَنِی لِاءَنْفُسِکُمْ؛
بیعت شما با من بدون فکر و ناگهانی نبود و عمل من و شما یکسان نیست من برای خدا شما را می خواهم و شما مرا برای خودتان می خواهید.(1)
به نقل از زید بن اسلم طلحه و زبیر نزد علی علیه السلام آمدند در حالی که به باغ های اطراف مدینه رفته بود آن دو بر وی وارد شدند و گفتند: دستت را بیاور تا با تو بیعت کنیم زیرا مردم تنها به خلافت تو رضایت می دهند. امام به آن دو فرمودند: مرا نیازی به این امر نیست اگر برای شما دو نفر وزیر باشم بهتر از آن است که بر شما امیر باشم هر یک از شما که می خواهد دستش را بیاورد تا با و بیعت کنم.
آن دو گفتند: مردم غیر از تو را انتخاب نکنند و از تو عدول نکنند دستت را بیاور تا به عنوان نخستین افراد با تو بیعت کنیم. امام علیه السلام فرمودند: بیعت من پنهانی نخواهد بود مهلت دهید تا به مسجد درآیم گفتند: در اینجا با تو بیعت کنیم و سپس در مسجد هم بیعت خواهیم کرد پس به عنوان نخستین افراد با وی بیعت کردند آنگاه مردم با وی بر منبر بیعت کردند که پیشاپیش آنان طلحه بن عبیدالله بود که دستی معلول داشت طلحه بر منبر بالا رفت و با علی علیه السلام دست داد. مردی از بنی اسد که فال بد می زد ایستاده بود و نگاه می کرد چون دید نخستین دستی که بیعت کرد معلول است گفت:
اِنّا للهِ و اِنّا اِلَیهِ راجِعُون
نخستین دستی که با امیرمومنان بیعت کرد معلول بود دور نیست که این امر سامان نگیرد. سپس طلحه و زبیر از منبر فرود آمدند و دیگر مردمان بیعت نمودند.(2)
پینوشت:
1- نهج البلاغه خطبه 136
2- دانشنامه امیرالمومنین علیه السلام ج 4، ص 110
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.