گاهی فکر زیاد، مانع خلاقیت و نوآوری است.
چکیده: این یک قانون طلایی است که قبل از سخن گفتن، فکر کنید؛ اما گاهی افراط در فکر کردن باعث می شود که در عمل، دچار مشکل شوید یا پریشان شوید و کنترل شرایط از دست تان خارج شود. آیا به دنبال راهی هستید که شما را از زیاد فکر کردن بازدارد ؟
تعداد کلمات 1219 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1219 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
زیاده روی در تفکر
این یک قانون طلایی است که قبل از سخن گفتن، فکر کنید؛ اما گاهی افراط در فکر کردن باعث می شود که در عمل، دچار مشکل شوید یا پریشان شوید و کنترل شرایط از دست تان خارج شود. آیا به دنبال راهی هستید که شما را از زیاد فکر کردن بازدارد ؟
بخش اول: افکارتان را کنار بگذارید
1. بپذیرید که بیش از اندازه فکر می کنید. درست مثل غذا خوردن، فکر کردن هم از مواردی است که برای بقا به آن نیاز داریم؛ پس اگر بیش از اندازه فکر می کنید، قضاوت کمی سخت خواهد شد. با این حال نشانه هایی وجود دارد تا بفهمید آیا در فکر کردن افراط می کنید یا خیر. در اینجا به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
آیا در مورد یک قضیه، بارها و بارها فکر می کنید؟ آیا هیچ پیشرفتی در روند فکر کردن تان به یک قضیه ندارید؟ اگر اینگونه است، می تواند نشانه ی آن باشد که باید تغییری ایجاد کنید.
آیا یک مسئله را از هزاران زاویه بررسی می کنید؟ اگر قبل از تصمیم به انجام کاری، راه های زیادی را برای بررسی مسئله در نظر می گیرید، احتمالا دچار افراط گری شده اید.
آیا برای فکر کردن در مورد یک مسئله ی خاص، از بیست تن از دوستان تان کمک و مشورت می گیرید؟ اگر همینطور است، باید بگوییم که برای بررسی یک مسئله می توان گزینه های زیادی را در نظر گرفت؛ اما این کار شما را دیوانه خواهد کرد.
آیا مردم دائم به شما می گویند که بیش از حد فکر می کنید؟ آیا مردم به شما طعنه می زنند که اندیشمند یا فیلسوف هستید و یا دائم از پنجره به بیرون خیره شده اید؟ اگر چُنین است، حتما چیزی از شما دیده اند.
2. مدیتیشن کنید. اگر احساس می کنید نمی توانید از زیاد فکر کردن دست بکشید، باید یاد بگیرید که چطور می توانید افکار خود را کنار بگذارید. این کاری است که باید تعمدا انجام دهید.
اینطور تصور کنید که فکر کردن، مانند نفس کشیدن است. شما همیشه در حال نفس کشیدن هستید اما متوجه آن نیستید؛ و اگر می خواهید متوجه آن شوید، کافی است بینی خود را بگیرید. مدیتیشن به شما کمک می کند تا بدانید چگونه فکرتان را آزاد کنید.
کافی است هر روز صبح، بین 15 تا 20 دقیقه مدیتیشن کنید تا متوجه تاثیرات آن بشوید. مدیتیشن به شما این قابلیت را می دهد که در زمان حال زندگی کنید و ذهن تان را از افکار ناخوشایند آزاد کنید.
همچنین می توانید مدیتیشن را در شب انجام دهید تا از خستگی روزتان بکاهد.
3. ورزش کنید. دویدن یا پیاده روی شدید می تواند به شما کمک کند تا از شرّ افکار مزاحم راحت شوید و روی بدن تان تمرکز کنید. شرکت در فعالیت های به خصوص، مثل یوگای قدرتی، ورزش های رزمی و یا والیبال، شما را مجبور می کند تا آنقدر حواس تان به بدن تان پرت شود که دیگر فرصتی برای فکر کردن نداشته باشید. اینجا پیشنهادات خوبی برای تان داریم:
آیا در مورد یک قضیه، بارها و بارها فکر می کنید؟ آیا هیچ پیشرفتی در روند فکر کردن تان به یک قضیه ندارید؟ اگر اینگونه است، می تواند نشانه ی آن باشد که باید تغییری ایجاد کنید.
آیا یک مسئله را از هزاران زاویه بررسی می کنید؟ اگر قبل از تصمیم به انجام کاری، راه های زیادی را برای بررسی مسئله در نظر می گیرید، احتمالا دچار افراط گری شده اید.
آیا برای فکر کردن در مورد یک مسئله ی خاص، از بیست تن از دوستان تان کمک و مشورت می گیرید؟ اگر همینطور است، باید بگوییم که برای بررسی یک مسئله می توان گزینه های زیادی را در نظر گرفت؛ اما این کار شما را دیوانه خواهد کرد.
آیا مردم دائم به شما می گویند که بیش از حد فکر می کنید؟ آیا مردم به شما طعنه می زنند که اندیشمند یا فیلسوف هستید و یا دائم از پنجره به بیرون خیره شده اید؟ اگر چُنین است، حتما چیزی از شما دیده اند.
2. مدیتیشن کنید. اگر احساس می کنید نمی توانید از زیاد فکر کردن دست بکشید، باید یاد بگیرید که چطور می توانید افکار خود را کنار بگذارید. این کاری است که باید تعمدا انجام دهید.
اینطور تصور کنید که فکر کردن، مانند نفس کشیدن است. شما همیشه در حال نفس کشیدن هستید اما متوجه آن نیستید؛ و اگر می خواهید متوجه آن شوید، کافی است بینی خود را بگیرید. مدیتیشن به شما کمک می کند تا بدانید چگونه فکرتان را آزاد کنید.
کافی است هر روز صبح، بین 15 تا 20 دقیقه مدیتیشن کنید تا متوجه تاثیرات آن بشوید. مدیتیشن به شما این قابلیت را می دهد که در زمان حال زندگی کنید و ذهن تان را از افکار ناخوشایند آزاد کنید.
همچنین می توانید مدیتیشن را در شب انجام دهید تا از خستگی روزتان بکاهد.
3. ورزش کنید. دویدن یا پیاده روی شدید می تواند به شما کمک کند تا از شرّ افکار مزاحم راحت شوید و روی بدن تان تمرکز کنید. شرکت در فعالیت های به خصوص، مثل یوگای قدرتی، ورزش های رزمی و یا والیبال، شما را مجبور می کند تا آنقدر حواس تان به بدن تان پرت شود که دیگر فرصتی برای فکر کردن نداشته باشید. اینجا پیشنهادات خوبی برای تان داریم:
- به پیاده روی بروید. بودن در طبیعت و درک زیبایی ها و آرامش آن، شما را در زمان حال نگه می دارد.
- به شنا بروید. شنا کردن یکی از فعالیت های بدنی است که شما را از فکر کردن دور نگه می دارد. چرا که سخت است همزمان، هم شنا کنید و هم فکر کنید!
4. افکارتان را با صدای بلند بیان کنید. زمانی که همه چیز را بلند بگویید، حتی وقتی با خودتان صحبت می کنید، درواقع فرآیند کنار گذاشتن افکارتان را شروع کرده اید. در صورت نیاز، می توانید راه بروید. زمانی که افکارتان را بیرون می ریزید، عملا از ذهن تان خارج کرده اید و به جهان پیرامون تان داده اید.
می توانید آن ها را به خودتان، به حیوان خانگی تان و یا دوست مورد اعتمادتان، با صدای بلند بیان کنید.
5. از دیگران مشاوره بگیرید. ممکن است ذهن خودتان خسته شده باشد، اما شخص دیگری بتواند با روشن بینی، پیشنهادی به شما بدهد که باعث شود تصمیم بهتری بگیرید. این کار می تواند شما را از شر افکار مزاحم خلاص کند. دوست شما می تواند حال تان را بهتر کند، مشکلات تان را آسوده تر کند، و همچنین می تواند به شما بگوید چه موقع دارید بیش از اندازه فکر می کنید.
علاوه بر این، زمانی که با دوستتان هستید، حواستان از فکر کردن پرت می شود؛ درست است؟
می توانید آن ها را به خودتان، به حیوان خانگی تان و یا دوست مورد اعتمادتان، با صدای بلند بیان کنید.
5. از دیگران مشاوره بگیرید. ممکن است ذهن خودتان خسته شده باشد، اما شخص دیگری بتواند با روشن بینی، پیشنهادی به شما بدهد که باعث شود تصمیم بهتری بگیرید. این کار می تواند شما را از شر افکار مزاحم خلاص کند. دوست شما می تواند حال تان را بهتر کند، مشکلات تان را آسوده تر کند، و همچنین می تواند به شما بگوید چه موقع دارید بیش از اندازه فکر می کنید.
علاوه بر این، زمانی که با دوستتان هستید، حواستان از فکر کردن پرت می شود؛ درست است؟
بخش دوم: کنترل افکارتان را در دست بگیرید
1. یک فهرست کاربردی از مواردی که برای شما ایجاد مشکل می کنند، تهیه کنید. فرقی نمی کند روی کاغذ بنویسید یا در کامپیوتر، مهم این است که اول مشکلات را پیدا کنید. وقتی لیست را تهیه کردید، جوانب مثبت و منفی هر گزینه را هم یادداشت کنید. اینکه افکارتان را رو به روی خود ببینید به شما کمک می کند تا از مرور آن ها در ذهن تان جلوگیری کنید. زمانی که دیگر مشکلی به فکرتان نرسید، یعنی ذهن شما کار خودش را انجام اداده است و دیگر لازم نیست بیش از این فکر کنید.
2. یک دفترچه خاطرات از مواردی که برای تان مشکل ساز شده اند بنویسید. به جای آنکه مدام به مشکلات و مسائل مختلف فکر کنید، روزانه آن ها را در دفترچه خاطرات تان یادداشت کنید. بعد از یک هفته، سراغ آن ها بروید و ببینید کدام مسائل برای تان بیشتر مشکل ساز بوده است. ابتدا باید با آن ها کنار بیایید.
سعی کنید حداقل چند بار در هفته افکارتان را در دفترچه خاطرات تان یادداشت کنید. این به شما کمک می کند تا زمان خاصی را به فکر کردن اختصاص دهید، به جای آن که مدام در طول روز درگیر افکارتان باشید.
3. یک لیست از "کارهایی که در اولویت هستند" تهیه کنید. فهرستی از تمام کارهایی که باید در یک روز خاص انجام دهید، تهیه کنید. زمانی که غرق در افکارتان می شوید، این فهرست به شما یادآور می شود، کارهای مهمتری دارید که باید انجام دهید. سریع ترین راه برای سازماندهی افکارتان، عملی کردن آن هاست. اگر به این فکر می کنید که اخیرا خواب کافی نداشته اید، به جای ابراز نگرانی از این مسئله، کاری کنید که خوابتان ببرد !
این لیست می تواند شامل موارد مهمی باشد، مثل: "با خانواده بیشتر وقت بگذران."
4. هر روز، زمانی را برای فکر کردن اختصاص دهید. ممکن است عجیب به نظر برسد، اما اینکه هر روز وقت مشخصی تعیین کنید برای فکر کردن، ابراز نگرانی کردن، در رویا فرو رفتن، می تواند به شما کمک کند تا افکارتان را بهتر کنترل کنید. اگر یک ساعت برای تان کافی است، به خودتان بگویید هر روز بین 5 تا 6 عصر به فکر کردن مشغول می شوم. سپس به مرور زمان این زمان را تا نیم ساعت کاهش دهید. اگر خارج از ساعت مقرر، فکر مزاحمی به ذهن تان خطور کرد، فقط به خودتان بگویید "ساعت 5 درموردش فکر خواهم کرد."
ممکن است مضحک به نظر برسد؛ اما تا انجامش نداده اید، قضاوت نکنید.
ادامه دارد....
مترجم: داوود سرافراز
منبع: https://www.wikihow.com/Stop-Thinking-Too-Much
2. یک دفترچه خاطرات از مواردی که برای تان مشکل ساز شده اند بنویسید. به جای آنکه مدام به مشکلات و مسائل مختلف فکر کنید، روزانه آن ها را در دفترچه خاطرات تان یادداشت کنید. بعد از یک هفته، سراغ آن ها بروید و ببینید کدام مسائل برای تان بیشتر مشکل ساز بوده است. ابتدا باید با آن ها کنار بیایید.
سعی کنید حداقل چند بار در هفته افکارتان را در دفترچه خاطرات تان یادداشت کنید. این به شما کمک می کند تا زمان خاصی را به فکر کردن اختصاص دهید، به جای آن که مدام در طول روز درگیر افکارتان باشید.
3. یک لیست از "کارهایی که در اولویت هستند" تهیه کنید. فهرستی از تمام کارهایی که باید در یک روز خاص انجام دهید، تهیه کنید. زمانی که غرق در افکارتان می شوید، این فهرست به شما یادآور می شود، کارهای مهمتری دارید که باید انجام دهید. سریع ترین راه برای سازماندهی افکارتان، عملی کردن آن هاست. اگر به این فکر می کنید که اخیرا خواب کافی نداشته اید، به جای ابراز نگرانی از این مسئله، کاری کنید که خوابتان ببرد !
این لیست می تواند شامل موارد مهمی باشد، مثل: "با خانواده بیشتر وقت بگذران."
4. هر روز، زمانی را برای فکر کردن اختصاص دهید. ممکن است عجیب به نظر برسد، اما اینکه هر روز وقت مشخصی تعیین کنید برای فکر کردن، ابراز نگرانی کردن، در رویا فرو رفتن، می تواند به شما کمک کند تا افکارتان را بهتر کنترل کنید. اگر یک ساعت برای تان کافی است، به خودتان بگویید هر روز بین 5 تا 6 عصر به فکر کردن مشغول می شوم. سپس به مرور زمان این زمان را تا نیم ساعت کاهش دهید. اگر خارج از ساعت مقرر، فکر مزاحمی به ذهن تان خطور کرد، فقط به خودتان بگویید "ساعت 5 درموردش فکر خواهم کرد."
ممکن است مضحک به نظر برسد؛ اما تا انجامش نداده اید، قضاوت نکنید.
ادامه دارد....
مترجم: داوود سرافراز
منبع: https://www.wikihow.com/Stop-Thinking-Too-Much
:بیشتر بخوانید
چگونه بیش از اندازه فکر نکنیم؟ (بخش دوم)
چگونه دست از فکر کردن زیاد برداریم
ما چگونه فکر می کنیم ؟ مثبت یا منفی !
فکر کردن ممنوع !
