فضایل اخلاقی و ثمرات آنها
امام علی علیه السلام فرمودند:
بِکَثْرَهِ الصَّمْتِ تَکُونُ الْهَیْبَهُ وَ بِالنَّصَفَهِ یَکْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ وَ بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَهُ وَ بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ یَجِبُ السُّؤْدُدُ وَ بِالسِّیرَهِ الْعَادِلَهِ یُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِیهِ تَکْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَیْهِ.
به سکوت زیاد وقار و بزرگی به دست می آید و با رعایت انصاف دوستان فراوان گردند و با بخشش و نیکی کردن قدر منزلت ها بزرگ گردند و با تواضع نعمت تمام گردد و با تحمل رنج ها شادمانی به دست می آید و به عدالت کردن دشمن از پای در می آید و با بردباری در برابر نادان یاران زیاد گردند.
نهج البلاغه: حکمت 215
شرح حدیث:
1- به سکوت زیاد وقار و بزرگی به دست می آید
سکوت کسی که قدرت حرف زدن دارد و حرف هایش پرمحتوا و ارزشمند است وقار است و الا کسی که مایه علمی ندارد و حرفی برای گفتن ندارد سکوتش چندان اهمیتی ندارد.
خواهید گفت آنکه می داند و از دانش و ملکات اخلاقی بهره مند است چرا سکوت کند؟
پاسخ این است که در آیین سخنوری باید مقتضای حال را در نظر گرفت تا از ما سوال نشده آغاز به سخن نکنیم و در مواقع امر به معروف و نهی از منکر و احقاق حقوق ضعیفان و حمایت از خدا دین او ولایت محمد و ال محمد (علیهم السلام) سکوت جایز نیست.
منظور امام (علیه السلام) سکوت های حساب شده و معنادار است که بعضی با سکوتشان حرف می زنند و موضع می گیرند.
امام علی (علیه السلام) یکی از نکاتی که در نامه خود به فرزندش امام مجتبی (علیه السلام) تذکر می دهد این است.
وَ تَلاَفِیکَ مَا فَرَطَ مِنْ صَمْتِکَ أَیْسَرُ مِنْ إِدْرَاکِکَ مَا فَاتَ مِنْ مَنْطِقِکَ وَ حِفْظُ مَا فِی اَلْوِعَاءِ بِشَدِّ اَلْوِکَاءِ؛
جبران زیانی که در اثر سکوتت به تو رسیده از جبران زیانی که در اثر حرف زدن بیجا برایت پیش می آید آسان تر است و حفظ آنچه در ظرف است به استواری بند و بست آن بستگی دارد.(1)
اغلب عارفان واقعی و سالکان الی الله مالک زبان خوداند و بیشترین اوقات خود را به ذکر و تبسیح خداوند سر می کنند و هنگام سخن گفتن گزیده و کم می گویند اما آموزنده و پرمحتوا.
امام علی (علیه السلام) در جای دیگر سکوت را از همه کس پسندیده نمی داند.
اِنَّما یَستَحِقُّ اِسمَ الصَّمتِ المُضطَلِعُ بِالاِجابَهِ وَ الاّ فَالعِیُّ بِه اولی؛
تنها آن کسی سزاوار نام سکوت است که بر جواب گفتن توانا باشد وگرنه اطلاق درماندگی به او سزاوارتر است.(2)
2- با رعایت انصاف دوستان فراوان گردند.
انصاف موارد متعددی دارد که همه متین و گرانقدر است انصاف در گفتار و قضاوت انصاف در معامله و خرید و فروش انصاف در رعایت حقوق شهروندان و خانواده و همسایگان و اقوام و فامیل انصاف در ساخت و ساز اماکن و مساکن و وسایل مورد احتیاج مردم اگر تمام موارد فوق رعایت شود جامعه گلستان شده و مردم از یکدیگر راضی و خداوند تبارک و تعالی نیز از آنها راضی خواهد بود.
یک بار حضرت موسی (علیه السلام) از خدای تعالی پرسید:
اَیُّ عِبادِکَ اغنی؟ فَقالَ: اقنَعُهُم بِما اعطَیُتُه قالَ: وَ اَیُّهُم اَعدَلُ؟ قالَ: َمن اَنصَفَ مِن نَفسِهِ؛
کدام بنده تو غنی تر است؟ فرمود: کسی که به آنچه او را داده ام قانع تر است. پرسید: کدامینشان عادل تر است؟ فرمود: کسی که انصاف داشته باشد.(3)
3- با بخشش و نیکی کردن قدر و منزلت ها بزرگ گردند.
فضل و کرم از برجسته ترین صفات انسانی است و برگرفته از اسماء حسنی و صفات الهی است. پروردگار متعال اکرم است و همه صاحبان کرامت در برابر رب کریم و بخشنده باید سر تسلیم و خضوع فرود آورند.
تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ؛
بزرگ است نام پروردگارت که دارای جلال و کرامت است.(4)
آنانی که ریزش دارند و خیرشان به مردم می رسد قدر و منزلت بزرگی دارند و برای همه قابل احترام هستند خداوند هم آنها را دوست می دارد.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
قالَ اللهُ عَزَّوجَلَّ: الخَلقُ عیِالی فَاَحَبَّهُم اِلَیَّ اَلطَفَهُم بِهِم وَ اَسعاهُم فِی حَوائِجِهِم؛
خداوند عزوجل فرمود: مردم روزی خوار منند بنابراین کسی در نزد من محبوب تر است که بیشتر به آنها لطف داشته و در انجام حاجات آنها بیشتر کوشش کند.(5)
4- با تواضع نعمت تمام گردد.
چگونه تواضع سبب کمال نعمت می شود؟ اولین نمونه تواضع و فروتنی در پیشگاه منعم حقیقی خداوند تبارک و تعالی است آنانی که شکر منعم را بجا می آورند نعمت هایشان رو به فزونی می رود و کامل می گردد.
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ؛
اگر سپاسگزاری کنید نعمتم را برایتان می افزایم.(6)
مراحل بعدی تواضع نسبت به پیامبران و امامان (علیهم السلام) و کمال نعمت در پذیرش ولایت آن سروران است چنانکه خداوند تبارک و تعالی در روز غدیر خم پس از نصب خلافت بلافصل امیرالمومنین علی (علیه السلام) بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا؛
امروز دینتان را برای شما به کمال آوردم و نعمت خویش بر شما تمام کردم و مسلمانی را دین شما انتخاب کردم.(7)
در تفسیر درالمنثور سیوطی (ج 2، ص 259) و مجمع البیان (ج 3، ص 159) و تفاسیر دیگر به طور مبسوط آیه فوق اشاره به نعمت ولایت امیرالمومنین و اولاد معصوم او (علیهم السلام) شده است.
و همچنین است تواضع در برابر خلق خدا چون آدم متواضع مورد محبت و لطف مردم قرار می گیرد و همه وی را دوست دارند به او کمک می کنند و هدایا و انعام هایی به او می دهند و نواقص زندگی وی را برطرف می نمایند.
5- با تحمل رنج ها شادمانی به دست می آید
نابرده رنج گنج میسر نمی شود گنج شادی و خوشحالی از آن کسانی که سختی ها را تحمل کرده و نتیجه زحمات خود را می بینند لذتی که یک خدمتگزار جامعه و یا یک مخترع و مکتشف و یا یک عالم وارسته و مولف و مروج دین محمد و آل محمد (علیهم السلام) پس از به بار نشستن کارشان می برند قابل توصیف نیست.
6- به عدالت کردن دشمن از پای در می آید
حربه دشمن برای نفوذ در مردم بی عدالتی است او از این نقطه ضعف وارد می شود پس برای خلع سلاح کردن دشمن باید عدالت را به اجرا در آورد.
وقتی مردم به حق مسلم خود برسند و هر چیزی در جای خودش قرار گیرد نارضایتی ها از بین می رود و صلح و صفا حاکم می گردد در نتیجه دشمن از پای درمی آید.
امام باقر (علیه السلام) می فرمودند:
ما اَوسَعَ العَدلَ اِنَّ النّاسَ یَستَغنُونَ اِذا عُدِلَ عَلَیهِم؛
چه گسترده است دامنه عدالت اگر در جامعه عدالت اجرا شود مردم بی نیاز می شوند.(8)
7- با بردباری در برابر نادان یاران زیاد گردند.
مردم حق را به کسی می دهند که در برابر تندخویی نادان و برخوردهای غیرعاقلانه وی سکوت می کند و عکس العمل نشان نمی دهد.
به طور فطری آدم ها از دعوا و نزاع نفرت دارند. بنابراین آغازگر دعوا و نزاع را ملامت می کنند و آن که بردباری کرده و در نهایت وقار و طمانینه با طرف نادان روبرو می شود حمایت می نمایند و کارش را می ستایند.
پینوشتها:
1- نهج البلاغه، نامه 31
2- غرر الحکم، ح 3907
3- تنبیه الخواطر، ج 1، ص 163
4- سوره الرحمن، آیه 78
5- کافی، ج 2، ص 409
6- سوره ابراهیم، آیه 7
7- سوره مائده، آیه 3
8- مستدرک الوسایل، ج 11، ص 123
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
سکوت کسی که قدرت حرف زدن دارد و حرف هایش پرمحتوا و ارزشمند است وقار است و الا کسی که مایه علمی ندارد و حرفی برای گفتن ندارد سکوتش چندان اهمیتی ندارد.
خواهید گفت آنکه می داند و از دانش و ملکات اخلاقی بهره مند است چرا سکوت کند؟
پاسخ این است که در آیین سخنوری باید مقتضای حال را در نظر گرفت تا از ما سوال نشده آغاز به سخن نکنیم و در مواقع امر به معروف و نهی از منکر و احقاق حقوق ضعیفان و حمایت از خدا دین او ولایت محمد و ال محمد (علیهم السلام) سکوت جایز نیست.
منظور امام (علیه السلام) سکوت های حساب شده و معنادار است که بعضی با سکوتشان حرف می زنند و موضع می گیرند.
امام علی (علیه السلام) یکی از نکاتی که در نامه خود به فرزندش امام مجتبی (علیه السلام) تذکر می دهد این است.
وَ تَلاَفِیکَ مَا فَرَطَ مِنْ صَمْتِکَ أَیْسَرُ مِنْ إِدْرَاکِکَ مَا فَاتَ مِنْ مَنْطِقِکَ وَ حِفْظُ مَا فِی اَلْوِعَاءِ بِشَدِّ اَلْوِکَاءِ؛
جبران زیانی که در اثر سکوتت به تو رسیده از جبران زیانی که در اثر حرف زدن بیجا برایت پیش می آید آسان تر است و حفظ آنچه در ظرف است به استواری بند و بست آن بستگی دارد.(1)
اغلب عارفان واقعی و سالکان الی الله مالک زبان خوداند و بیشترین اوقات خود را به ذکر و تبسیح خداوند سر می کنند و هنگام سخن گفتن گزیده و کم می گویند اما آموزنده و پرمحتوا.
امام علی (علیه السلام) در جای دیگر سکوت را از همه کس پسندیده نمی داند.
اِنَّما یَستَحِقُّ اِسمَ الصَّمتِ المُضطَلِعُ بِالاِجابَهِ وَ الاّ فَالعِیُّ بِه اولی؛
تنها آن کسی سزاوار نام سکوت است که بر جواب گفتن توانا باشد وگرنه اطلاق درماندگی به او سزاوارتر است.(2)
2- با رعایت انصاف دوستان فراوان گردند.
انصاف موارد متعددی دارد که همه متین و گرانقدر است انصاف در گفتار و قضاوت انصاف در معامله و خرید و فروش انصاف در رعایت حقوق شهروندان و خانواده و همسایگان و اقوام و فامیل انصاف در ساخت و ساز اماکن و مساکن و وسایل مورد احتیاج مردم اگر تمام موارد فوق رعایت شود جامعه گلستان شده و مردم از یکدیگر راضی و خداوند تبارک و تعالی نیز از آنها راضی خواهد بود.
یک بار حضرت موسی (علیه السلام) از خدای تعالی پرسید:
اَیُّ عِبادِکَ اغنی؟ فَقالَ: اقنَعُهُم بِما اعطَیُتُه قالَ: وَ اَیُّهُم اَعدَلُ؟ قالَ: َمن اَنصَفَ مِن نَفسِهِ؛
کدام بنده تو غنی تر است؟ فرمود: کسی که به آنچه او را داده ام قانع تر است. پرسید: کدامینشان عادل تر است؟ فرمود: کسی که انصاف داشته باشد.(3)
3- با بخشش و نیکی کردن قدر و منزلت ها بزرگ گردند.
فضل و کرم از برجسته ترین صفات انسانی است و برگرفته از اسماء حسنی و صفات الهی است. پروردگار متعال اکرم است و همه صاحبان کرامت در برابر رب کریم و بخشنده باید سر تسلیم و خضوع فرود آورند.
تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ؛
بزرگ است نام پروردگارت که دارای جلال و کرامت است.(4)
آنانی که ریزش دارند و خیرشان به مردم می رسد قدر و منزلت بزرگی دارند و برای همه قابل احترام هستند خداوند هم آنها را دوست می دارد.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
قالَ اللهُ عَزَّوجَلَّ: الخَلقُ عیِالی فَاَحَبَّهُم اِلَیَّ اَلطَفَهُم بِهِم وَ اَسعاهُم فِی حَوائِجِهِم؛
خداوند عزوجل فرمود: مردم روزی خوار منند بنابراین کسی در نزد من محبوب تر است که بیشتر به آنها لطف داشته و در انجام حاجات آنها بیشتر کوشش کند.(5)
4- با تواضع نعمت تمام گردد.
چگونه تواضع سبب کمال نعمت می شود؟ اولین نمونه تواضع و فروتنی در پیشگاه منعم حقیقی خداوند تبارک و تعالی است آنانی که شکر منعم را بجا می آورند نعمت هایشان رو به فزونی می رود و کامل می گردد.
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ؛
اگر سپاسگزاری کنید نعمتم را برایتان می افزایم.(6)
مراحل بعدی تواضع نسبت به پیامبران و امامان (علیهم السلام) و کمال نعمت در پذیرش ولایت آن سروران است چنانکه خداوند تبارک و تعالی در روز غدیر خم پس از نصب خلافت بلافصل امیرالمومنین علی (علیه السلام) بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا؛
امروز دینتان را برای شما به کمال آوردم و نعمت خویش بر شما تمام کردم و مسلمانی را دین شما انتخاب کردم.(7)
در تفسیر درالمنثور سیوطی (ج 2، ص 259) و مجمع البیان (ج 3، ص 159) و تفاسیر دیگر به طور مبسوط آیه فوق اشاره به نعمت ولایت امیرالمومنین و اولاد معصوم او (علیهم السلام) شده است.
و همچنین است تواضع در برابر خلق خدا چون آدم متواضع مورد محبت و لطف مردم قرار می گیرد و همه وی را دوست دارند به او کمک می کنند و هدایا و انعام هایی به او می دهند و نواقص زندگی وی را برطرف می نمایند.
5- با تحمل رنج ها شادمانی به دست می آید
نابرده رنج گنج میسر نمی شود گنج شادی و خوشحالی از آن کسانی که سختی ها را تحمل کرده و نتیجه زحمات خود را می بینند لذتی که یک خدمتگزار جامعه و یا یک مخترع و مکتشف و یا یک عالم وارسته و مولف و مروج دین محمد و آل محمد (علیهم السلام) پس از به بار نشستن کارشان می برند قابل توصیف نیست.
6- به عدالت کردن دشمن از پای در می آید
حربه دشمن برای نفوذ در مردم بی عدالتی است او از این نقطه ضعف وارد می شود پس برای خلع سلاح کردن دشمن باید عدالت را به اجرا در آورد.
وقتی مردم به حق مسلم خود برسند و هر چیزی در جای خودش قرار گیرد نارضایتی ها از بین می رود و صلح و صفا حاکم می گردد در نتیجه دشمن از پای درمی آید.
امام باقر (علیه السلام) می فرمودند:
ما اَوسَعَ العَدلَ اِنَّ النّاسَ یَستَغنُونَ اِذا عُدِلَ عَلَیهِم؛
چه گسترده است دامنه عدالت اگر در جامعه عدالت اجرا شود مردم بی نیاز می شوند.(8)
7- با بردباری در برابر نادان یاران زیاد گردند.
مردم حق را به کسی می دهند که در برابر تندخویی نادان و برخوردهای غیرعاقلانه وی سکوت می کند و عکس العمل نشان نمی دهد.
به طور فطری آدم ها از دعوا و نزاع نفرت دارند. بنابراین آغازگر دعوا و نزاع را ملامت می کنند و آن که بردباری کرده و در نهایت وقار و طمانینه با طرف نادان روبرو می شود حمایت می نمایند و کارش را می ستایند.
پینوشتها:
1- نهج البلاغه، نامه 31
2- غرر الحکم، ح 3907
3- تنبیه الخواطر، ج 1، ص 163
4- سوره الرحمن، آیه 78
5- کافی، ج 2، ص 409
6- سوره ابراهیم، آیه 7
7- سوره مائده، آیه 3
8- مستدرک الوسایل، ج 11، ص 123
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.