طرد مکرر ممکن است محصول تعاملِ رفتار و محیطِ فرد باشد.
در قسمت قبلی مقاله با تعریف و انواع طرد آشنا شدید. گفتیم که فشار روانی حاصل از طرد شدگی را با این تفکر که برای هرکس احتمال طردشدگی هست، حل کنید. در این قسمت قصد داریم شما را با مهارتهای دیگری از مقابله با این حس، آشنا کنیم. با ما همراه شوید.
تعداد کلمات 1402 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1402 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
بیشتر خطر کنید
در موقعیت های اجتماعی هر چه بیشتر دست به خطر بزنید، بیشتر طرد خواهید شد. در واقع، احتمال طرد شدن ممکن است شما را از خطر کردنِ بیشتر، در موقعیت های اجتماعی، باز دارد. برای مثال، اگر از قرار ملاقات گذاشتن، درخواست از دوستان برای با هم بودن، درخواست کار، یا آدرس پرسیدن از افراد ناآشنا اجتناب می کنید، ممکن است به این دلیل باشد که می ترسید دیگران فکرهای بدی در موردتان بکنند.
ممکن است باور داشته باشید که باید با اجتناب از موقعیت های اجتماعی، به هر قیمتی که شده، خود را از طردْ در امان نگه دارید. در واقع، عکس مطلب اخیر به احتمال بیشتری درست است. ممکن است لازم باشد به خود اجازه دهید گاهی اوقات طرد شوید تا بدین طریق خویش را در مقابل آثارِ طردْ مایه کوبی کنید. افراد وقتی برای پیشگیری از ابتلا به بیماری خاصی واکسن می زنند، کمی میکروب را که عامل آن بیماری ست، وارد بدنِ خود می کنند. این کار باعث می شود که بدنْ پادتن های لازم برای پیکار با بیماری را تولید کند و در صورت وقوعِ آن، با تمام قوا وارد عمل شود. به همین ترتیب، رویاروییِ کنترل شده و برنامه ریزی شده با میزان طبیعیِ طرد، ممکن است کمک کند با آثار طرد بهتر مقابله کنید.
طرد یکی از پی آمدهای طبیعیِ تعامل با دیگران است. چنانکه پیشتر گفته شد، هر چه در موقعیت های اجتماعی بیشتر خطر کنید، بیشتر طرد خواهید شد. با این حال، اقدام مذکور منجر به افزایش موفقیت نیز می شود.
برای شروعِ بحث بیایید فرض کنیم احتمال آماریِ اینکه کسی دعوت شما را برای بیرون رفتن قبول کند یک به سه است، و احتمال اینکه بیرون رفتنِ اوّل به بیرون رفتن دوم تبدیل شود نیز یک به سه است. اگر از هیچ کس نخواهید با شما بیرون بیاید، ممکن است هرگز چنین فرصتی نصیبتان نشود. چنانچه هر سال فقط یک بار از کسی بخواهید با شما بیرون بیاید، هر سه سال فرصت خواهید داشت یک بار با شخص مورد نظر بیرون بروید، و هر نه سال بیش از یک بار. با این حال، اگر هر روز از دیگران بخواهید با شما بیرون بیایند، احتمال دارد هر سه روز یک بار، یک نفر پیدا شود و دعوت شما را بپذیرد، و هر نُه روز یک بار با فردی که دوست دارد باز هم با شما بیرون بیاید، بیرون بروید. طولی نمی کشد که تعداد افرادی که با هم بیرون خواهید رفت بیشتر از افرادی می شود که می دانید با آنان چه گونه رفتار کنید. نکته ی مطالبِ سابق الذکر این است که با خطر کردن در موقعیت هایی که احتمال طرد وجود دارد، هم موفقیتِ بیشتری را تجربه خواهید کرد و هم طرد بیشتری را.
ممکن است باور داشته باشید که باید با اجتناب از موقعیت های اجتماعی، به هر قیمتی که شده، خود را از طردْ در امان نگه دارید. در واقع، عکس مطلب اخیر به احتمال بیشتری درست است. ممکن است لازم باشد به خود اجازه دهید گاهی اوقات طرد شوید تا بدین طریق خویش را در مقابل آثارِ طردْ مایه کوبی کنید. افراد وقتی برای پیشگیری از ابتلا به بیماری خاصی واکسن می زنند، کمی میکروب را که عامل آن بیماری ست، وارد بدنِ خود می کنند. این کار باعث می شود که بدنْ پادتن های لازم برای پیکار با بیماری را تولید کند و در صورت وقوعِ آن، با تمام قوا وارد عمل شود. به همین ترتیب، رویاروییِ کنترل شده و برنامه ریزی شده با میزان طبیعیِ طرد، ممکن است کمک کند با آثار طرد بهتر مقابله کنید.
طرد یکی از پی آمدهای طبیعیِ تعامل با دیگران است. چنانکه پیشتر گفته شد، هر چه در موقعیت های اجتماعی بیشتر خطر کنید، بیشتر طرد خواهید شد. با این حال، اقدام مذکور منجر به افزایش موفقیت نیز می شود.
برای شروعِ بحث بیایید فرض کنیم احتمال آماریِ اینکه کسی دعوت شما را برای بیرون رفتن قبول کند یک به سه است، و احتمال اینکه بیرون رفتنِ اوّل به بیرون رفتن دوم تبدیل شود نیز یک به سه است. اگر از هیچ کس نخواهید با شما بیرون بیاید، ممکن است هرگز چنین فرصتی نصیبتان نشود. چنانچه هر سال فقط یک بار از کسی بخواهید با شما بیرون بیاید، هر سه سال فرصت خواهید داشت یک بار با شخص مورد نظر بیرون بروید، و هر نه سال بیش از یک بار. با این حال، اگر هر روز از دیگران بخواهید با شما بیرون بیایند، احتمال دارد هر سه روز یک بار، یک نفر پیدا شود و دعوت شما را بپذیرد، و هر نُه روز یک بار با فردی که دوست دارد باز هم با شما بیرون بیاید، بیرون بروید. طولی نمی کشد که تعداد افرادی که با هم بیرون خواهید رفت بیشتر از افرادی می شود که می دانید با آنان چه گونه رفتار کنید. نکته ی مطالبِ سابق الذکر این است که با خطر کردن در موقعیت هایی که احتمال طرد وجود دارد، هم موفقیتِ بیشتری را تجربه خواهید کرد و هم طرد بیشتری را.
راههای پیش رو
برای آماده سازیِ خود جهت رویارویی با طرد، چند راه پیش رو دارید. نخستین راه این است که احتمال بدهید بعضی وقت ها دیگران طردتان خواهند کرد. این کار باعث می شود به هنگام طرد شدنْ از سرتان شاخ در نیاید و مقابله با آن راحت تر شود. دومین راه آن است که پیشاپیش تمام دلایلِ این سؤال که چرا ممکن است طرد شوید (اعم از مثبت، خنثا، و منفی) را بررسی کنید. اگر چنین کنید دیگر صرفاً با تمرکز بر منفی ترین تفسیرها، پا به موقعیتِ مورد نظر نمی گذارید. سومین راه نیز طرح این سؤال از خود است: «حالا چه می شود اگر طرد شوم؟» به جای تمرکز بر اینکه اتفاق مذکور چه قدر ممکن است اضطراب زا باشد، سعی کنید تمام هم و غم خود را صرفِ این کنید که چه گونه می توانید با چنین موقعیتی مقابله نمایید، چه گونه می توانید آن را پشت سر بگذارید، و در هر صورت، چه کارِ دیگری می توانید انجام دهید تا دفعه ی بعد طرد نشوید.
تمرین: کمی خطر کنید
در طی هفته ی آینده، طرحی بریزید تا در موقعیتی اجتماعی خطر کنید. برای مثال، می توانید درخواست کار بدهید، کسی را به مهمانی دعوت کنید، از همکارتان بخواهید ناهار را با هم میل نمایید، مقاله ای را به یکی از مجلات بفرستید، در کلاسی هنری شرکت کنید، یا در موقعیت های دیگری حضور یابید که می ترسید مبادا در آن جا با قضاوت های منفیِ دیگران رو به رو شوید. در دفترچه ی یادداشت، پی آمدهای احتمالیِ رویارویی با موقعیتِ مورد نظر را بنویسید. همچنین، بنویسید از چه شیوه هایی می توانید برای مقابله با هر پی آمد احتمالی استفاده کنید.
آیا در طرد شدن تان نقشی دارید؟
تأکید این مقاله حاضر، تا این جا، بر این انگاره بوده که چنانچه پشتکار داشته باشید، در موقعیت های اجتماعیْ دل را به دریا بزنید و مدام خطر کنید، و یاد بگیرید دور باطلِ تفکر فاجعه آفرین را که اغلب پس از طرد شدن راه اندازی می شود، متوقف سازید، مقابله با طرد آسان تر می شود. در بسیاری موارد، مطلب اخیر درست است. با این حال، علاوه بر تغییر واکنش تان به طرد، همچنین ممکن است بتوانید کارهایی کنید تا احتمال طرد شدن کاهش یابد.
اگر متوجه شدید که دارید یکریز طرد می شوید، ممکن است طرح این سؤال از خود سودمند باشد: «چرا این گونه می شود؟». طرد مکرر ممکن است صرفاً به دلیل بد اقبالی باشد؛ با این حال، ممکن است نمودار مسأله ی نسبتاً دیرپایی نیز باشد، مسأله ای که احتمالاً در آینده نیز سبب می شود چنین پدیده ای رخ دهد.
اگر دلیلی برای طردهای مکرر وجود دارد، نخستین گام این خواهد بود که ببینید آیا با کاری که انجام می دهید یا موقعیتی که در آن چنین پدیده ای اتفاق می افتد، ارتباط دارد. برخی از رفتارهایی که گاه ممکن است باعث شود حال دیگران خراب گردد، عبارت اند از:
رفتارهای برخواسته از دو انتهای پیوستارِ شخصیت، مانند خشک بودن، بی خیالی، زود پسر خاله شدن، درون گرایی، وابستگی، گوشه گیری، افسردگی، اضطراب، تندخوییِ بیش از حد.
رفتارهای برخواسته از دو انتهای پیوستارِ وضع ظاهری، مانند بسیار رسمی یا غیر رسمی لباس پوشیدن در موقعیت مورد نظر.
رفتارهای اضطرابی، مانند تماس چشمیِ کم، بسیار دور ایستادن، بسیار آهسته سخن گفتن، بی قراری، اجتناب.
سبک های ارتباطیِ افراطی، مانند بیش از حد سخن گفتن (برای مثال، کلی توضیحات دادن)، بسیار کم سخن گفتن، یکی به دو کردن، از خود راضی به نظر رسیدن.
ممکن است تغییرِ برخی از این رفتارها یا رفتارهای مسأله سازِ دیگر سبب شود در موقعیت های اجتماعی موفقیت بیشتری حاصل گردد.
یا، طرد مکرر ممکن است بیشتر به موقعیت ربط داشته باشد تا به شخص مطرود. برای مثال، به هنگام رکود اقتصادی، بسیاری از افراد به سختی کار پیدا می کنند. بعد از بحران بزرگی که در سال 2000 گریبان دنیای فناوری را گرفت، ده ها هزار نفر از افرادی که در این حوزه فعالیت می کردند، شغل خود را از دست دادند و اغلبِ آنان در یافتن شغلی که مرتبط با تخصص شان باشد، با مشکل مواجه شدند. متأسفانه، طرد وقتی به عواملی مربوط می شود که کنترل چندانی بر آنها ندارید، برای اجتناب از آنْ کار زیادی از دست تان ساخته نیست.
در نهایت، طرد مکرر ممکن است محصول تعاملِ رفتار و محیطِ فرد باشد. به خصوص، برخی افراد تنشان می خارد به دنبال تعاملاتی بگردند که احتمالاً به طرد ختم می شوند. برخی از آنها عبارت است از بیرون رفتن با افرادی که انگار جز ایراد گرفتن کار دیگری بلد نیستند، درخواست برای کاری که فرد صلاحیت لازم برای احرازِ آن را ندارد، یا تلاش برای دوست شدن با افرادی که علاقه ای به پیدا کردن دوستانِ جدید ندارند. برای اینکه رابطه ی اجتماعی، ثمربخش شود، هر دو عاملِ رفتار و محیطِ فرد، به یک اندازه، دخیل اند. وقتی سعی می کنید رضایت کسی را جلب کنید که یا توان چنین کاری را ندارد یا اصلاً دلش نمی خواهد چنین کند، به احتمال فراوان، سر آخر، احساسِ طردشدگی خواهید کرد.
از سوی دیگر، جلب رضایت افراد، در موقعیت های مناسب، اغلب، مثل آب خوردن حاصل می شود. از این رو، گزینشی عمل کردن در خصوص افرادی که دلتان می خواهد رضایت شان را جلب کنید و مورد قبولشان واقع شوید، اقدامی سودمند خواهد بود.
اگر متوجه شدید که دارید یکریز طرد می شوید، ممکن است طرح این سؤال از خود سودمند باشد: «چرا این گونه می شود؟». طرد مکرر ممکن است صرفاً به دلیل بد اقبالی باشد؛ با این حال، ممکن است نمودار مسأله ی نسبتاً دیرپایی نیز باشد، مسأله ای که احتمالاً در آینده نیز سبب می شود چنین پدیده ای رخ دهد.
اگر دلیلی برای طردهای مکرر وجود دارد، نخستین گام این خواهد بود که ببینید آیا با کاری که انجام می دهید یا موقعیتی که در آن چنین پدیده ای اتفاق می افتد، ارتباط دارد. برخی از رفتارهایی که گاه ممکن است باعث شود حال دیگران خراب گردد، عبارت اند از:
رفتارهای برخواسته از دو انتهای پیوستارِ شخصیت، مانند خشک بودن، بی خیالی، زود پسر خاله شدن، درون گرایی، وابستگی، گوشه گیری، افسردگی، اضطراب، تندخوییِ بیش از حد.
رفتارهای برخواسته از دو انتهای پیوستارِ وضع ظاهری، مانند بسیار رسمی یا غیر رسمی لباس پوشیدن در موقعیت مورد نظر.
رفتارهای اضطرابی، مانند تماس چشمیِ کم، بسیار دور ایستادن، بسیار آهسته سخن گفتن، بی قراری، اجتناب.
سبک های ارتباطیِ افراطی، مانند بیش از حد سخن گفتن (برای مثال، کلی توضیحات دادن)، بسیار کم سخن گفتن، یکی به دو کردن، از خود راضی به نظر رسیدن.
ممکن است تغییرِ برخی از این رفتارها یا رفتارهای مسأله سازِ دیگر سبب شود در موقعیت های اجتماعی موفقیت بیشتری حاصل گردد.
یا، طرد مکرر ممکن است بیشتر به موقعیت ربط داشته باشد تا به شخص مطرود. برای مثال، به هنگام رکود اقتصادی، بسیاری از افراد به سختی کار پیدا می کنند. بعد از بحران بزرگی که در سال 2000 گریبان دنیای فناوری را گرفت، ده ها هزار نفر از افرادی که در این حوزه فعالیت می کردند، شغل خود را از دست دادند و اغلبِ آنان در یافتن شغلی که مرتبط با تخصص شان باشد، با مشکل مواجه شدند. متأسفانه، طرد وقتی به عواملی مربوط می شود که کنترل چندانی بر آنها ندارید، برای اجتناب از آنْ کار زیادی از دست تان ساخته نیست.
در نهایت، طرد مکرر ممکن است محصول تعاملِ رفتار و محیطِ فرد باشد. به خصوص، برخی افراد تنشان می خارد به دنبال تعاملاتی بگردند که احتمالاً به طرد ختم می شوند. برخی از آنها عبارت است از بیرون رفتن با افرادی که انگار جز ایراد گرفتن کار دیگری بلد نیستند، درخواست برای کاری که فرد صلاحیت لازم برای احرازِ آن را ندارد، یا تلاش برای دوست شدن با افرادی که علاقه ای به پیدا کردن دوستانِ جدید ندارند. برای اینکه رابطه ی اجتماعی، ثمربخش شود، هر دو عاملِ رفتار و محیطِ فرد، به یک اندازه، دخیل اند. وقتی سعی می کنید رضایت کسی را جلب کنید که یا توان چنین کاری را ندارد یا اصلاً دلش نمی خواهد چنین کند، به احتمال فراوان، سر آخر، احساسِ طردشدگی خواهید کرد.
از سوی دیگر، جلب رضایت افراد، در موقعیت های مناسب، اغلب، مثل آب خوردن حاصل می شود. از این رو، گزینشی عمل کردن در خصوص افرادی که دلتان می خواهد رضایت شان را جلب کنید و مورد قبولشان واقع شوید، اقدامی سودمند خواهد بود.
پایان
منبع :
برگرفته از کتاب رهایی از کمرویی، انتونی ام مارتینبیشتر بخوانید :
ضرورتِ تقویت روابط اجتماعی
معاشرت اجتماعی (1)