تمرکز؛ راهی به سوی کسب مهارت­ های زندگی

تمرکز داشتن، تجربۀ تمام مهارت ­های زندگی ما را بالا می‌برد، چرا که تمام گام­ هایی که در مسیر رسیدن به یک هدف طی می‌کنیم، لحظات «مهارت­ های زندگی» هستند؛ در این لحظات سزاوار است که خود و فرزندان مان را تشویق کنیم.
جمعه، 4 خرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
تمرکز؛ راهی به سوی کسب مهارت­ های زندگی
تمرکز داشتن، مانند یک آهن­ربا، سایر مهارت ­های زندگی را به خود جذب می­ کند.
 
چکیده :  تمرکز داشتن، تجربۀ تمام مهارت ­های زندگی ما را بالا می‌برد، چرا که تمام گام­ هایی که در مسیر رسیدن به یک هدف طی می‌کنیم، لحظات «مهارت­ های زندگی» هستند؛ در این لحظات سزاوار است که خود و فرزندان مان را تشویق کنیم.

تعداد کلمات 1320 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه

تمرکز؛ راهی به سوی کسب مهارت­ های زندگی

مقدمه

تمرکز داشتن برای تعداد اندکی از افراد خوشبخت، به هیچ وجه مشکل نیست. اینها افرادی هستند که ما داستانشان را در روزنامه‌ها می‌خوانیم و این افراد در هنگام کودکی، می‌دانستند که می‌خواهند در طول اقیانوس اطلس شنا کنند یا یک دانشمند و یا استاد بزرگ شطرنج شوند. آنها فقط می‌دانستند چه می‌خواهند و بر آنچه ممکن بود متمرکز می‌شدند؛ اما برای بیشترِ ما، تمرکز داشتن یک مشکل مزمن و یک جنگ است.
بعضی از موانعی که بر سر داشتن تمرکز قرار دارد، به حدی واضحند که کاملاً از آنها آگاهی داریم. مثلاً هنگامی که استرس داریم و آشفته هستیم، به سختی می‌توانیم متمرکز شویم. تمرکز کردن مستلزم این است که بچه‌ها و یا بزرگ‌ترها خواب و غذای کافی داشته باشند و خانه یا کلاس درسمان سازماندهی شده باشد؛ به طوری که بتوانیم ذهنمان را روی چیزی متمرکز کنیم.
البته نمی‌توان به این فرضیه تکیه کرد؛ امروزه در بسیاری از خانه‌ها، حتی در خانواده‌های مرفه، یک سازماندهی اساسی در زندگی روزمره وجود دارد که بچه‌ها به طور ناخودآگاه به سمت آن گرایش دارند. وقتِ خوردن، وقتِ خوابیدن، وقتِ انجام تکالیف و وقتِ در کنار هم بودن.
 

به دست آوردن اطلاعات و حفظ آن

ایجاد راهکارهایی برای رسیدن به اهداف، برای دانش‌آموزان کوچک و بزرگ، درس بسیار جالبی است. هر چه بزرگ‌تر می‌شویم، بیشتر از این راهکارها لذت می‌بریم. همۀ ما می‌توانیم یاد بگیریم که چطور این کار را انجام دهیم و از آن لذت ببریم. برای دستیابی به بیشتر اهداف به اطلاعات نیاز داریم. این اهداف می‌تواند هر کاری از قبیل خرید یک دوچرخه تا سخنرانی باشد. در این جا چند فعالیت به صورت بحث با سؤالاتی مطرح شده که می‌توانیم از خودمان و از یکدیگر بپرسیم و همین‌طور می‌توانیم اطلاعات مورد نیاز خود را کسب کنیم.
 

از کجا اطلاعات کسب کنم؟ سنین نُه سال به بالا

  مطالعۀ مهارت­ ها
  بررسی اطلاعات
چه چیزی باید بدانم؟ موضوعات یک سخنرانی چیست؟ چگونه یک دوچرخۀ خوب را تشخیص بدهم؟
این سؤالات را یادداشت کنید. از کجا این اطلاعات را کسب کنم؟ از کتابها؟ از دوستان بپرسم؟ از اینترنت استفاده کنم؟
 

چطور می‌توانم آن را به خاطر بیاورم؟ سنین نُه سال به بالا

  مطالعۀ مهارت ها
  سازماندهی اطلاعات
چگونه این اطلاعات را دسته‌بندی و نگهداری کنیم؟ در دست­ هایمان؟ در دفترچۀ یادداشت؟ در پوشه‌ها؟
باید بپرسیم: «چطور باید آنچه را می‌دانم، به آنچه یاد می‌گیرم وصل کنم؟» این کار به ما کمک می‌کند اطلاعات را به خاطر بیاوریم.
 

از کجا بدانم که به اندازۀ کافی می‌دانم؟ سنین نُه سال به بالا

  فکر کردن
  تصمیم‌گیری های منطقی
آیا بیش از یک منبع را بررسی کرده‌ام؟ نظرات، متفاوت خواهند بود. آیا متوجه شده‌ام که کدام نظرات مناسب‌ترند؟ آیا به آنچه می‌دانم راضی هستم؟ هر چند وقت یک بار باید مکثی کنیم و بگوییم این همان است!
 

چطور است از برنامه‌ها استفاده کنیم؟

تعداد زیادی از مدارس، امروزه انواع برنامه‌های روزانه و هفتگی را برای بچه‌ها مطرح می‌کنند. بچه‌ها زندگیهای پر مشغله‌ای دارند و اغلب فراموش می‌کنند چه کاری باید انجام دهند؛ به ویژه تکالیفشان را. وقتی تکالیف انجام نشوند، حتی با وجود یک جدول برنامه‌ریزی‌کننده، بهانۀ «فراموش کردم» هر چه بیشتر به کار می‌رود.
چرا منتظر باشیم تا مدارس برنامه‌ریزی کنند؟ اگر شما و فرزندتان بر این باور هستید که یک جدول برنامه می‌تواند روند انجام کارها را تحت کنترل بگیرد، با هم به نوشت‌افزارفروشی بروید و یک جدول برنامۀ مناسب، برای استفادۀ منظم فرزندتان بخرید.
 

درست کردن برنامه، سنین هشت سال به بالا

  مطالعۀ مهارت ها
  سازماندهی یک برنامه
  گوش دادن به یکدیگر و با هم صحبت کردن
خوب. حالا شما آماده‌اید که یک دوچرخه بخرید و یا سخنرانی کنید. اول چه کاری انجام می‌دهید؟ دوم؟ سوم؟
یک برنامه نباید الزاماً روی برگه‌های خاصی نوشته شده باشد، بلکه تنها باید منظم و مرتب باشد. این نظم براساس ایدۀ هر کسی دربارۀ نظم فرق می‌کند. بعضی از این برنامه‌ها بسیار تمیز و مرتب هستند و برخی خیلی تمیز نیستند. بچه‌هایمان حتماً نباید از همان مدل 1 و 2 و 3 که ما استفاده می‌کنیم، استفاده کنند.
برای این فعالیت از کاغذ، مداد و ذهنی باز استفاده کنید. همراه با هم هدفی را انتخاب کنید. بعد هر کدام به صورت جداگانه طرحی برای رسیدن به هدفتان بنویسید. بعد از آنکه نظراتتان را نوشتید، دربارۀ اینکه طرحهای عملی کردن ایده‌ها چه شباهت ها و چه تفاوت هایی با همدیگر دارند، با هم صحبت کنید.
مثال: برای خریدنِ یک دوچرخه: 1. من اطلاعات کافی دارم. 2. آماده‌ام تا از فروشگاهها دیدن کنم. 3. می‌خواهم سؤالاتی بپرسم. 4. آمادۀ انتخاب مارک دوچرخه هستم. 5. می‌خواهم قیمتهای فروشگاهها را مقایسه کنم. 6. آماده‌ام تا دوچرخه را بخرم.
مثال: برای سخنرانی کردن: 1. موضوعم را انتخاب کرده‌ام. 2. اطلاعات کافی دارم. 3. می‌نشینم تا طرح کلی را بنویسم. 4. مطلب را بازبینی می‌کنم. 5. آن را در خانه تمرین می‌کنم. 6. برای خودم وقت می‌گیرم. 7. با آمادگی به کلاس می‌روم.
 

اوقات مهارت های زندگی

برای خود هورا بکشیم، لذت کاری را که انجام می‌دهیم بچشیم؛ به خود پاداش بدهیم... ما به شیوۀ سنتی به اندازۀ کافی این کارها را انجام نمی‌دهیم؛ اما این امر اهمیت زیادی در تعیین هدف و دستیابی به آن دارد. وقتی هدفی را می‌شناسیم و به آن می‌رسیم، آن موقع یک لحظۀ کسب مهارت زندگی واقعی است. بیایید از آن لذت ببریم. بگذارید آن را بشناسیم؛ دربارۀ آن با دیگران صحبت کنیم و به خود پاداش دهیم.
تمام گامهایی که در مسیر رسیدن به یک هدف طی می‌کنیم، لحظات «مهارتهای زندگی» هستند و تمام آنها را می‌توان جشن گرفت. هر خانواده‌ای می‌تواند با روش خود، لحظات «مهارتهای زندگی» را به صورت خاصی بسازد.
تمرکز دارای خاصیتی مانند یک آهنرباست. وقتی روی موضوعی متمرکز می‌شویم، یکباره ارتباطاتی در اطراف خود می‌بینیم. نشانه‌ها آنجا هستند. پاسخها همه جا یافت می‌شوند. این معجزۀ دیگر تمرکز داشتن است.
تمرکز داشتن، تجربۀ تمام «مهارتهای زندگی» را بالا می‌برد. این مهارت، لحظه‌ها را هدف قرار می‌دهد و آنها را پربارتر می‌کند؛ به صورتی که آنها را مشاهده می‌کنیم و مورد توجه قرار می‌دهیم. آن گاه بچه‌ها (و بزرگ‌ترها) حس احترام بالاتری نسبت به خود پیدا می‌کنند.
این نکته مهم است که به یاد داشته باشیم، توجه داشتن یک کار شخصی است. هر کس به گونه‌ای توجه می‌کند. ممکن است دنبال نشانه‌های قدیمی بگردیم؛ مانند بی‌حرکت نشستن و به نقطۀ مقابل چشم دوختن، تنگ کردن چشمها یا چین انداختن به پیشانی. اما این نشانه‌ها ممکن است گمراه‌کننده باشد. تحقیقات نشان می‌دهد که وقتی حرکت می‌کنیم و زمانی که به یک مشکل از چند دیدگاه نگاه می‌کنیم، توجه بیشتری داریم. می‌دانم که اوقاتی وجود دارد که حواسم را کاملاً جمع می‌کنم؛ اما هیچ توجهی به مسئله پیدا نمی‌کنم و بالعکس.
چند لحظه با فرزندتان دربارۀ اینکه چطور به چیزی توجه می‌کنید؛ چگونه به خودتان یادآوری می‌کنید که تمرکز داشته باشید و برای آنکه متمرکز باقی بمانید چه می‌کنید، صحبت کنید.
سزاوار است خودمان را تحسین کنیم. نه الزاماً با این کلمات، بلکه با فکرهایی چون این موارد: «من انرژی خود را متمرکز کرده‌ام. حال در مورد آنچه می‌توانم انجام دهم بیشتر آگاهی دارم. حال می‌دانم چگونه می‌توانم از تمام "مهارتهای زندگی" به نحو مؤثری استفاده کنم. من این کار را انجام داده‌ام، و حتی می‌توانم بیشتر از این از آنها استفاده کنم!»

منبع: دروتی، ریچ؛ (1393)، کلیدهای پرورش مهارت ­های اساسی زندگی در کودکان و نوجوانان، مترجم اکرم قیطاسی، انتشارات صابرین.

بیشتر بخوانید:
گام به گام تا تمرکز کودکان (بخش اول)
گام به گام تا تمرکز کودکان (بخش دوم)
انگیزه در کودکان؛ چرا و چگونه (بخش اول)
انگیزه در کودکان؛ چرا و چگونه (بخش دوم)
نکته های آموزشی درباره تقویت پشتکار کودکان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.