کمالگرایان دیگر محور، گاهی اوقات، شخصیتهای خودشیفته و یا ضداجتماعی دارند.
چکیده : یکی از مهمترین مقیاس های سنجش کمالگرایی، مقیاس چند بعدی فلت و هویت است؛ در این مقیاس کمالگرایی بهصورت یک پدیده چندبعدی تعریف میشود که شامل کمالگرایی خودمحور، کمالگرایی دیگر محور و کمالگرایی جامعهمحور می شود.
تعداد کلمات 1183 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1183 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
کمالگرایی دیگر محور
کمالگرایی دیگر محور، انتظار از کامل بودن دیگران را شامل میشود. هویت و فلت عنوان نمودهاند که کمالگرایی دیگر محور مشابه کمالگرایی خودمحور است بهجز اینکه استانداردهای بالا برای دیگران وضعشدهاند.
کمالگرایی دیگر محور شامل انتظار فرد از اشخاصی مانند همسر، اعضای خانواده و یا کارمندانش است که در حوزه کاریشان عملکرد بینقصی داشته باشند. کمالگرایان دیگر محور انتظارات غیرواقعی زیادی از دیگران دارند و کار دیگران را سختگیرانه ارزیابی میکنند. کمالگرایی دیگر محور با سازش کم و مشکلات در روابط میان فردی همراه است. البته جایی برای شگفتی وجود ندارد زیرا این افراد سختگیرند، دیگران را دستکم میگیرند و زمانی که باور پیدا میکنند دیگران معیارهای آنها را برآورده نمیکنند به رابطه بیمیل میشوند.
انتظار افراطی افراد مبنی بر اینکه دیگران معیارهای سطح بالایشان را برآورده سازند و مطابق استانداردهای آنها رفتار کنند شاید یک شیوه برای برونفکنی فشاری است که از درون وجودشان احساس میکنند. احتمالاً چنین وضعیتی در کودکانی که در خانوادههایی رشد میکنند که آنها را مورد ارزیابی افراطی قرار می دهند ایجاد میشود، در محیطهایی که تأکید میشود هر فردی باید برای کامل بودن تلاش کند، چنین پیامدی محتمل به نظر میرسد. اینگونه از کمالگرایی اغلب بهوسیله عدم انعطافپذیری، عصبانیت و نابردباری نشان داده میشود که ممکن است منجر به مشکلات ارتباطی هم در خانه و هم در محیط کار شود. تقاضاها و انتظارات بسیار زیاد این افراد از دیگران سبب میشود تا افرادی سرزنش کننده، متکبر و مسلط به نظر بیایند. کمالگرایان دیگر محور ازآنجاکه انتظارات غیرممکنی برای دیگران وضع میکنند در روابط بین فردیشان تعارض را تجربه میکنند، و زمانی که دیگران در برخورد با استانداردهای بالای آنها موفق نمیشوند، با سرزنش کردن دیگران را میرنجانند.
کمالگرایان دیگر محور بهندرت کاری را به دیگران محول میکنند، زیرا نگران هستند نتایج بهاندازه کافی بینقص و کامل نباشد. «اگر میخواهی کاری بهخوبی انجام شود خودت آن را انجام بده» این جمله آشنایی است که از کمالگرایان دیگر محور شنیده میشود.
صدای انتقادگر درونی مشابه چیزی که وقتی معیارهای غیرممکن و اهداف بلندپروازانهای را برای خودمان مقرر میکنیم - میتواند بر روی افراد دیگر برونفکنی شود. برای مثال ممکن است یک فرد کمالگرای دیگر محور حین مطالعه یک مقاله یا کتاب به زبان انگلیسی به علت مشکلات که در گرامر یا درک متن دارد، بر پایه نقص خودش ناگهان تمامی مطلب را بیارزش ارزیابی کند و یا کاملاً نویسنده کتاب را زیر سؤال ببرد.
زمانی که عملکرد هیچ فردی در اطراف شما مناسب به نظر نمیرسد، وقت آن رسیده است که معیار خودتان را بررسی کنید.
برخی از والدین نهتنها انتظارات سطح بالایی دارند، بلکه فوق ایده آلهای آنها از فرزندانشان منجر به شکلی از کمالگرایی خودشیفته[1] در فرزندان میشود. این افراد برای کامل بودن تلاش میکنند و اغلب باور دارند که میتوانند به ارزیابیهای بیشازاندازه مثبت والدینشان درباره خودشان دست یابند. امکان ارتباط این نوع از کمالگرایی با حضور یک مادر محدودکننده در زندگی فرد وجود دارد، که منجر به میل به کنترل دیگران در بزرگسالی خواهد شد. این ایده نیز مطرحشده است که انتظارات بیشازاندازه از دیگران راهی برای جبران بدرفتاری ویا ناامیدی است. به نظر میرسد که چندین امکان برای توجیح اینگونه از کمالگرایی وجود دارد.
کمالگرایان دیگر محورگاهی اوقات شخصیتهای خودشیفته و یا ضداجتماعی دارند. آنها اغلب سلطهگر، انتقامجو، ناشکیبا و رقابت گر میباشند. این افراد تمایل دارند دیگران عملکردشان را بر مبنای ایدئال و خواست آنها تنظیم نمایند زیرا تصور میکنند کاملترین و بینقصترین شیوه انجام امور را میدانند. مردی را تصور کنید که انتظار دارد همسرش کارهای منزل را طوری انجام دهد که او میپسندد، بهگونهای لباس بپوشد که او تصور میکند مناسب است و در آداب و رفتار اجتماعی با دیگران مطابق میل همسرش رفتار کند زیرا این مرد ادعا میکند شیوه صحیح انجام امور را بهتر از همسرش میداند.
کمالگرایی دیگر محور شامل انتظار فرد از اشخاصی مانند همسر، اعضای خانواده و یا کارمندانش است که در حوزه کاریشان عملکرد بینقصی داشته باشند. کمالگرایان دیگر محور انتظارات غیرواقعی زیادی از دیگران دارند و کار دیگران را سختگیرانه ارزیابی میکنند. کمالگرایی دیگر محور با سازش کم و مشکلات در روابط میان فردی همراه است. البته جایی برای شگفتی وجود ندارد زیرا این افراد سختگیرند، دیگران را دستکم میگیرند و زمانی که باور پیدا میکنند دیگران معیارهای آنها را برآورده نمیکنند به رابطه بیمیل میشوند.
انتظار افراطی افراد مبنی بر اینکه دیگران معیارهای سطح بالایشان را برآورده سازند و مطابق استانداردهای آنها رفتار کنند شاید یک شیوه برای برونفکنی فشاری است که از درون وجودشان احساس میکنند. احتمالاً چنین وضعیتی در کودکانی که در خانوادههایی رشد میکنند که آنها را مورد ارزیابی افراطی قرار می دهند ایجاد میشود، در محیطهایی که تأکید میشود هر فردی باید برای کامل بودن تلاش کند، چنین پیامدی محتمل به نظر میرسد. اینگونه از کمالگرایی اغلب بهوسیله عدم انعطافپذیری، عصبانیت و نابردباری نشان داده میشود که ممکن است منجر به مشکلات ارتباطی هم در خانه و هم در محیط کار شود. تقاضاها و انتظارات بسیار زیاد این افراد از دیگران سبب میشود تا افرادی سرزنش کننده، متکبر و مسلط به نظر بیایند. کمالگرایان دیگر محور ازآنجاکه انتظارات غیرممکنی برای دیگران وضع میکنند در روابط بین فردیشان تعارض را تجربه میکنند، و زمانی که دیگران در برخورد با استانداردهای بالای آنها موفق نمیشوند، با سرزنش کردن دیگران را میرنجانند.
کمالگرایان دیگر محور بهندرت کاری را به دیگران محول میکنند، زیرا نگران هستند نتایج بهاندازه کافی بینقص و کامل نباشد. «اگر میخواهی کاری بهخوبی انجام شود خودت آن را انجام بده» این جمله آشنایی است که از کمالگرایان دیگر محور شنیده میشود.
صدای انتقادگر درونی مشابه چیزی که وقتی معیارهای غیرممکن و اهداف بلندپروازانهای را برای خودمان مقرر میکنیم - میتواند بر روی افراد دیگر برونفکنی شود. برای مثال ممکن است یک فرد کمالگرای دیگر محور حین مطالعه یک مقاله یا کتاب به زبان انگلیسی به علت مشکلات که در گرامر یا درک متن دارد، بر پایه نقص خودش ناگهان تمامی مطلب را بیارزش ارزیابی کند و یا کاملاً نویسنده کتاب را زیر سؤال ببرد.
زمانی که عملکرد هیچ فردی در اطراف شما مناسب به نظر نمیرسد، وقت آن رسیده است که معیار خودتان را بررسی کنید.
برخی از والدین نهتنها انتظارات سطح بالایی دارند، بلکه فوق ایده آلهای آنها از فرزندانشان منجر به شکلی از کمالگرایی خودشیفته[1] در فرزندان میشود. این افراد برای کامل بودن تلاش میکنند و اغلب باور دارند که میتوانند به ارزیابیهای بیشازاندازه مثبت والدینشان درباره خودشان دست یابند. امکان ارتباط این نوع از کمالگرایی با حضور یک مادر محدودکننده در زندگی فرد وجود دارد، که منجر به میل به کنترل دیگران در بزرگسالی خواهد شد. این ایده نیز مطرحشده است که انتظارات بیشازاندازه از دیگران راهی برای جبران بدرفتاری ویا ناامیدی است. به نظر میرسد که چندین امکان برای توجیح اینگونه از کمالگرایی وجود دارد.
کمالگرایان دیگر محورگاهی اوقات شخصیتهای خودشیفته و یا ضداجتماعی دارند. آنها اغلب سلطهگر، انتقامجو، ناشکیبا و رقابت گر میباشند. این افراد تمایل دارند دیگران عملکردشان را بر مبنای ایدئال و خواست آنها تنظیم نمایند زیرا تصور میکنند کاملترین و بینقصترین شیوه انجام امور را میدانند. مردی را تصور کنید که انتظار دارد همسرش کارهای منزل را طوری انجام دهد که او میپسندد، بهگونهای لباس بپوشد که او تصور میکند مناسب است و در آداب و رفتار اجتماعی با دیگران مطابق میل همسرش رفتار کند زیرا این مرد ادعا میکند شیوه صحیح انجام امور را بهتر از همسرش میداند.
کمالگرایی جامعهمحور
کمالگرایی جامعهمحور از تأثیرات اجتماعی که موجب میشوند فرد باور داشته باشد که انتظارات غیرواقعی از جانب دیگران بر وی تحمیل میشوند ریشه گرفته است؛ اما باور داریم که دیگران از ما انتظار دارند که معیارهای سطح بالای آنها را برآورده سازیم، همان معیارهایی که دسترسی به آنها برای ما سخت یا غیرممکن است، بنابراین این معیارهای بلندپروازانه توسط دیگران بر ما تحمیل میشوند، این حالت برخلاف کمالگرایی خودمحور است که در آن فرد معیارهای سطح بالا را بر خود تحمیل میکند. اینگونه از کمالگرایی بسیار قدرتمند است زیرا اگر ما معیارهایی را که مورد انتظار دیگران است برآورده نکنیم، احساس خواهیم کرد که ممکن است از جانب آنها مورد طرد و یا عدمتأیید قرار گیریم. ما از پیامدهای اجتماعی شکست میترسیم، از اینکه دیگران ما را احمق فرض کنند و یا موردانتقاد آنها قرار گیریم.
هویت و فلت مطرح میکنند که کمالگرایان جامعهمحور احتمالاً به دو دلیل تأثیرات منفی را تجربه میکنند:
۱-خنثی کردن فشار ادراکشده از جانب دیگران مهم، مبنی بر کامل بودن
۲-شکست دررسیدن به معیارهایی که تصور میکنند دیگران بر آنها تحمیل کردهاند چنان چه به مطلوبشان دست نیابند.
مطابق عقیده هویت و فلت (۱۹۹۱) افرادی که سطوح بالای کمالگرایی جامعهمحور را نشان میدهند درخطر پیامدهای منفی مانند اضطراب و افسردگی هستند. آنها انتظارات دیگران را مفرط و غیرقابلکنترل درک میکنند، آنها مکرراً احساس میکنند که در برآوردن انتظارات و معیارهای دیگران شکستخوردهاند. کمالگرایان جامعهمحور اغلب مطیع و سربهزیر، ناامن و در روابطشان وابسته هستند. تحقیقات دیگری نشان دادند که ارتباط بین کمالگرایی جامعهمحور و افسردگی در میان افرادی که احساس میکنند درزمینهٔ حل مسائل اجتماعیشان مهارت لازم را ندارند بیشتر است (باسر،[2] فلت، و هویت، ۲۰۱۰، نقل از کوک، ۲۰۱۲) و در میان افرادی که حمایت اجتماعی قوی دارند کمتر است. میزان بالای کمالگرایی جامعهمحور با استرس، نشخوار ذهنی و نشانههای افسردگی ارتباط معناداری دارد (السن[3] و کن،[4] ۲۰۰۸، نقل از کوک، ۲۰۱۲). کمالگرایی جامعهمحور اغلب با سطوح پایین رضایت تحصیلی و سطوح پایین رضایت از میزان موفقیت و نمرات بالا در آزمونهای اضطراب همراه است (فلت، بلنکستین، و هویت، ۲۰۰۹ ز استوبر، فیست،[5] و هیوارد،[6] ۲۰۰۹ زورنر فیلیون[7] و گادریو،[8] ۲۰۱۰، نقل از کوک، ۲۰۱۲)
بنابراین اینگونه از کمالگرایی با مشکلات انطباقی مانند تنهایی، کمرویی، ترس از ارزیابی منفی و سطوح پایین اعتمادبهنفس همراه است. کمالگرایی جامعهمحور میتواند منجر به خشم[9] و یا تنفر[10] در فردی که ظاهراً تلاش میکند معیارهای سخت اجتماع را برآورده سازد، افسردگی در فردی که تصور میکند از دستیابی به معیارهای موردقبول جامعه و دیگران ناتوان است و اضطراب اجتماعی[11] در فردی که از قضاوت دیگران در رابطه با انجام ایدهآل امور میهراسد شود.
در حقیقت این طبقهبندیها میتوانند با یکدیگر همپوشی داشته باشند. هر طبقهبندی تلاش میکند مفاهیم را سادهتر و واضحتر ارائه نماید، اما به خاطر داشته باشید ممکن است فردی بهطور مطلق در یک طبقه گنجانده نشود، شما ممکن است ویژگی هایی را در خودتان بیابید که در هر سهطبقه جای گیرد.
منبع: کتاب «کمالگرایی»
نویسنده: زهرا سادات حاجی و دیگران
هویت و فلت مطرح میکنند که کمالگرایان جامعهمحور احتمالاً به دو دلیل تأثیرات منفی را تجربه میکنند:
۱-خنثی کردن فشار ادراکشده از جانب دیگران مهم، مبنی بر کامل بودن
۲-شکست دررسیدن به معیارهایی که تصور میکنند دیگران بر آنها تحمیل کردهاند چنان چه به مطلوبشان دست نیابند.
مطابق عقیده هویت و فلت (۱۹۹۱) افرادی که سطوح بالای کمالگرایی جامعهمحور را نشان میدهند درخطر پیامدهای منفی مانند اضطراب و افسردگی هستند. آنها انتظارات دیگران را مفرط و غیرقابلکنترل درک میکنند، آنها مکرراً احساس میکنند که در برآوردن انتظارات و معیارهای دیگران شکستخوردهاند. کمالگرایان جامعهمحور اغلب مطیع و سربهزیر، ناامن و در روابطشان وابسته هستند. تحقیقات دیگری نشان دادند که ارتباط بین کمالگرایی جامعهمحور و افسردگی در میان افرادی که احساس میکنند درزمینهٔ حل مسائل اجتماعیشان مهارت لازم را ندارند بیشتر است (باسر،[2] فلت، و هویت، ۲۰۱۰، نقل از کوک، ۲۰۱۲) و در میان افرادی که حمایت اجتماعی قوی دارند کمتر است. میزان بالای کمالگرایی جامعهمحور با استرس، نشخوار ذهنی و نشانههای افسردگی ارتباط معناداری دارد (السن[3] و کن،[4] ۲۰۰۸، نقل از کوک، ۲۰۱۲). کمالگرایی جامعهمحور اغلب با سطوح پایین رضایت تحصیلی و سطوح پایین رضایت از میزان موفقیت و نمرات بالا در آزمونهای اضطراب همراه است (فلت، بلنکستین، و هویت، ۲۰۰۹ ز استوبر، فیست،[5] و هیوارد،[6] ۲۰۰۹ زورنر فیلیون[7] و گادریو،[8] ۲۰۱۰، نقل از کوک، ۲۰۱۲)
بنابراین اینگونه از کمالگرایی با مشکلات انطباقی مانند تنهایی، کمرویی، ترس از ارزیابی منفی و سطوح پایین اعتمادبهنفس همراه است. کمالگرایی جامعهمحور میتواند منجر به خشم[9] و یا تنفر[10] در فردی که ظاهراً تلاش میکند معیارهای سخت اجتماع را برآورده سازد، افسردگی در فردی که تصور میکند از دستیابی به معیارهای موردقبول جامعه و دیگران ناتوان است و اضطراب اجتماعی[11] در فردی که از قضاوت دیگران در رابطه با انجام ایدهآل امور میهراسد شود.
در حقیقت این طبقهبندیها میتوانند با یکدیگر همپوشی داشته باشند. هر طبقهبندی تلاش میکند مفاهیم را سادهتر و واضحتر ارائه نماید، اما به خاطر داشته باشید ممکن است فردی بهطور مطلق در یک طبقه گنجانده نشود، شما ممکن است ویژگی هایی را در خودتان بیابید که در هر سهطبقه جای گیرد.
منبع: کتاب «کمالگرایی»
نویسنده: زهرا سادات حاجی و دیگران
بیشتر بخوانید:
گونههای مختلف کمالگرایی (بخش اول)
شخصیت کمالگرا
کمالگرایی
ارتباط صفت کمال گرایی با انتقاد از خود
چرا کمال گرایی چیز خوبی نیست؟
تلاش برای کسب کمال؛ کمال گرایی
آیا کمال گرایی بیش از اندازه، سد راه خوشبختی و سعادت شما میشود؟!
پی نوشت :
[1]. narcissistie.
[2].besser
[3].olson
[4].kown
[5].feast
[6].hayward
[7].verner-filion
[8].gaudreau
[9].anger
[10].resentment
[11].socal anxiety