قیافه همسر یکی از معیارهای انتخاب است و نباید نسبت به آن بی توجه بود.
چکیده: آنچه لازمه داشتن یک زندگی موفق است این می باشد که پیش و پس از ازدواج، باورهای نادرست خود را در مورد زندگی مشترک بشناسید و به دنبال اصلاح آن باشید. در ادامه ما به بعضی از این باورهای اشتباه اشاره کرده و در مورد هرکدام توضیحی می دهیم.
تعداد کلمات 1205 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1205 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
باورهای نادرست در مورد ازدواج
باورها، تفکراتی هستند که به زندگی معنا می بخشند و راهنمای ما در تنگنا ها و مشکلات می شوند.
ازدواج و زندگی زناشویی بعنوان مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی و ایمنی افراد بزرگسال همواره موردتایید بوده است. باورهای غیر منطقی باورهایی هستند که با واقعیت مطابق نبوده و پیامدهای ناشی ازآنها رفتار ما و عواطف مخرب و بیمارگونه ای هستند که بقاءسلامت روانی و عاطفی فرد را تهدید می کنند.
شیوه های نامناسب همسر گزینی می تواند به عنوان مانعی درمسیر ازدواج جوانان عمل نماید.
ازدواج و زندگی زناشویی بعنوان مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی و ایمنی افراد بزرگسال همواره موردتایید بوده است. باورهای غیر منطقی باورهایی هستند که با واقعیت مطابق نبوده و پیامدهای ناشی ازآنها رفتار ما و عواطف مخرب و بیمارگونه ای هستند که بقاءسلامت روانی و عاطفی فرد را تهدید می کنند.
شیوه های نامناسب همسر گزینی می تواند به عنوان مانعی درمسیر ازدواج جوانان عمل نماید.
1. قیافه بعد ازمدتی عادی می شود
همیشه شنیده ایم که ظاهر عادی می شود. بنابراین برای خیلی ها معیار زیبایی و ظاهر در اولویت های آخر انتخابشان قرار می گیرد. اما واقعیت این است که ظاهر قبل از آنکه عادی شود باید مورد تایید شما باشد.
قبل از آن که به ازدواج با کسی به طور جدی فکر کنید، از خودتان این سوالات را بپرسید:
آیا اگر در جمع دوستان و فامیل با این زن/مرد دیده شوم، خجالت می کشم؟
آیا کلیت رفتار و ظاهر شما در مقایسه با همسرتان طوری هست که بگویند به هم می آیید؟
اگر بشنوید که می گویند شما از همسرتان سر هستید، ناراحت نمی شوید؟ رابطه همسری مثل روابط اجتماعی نیست که بتوانید در آن ظاهر فرد را ندید بگیرید.
در روابط اجتماعی شما یک همکار خوش خلق و خلاق و منظم خیلی بهتر از همکاری زیبا و خوش اندام اما تنبل است. اما در روابط زناشویی، از آنجایی که کشش و جاذبه جنسی نقش مهمی ایفا می کند، پسندظاهر اهمیت بیشتری می گیرد. اگر یک نفر هزاران صفت عالی داشته باشد اما از نگاه کردن به او، لمس کردن و در آغوش کشیدنش احساس تنفر کنید یا تصور روابط نزدیک با او برایتان غیرممکن باشد، هیچ وقت نمی تواند طرف خوبی برای رابطه ای طولانی به اندازه زندگی مشترک باشد. ازدواج رابطه طولانی مدتی است که شما در آن باید همه جوره طرف مقابل تان را بپسندید. اگر زنی را انتخاب کنید که چهره اش فقط با آرایش مطلوب شماست یا با مردی ازدواج کنید که وقتی خسته است نمی توانید به صورتش نگاه کنید یا وقتی مدتی ورزش را کنار می گذارد، اندامش برای شما غیرقابل تحمل می شود، باید در انتخاب خود دقت بیشتری کنید.
قبل از آن که به ازدواج با کسی به طور جدی فکر کنید، از خودتان این سوالات را بپرسید:
آیا اگر در جمع دوستان و فامیل با این زن/مرد دیده شوم، خجالت می کشم؟
آیا کلیت رفتار و ظاهر شما در مقایسه با همسرتان طوری هست که بگویند به هم می آیید؟
اگر بشنوید که می گویند شما از همسرتان سر هستید، ناراحت نمی شوید؟ رابطه همسری مثل روابط اجتماعی نیست که بتوانید در آن ظاهر فرد را ندید بگیرید.
در روابط اجتماعی شما یک همکار خوش خلق و خلاق و منظم خیلی بهتر از همکاری زیبا و خوش اندام اما تنبل است. اما در روابط زناشویی، از آنجایی که کشش و جاذبه جنسی نقش مهمی ایفا می کند، پسندظاهر اهمیت بیشتری می گیرد. اگر یک نفر هزاران صفت عالی داشته باشد اما از نگاه کردن به او، لمس کردن و در آغوش کشیدنش احساس تنفر کنید یا تصور روابط نزدیک با او برایتان غیرممکن باشد، هیچ وقت نمی تواند طرف خوبی برای رابطه ای طولانی به اندازه زندگی مشترک باشد. ازدواج رابطه طولانی مدتی است که شما در آن باید همه جوره طرف مقابل تان را بپسندید. اگر زنی را انتخاب کنید که چهره اش فقط با آرایش مطلوب شماست یا با مردی ازدواج کنید که وقتی خسته است نمی توانید به صورتش نگاه کنید یا وقتی مدتی ورزش را کنار می گذارد، اندامش برای شما غیرقابل تحمل می شود، باید در انتخاب خود دقت بیشتری کنید.
2.عشق و علاقه بعد از ازدواج بوجود می آید
وجود جذبه و کشش اولیه، لازمه تصمیم گیری برای ازدواج است و ازدواج بدون علاقه و عشق در درازمدت دردسرساز است. برخی معتقدند علاقه قبل از ازدواج بی معنی است و عشق و علاقه باید بعد از ازدواج شکل بگیرد، در این رابطه باید بین علاقه و عشق تفاوت قائل شویم.
عشق به معنای علاقه شدید و خواستن بی اندازه، توام با شیفتگی نسبت به طرف مقابل است که به احساسات خوشایندی مانند تعلق، لذت و شعف است که مانع دیدن واقعیت می شود؛ ولی علاقه، نوعی به دل نشستن است که فرد توانایی قضاوت طرف مقابل با امتیازات و ضعف هایش را دارد. بنابراین می توان گفت، عشق قبل از ازدواج تا اندازه زیادی چالش برانگیز است اما علاقه مندی مانعی ایجاد نمی کند بلکه میتوان آنرا نشانه خوبی
از پسند اجمالی و اولیه دانست.
عشق به معنای علاقه شدید و خواستن بی اندازه، توام با شیفتگی نسبت به طرف مقابل است که به احساسات خوشایندی مانند تعلق، لذت و شعف است که مانع دیدن واقعیت می شود؛ ولی علاقه، نوعی به دل نشستن است که فرد توانایی قضاوت طرف مقابل با امتیازات و ضعف هایش را دارد. بنابراین می توان گفت، عشق قبل از ازدواج تا اندازه زیادی چالش برانگیز است اما علاقه مندی مانعی ایجاد نمی کند بلکه میتوان آنرا نشانه خوبی
از پسند اجمالی و اولیه دانست.
3. ازدواج موجب بهبود بیماری های روانی وشخصیتی می شود
گاهی افراد برای درمان مشکلات روانی، عاطفی یا شخصیتی خود به ازدواج پناه میبرند. نتایج مطالعات و تجارب بالینی نشان دادهاند که ازدواج راه حلی برای بهبود نیست؛ چراکه در وهله نخست فردی که در اثر مشکلات روانی، آسیبهایی به نوع نگرش و ارتباطهایش وارد شده، نمیتواند درست انتخاب یا تصمیم گیری کند. از طرف دیگر ازدواج یک نوع تغییر است و هر نوع تغییری، چه مثبت و چه منفی، استرس زاست و ازدواج به عنوان تغییری مثبت و مهم، فشار روانی زیادی را به بار میآورد که مستلزم سازگاریهای جدید است
اختلالهای روانی افراد در جلسات مشاورههای پیش از ازدواج بهراحتی قابل شناسایی است. هر شخصی باید هنگامی که اقدام به ازدواج میکند برای پذیرش نقش همسر، مادر یا پدر آماده باشد نه اینکه بار مسایل روحی خود را روی شانه طرف مقابل بگذارد، در واقع سلامت روان زوجین، توانایی برای تأمین نیازهای جسمی و عاطفی طرف مقابل، همچنین منبع درآمد مناسب از جمله مواردی است که میتواند ضامن استمرار زندگی مشترک باشد. البته باید به این نکته توجه کرد که اگر بیماری های روانی به حد اختلال نرسیده باشند امکان دارد که با ازدواج درمان شوند.
اختلالهای روانی افراد در جلسات مشاورههای پیش از ازدواج بهراحتی قابل شناسایی است. هر شخصی باید هنگامی که اقدام به ازدواج میکند برای پذیرش نقش همسر، مادر یا پدر آماده باشد نه اینکه بار مسایل روحی خود را روی شانه طرف مقابل بگذارد، در واقع سلامت روان زوجین، توانایی برای تأمین نیازهای جسمی و عاطفی طرف مقابل، همچنین منبع درآمد مناسب از جمله مواردی است که میتواند ضامن استمرار زندگی مشترک باشد. البته باید به این نکته توجه کرد که اگر بیماری های روانی به حد اختلال نرسیده باشند امکان دارد که با ازدواج درمان شوند.
4- من فقط می توانم عاشق یک نفر شوم
اگر با فلانی ازدواج کنم خوشبخت می شوم، و لا غیر!
خوشبختی یک احساس درونی ست که به شخص یا شیء خاصی بستگی ندارد. هنگامی که فرد این خوشبختی را صرفا به یک شخص گره می زند، پس از ازدواج متوجه می شود که اشتباه کرده است. اگر با چنین فردی ازدواج کند، خیلی زود می فهمد این فرد هم مانند دیگران بوده و صرفا به خاطر جذابیت، نیازهای عاطفی و جنسی و دسترسی به او تن به این ازدواج داده است.
اگر با فرد دیگری هم ازدواج کند هر مشکل و دردسری که در همه زندگی ها کم و بیش وجود دارند (به اشتباه) به این مسئله ربط می دهد که با فلانی ازدواج نکردم و همیشه به سادگی هر شکستی را در زندگی به عدم وصال به آن فرد خاص نسبت می دهد.
وقتی شما فردی را برای نخستین بار میبینید و با یا بدون دلیل خاصی قلب تان برایش میتپد و تمایل دارید هر لحظه در کنارتان باشد و مدام با حرفهایش و حسهای زیبایش غرق در لذت تان کند، شاید تصور کنید که عاشق شدهاید.
اما این امکان نیز وجود دارد که گرفتار هیجان شده باشید که دوام چندانی ندارد و پس از مدت زمان کوتاهی حباب علاقهتان خواهد ترکید و دست آخر، بدون چشیدن مزه واقعی «عشق» از شریک عاطفی خود جدا خواهید شد.
این را باید بدانید که انسانها در نخستین ملاقاتهای خود با کسی که احساس میکنند بسیار دوستش دارند، بهشدت تحتتاثیر تفکرات احساسی و رمانتیک هستند و نمیتوانند بسیاری از واقعیتها را آنطور که باید ببینند. اما بدون شک هیچکدام از ما دوست نداریم تا هیجانات مقطعی داشته باشیم و اغلب بدنبال یافتن عشقهای پایدار و لذتهای ماندگار هستیم. بنابراین، برای آغاز کردن یک رابطه سالم احساسی لازم است هیجان را از عشق بشناسید و بتوانید این دو احساس را از هم تمیز دهید. هیجانات شدید و امیال قوی بیشتر از اینکه برای یک رابطه مفید باشد، تهدید محسوب میشود. انسانهای هیجانزده همیشه حس ناامنی دارند و دلواپس این هستند که معشوق شان آنها را دوست نداشته باشد یا سراغ فردی دیگری برود.
عشق نوعی جنون خفیف با خود بههمراه دارد و بهواسطه آن همه فعالیتهای معشوق برای عاشق لذتبخش، زیبا و جذاب خواهد بود اما اگر این اشتیاق و اینگونه احساسات زیاد از حد باشد، تعادل زندگی افراد را به مخاطره خواهد انداخت و نشانهی واضحی از یک رابطه ناسالم و مسموم است.
منبع: درسنامه مهارتهای زندگی با رویکرد ازدواج و خانواده
نویسنده: گروه نویسندگان پورتال فرهنگی راسخون
خوشبختی یک احساس درونی ست که به شخص یا شیء خاصی بستگی ندارد. هنگامی که فرد این خوشبختی را صرفا به یک شخص گره می زند، پس از ازدواج متوجه می شود که اشتباه کرده است. اگر با چنین فردی ازدواج کند، خیلی زود می فهمد این فرد هم مانند دیگران بوده و صرفا به خاطر جذابیت، نیازهای عاطفی و جنسی و دسترسی به او تن به این ازدواج داده است.
اگر با فرد دیگری هم ازدواج کند هر مشکل و دردسری که در همه زندگی ها کم و بیش وجود دارند (به اشتباه) به این مسئله ربط می دهد که با فلانی ازدواج نکردم و همیشه به سادگی هر شکستی را در زندگی به عدم وصال به آن فرد خاص نسبت می دهد.
وقتی شما فردی را برای نخستین بار میبینید و با یا بدون دلیل خاصی قلب تان برایش میتپد و تمایل دارید هر لحظه در کنارتان باشد و مدام با حرفهایش و حسهای زیبایش غرق در لذت تان کند، شاید تصور کنید که عاشق شدهاید.
اما این امکان نیز وجود دارد که گرفتار هیجان شده باشید که دوام چندانی ندارد و پس از مدت زمان کوتاهی حباب علاقهتان خواهد ترکید و دست آخر، بدون چشیدن مزه واقعی «عشق» از شریک عاطفی خود جدا خواهید شد.
این را باید بدانید که انسانها در نخستین ملاقاتهای خود با کسی که احساس میکنند بسیار دوستش دارند، بهشدت تحتتاثیر تفکرات احساسی و رمانتیک هستند و نمیتوانند بسیاری از واقعیتها را آنطور که باید ببینند. اما بدون شک هیچکدام از ما دوست نداریم تا هیجانات مقطعی داشته باشیم و اغلب بدنبال یافتن عشقهای پایدار و لذتهای ماندگار هستیم. بنابراین، برای آغاز کردن یک رابطه سالم احساسی لازم است هیجان را از عشق بشناسید و بتوانید این دو احساس را از هم تمیز دهید. هیجانات شدید و امیال قوی بیشتر از اینکه برای یک رابطه مفید باشد، تهدید محسوب میشود. انسانهای هیجانزده همیشه حس ناامنی دارند و دلواپس این هستند که معشوق شان آنها را دوست نداشته باشد یا سراغ فردی دیگری برود.
عشق نوعی جنون خفیف با خود بههمراه دارد و بهواسطه آن همه فعالیتهای معشوق برای عاشق لذتبخش، زیبا و جذاب خواهد بود اما اگر این اشتیاق و اینگونه احساسات زیاد از حد باشد، تعادل زندگی افراد را به مخاطره خواهد انداخت و نشانهی واضحی از یک رابطه ناسالم و مسموم است.
منبع: درسنامه مهارتهای زندگی با رویکرد ازدواج و خانواده
نویسنده: گروه نویسندگان پورتال فرهنگی راسخون
بیشتر بخوانید :
باورهای نادرست در مورد ازدواج (بخش دوم)
تصورات اشتباه قبل از ازدواج
آگاهی درباره ازدواج؛ اولین مقدمه برای ازدواج
6 باور نادرست درباره ازدواج
باورهای غلط در مورد تصمیم به ازدواج