چکیده: کودکان، موهبتی الهی و گرمابخش کانون خانواده میباشند. آنچه مهم است، نیاز آنها به مراقبت و رسیدگی است. اما آیا فقط تأمین نیازهای مادی برای رسیدگی به آنها کافی است؟ در این نوشتار درصدد آشنایی با نیازهای روحی و روانشناختی کودکان هستیم که گاه ازنظر والدین پنهان مانده است.
تعداد کلمات 1099 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1099 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
حسین ابراهیمی تهرانی
مقدمه
«نیاز»[1] یک مفهوم عمومی است و دارای معنای نسبتاً وسیعی میباشد. اما در روانشناسی عبارت است از «حالت محرومیت، کمبود و فقدان در ارگانیزم» مانند کمبود آب، غذا و اکسیژن و یا بهطورکلی کمبود هر آنچه جهت استمرار و ادامه حیات یک موجود زنده ضرورت داد و برای بهزیستی فرد لازم است.
با توجه به تغییر سبک زندگی انسانها و گسترش عصر تکنولوژی و از طرفی افزایش هزینههای زندگی، اکثر والدین توجهشان معطوف به برآورده شدن نیازهای مادی و فیزیولوژیک فرزندان شده و از نیازهای روحی و روانشناختی آنها غافل شدهاند. درحالیکه انسان، به خلاف سایر موجودات، مخلوقی تکبعدی نیست و رشد و شکوفایی او مرهون برآورده شدن نیازهایش در ابعاد مختلف روحی و جسمی است. نیازهای روانشناختی کودکان باید مانند احتیاجات مادی او موردتوجه قرار گیرد. در غیراینصورت، در آینده فرزندمان با مشکلات گوناگون شخصیتی و روانی روبرو خواهد بود.
در این نوشتار ما قصد داریم تا چند نمونه از اساسی ترین نیازهای روانشناختی کودکان را دربیانی کوتاه موردبررسی قرار دهیم.
با توجه به تغییر سبک زندگی انسانها و گسترش عصر تکنولوژی و از طرفی افزایش هزینههای زندگی، اکثر والدین توجهشان معطوف به برآورده شدن نیازهای مادی و فیزیولوژیک فرزندان شده و از نیازهای روحی و روانشناختی آنها غافل شدهاند. درحالیکه انسان، به خلاف سایر موجودات، مخلوقی تکبعدی نیست و رشد و شکوفایی او مرهون برآورده شدن نیازهایش در ابعاد مختلف روحی و جسمی است. نیازهای روانشناختی کودکان باید مانند احتیاجات مادی او موردتوجه قرار گیرد. در غیراینصورت، در آینده فرزندمان با مشکلات گوناگون شخصیتی و روانی روبرو خواهد بود.
در این نوشتار ما قصد داریم تا چند نمونه از اساسی ترین نیازهای روانشناختی کودکان را دربیانی کوتاه موردبررسی قرار دهیم.
1- نیاز به امنیت و مراقبت:
در منابع روانشناسی این نیاز را امنیت و در منابع دینی مراقبت مینامند. بر اساس مثلث سلسلهمراتب نیازهای مازلو[2]، پس از نیازهای فیزیولوژیکی، نیاز به امنیت مهمترین نیاز و مقدم بر تمام نیازهای دیگر انسان برشمرده شده است. یعنی کودک باید در خانواده احساس امنیت و مراقبت کند و در مورد خطرات، مصون و در امان باشد.
امنیت در مورد کودک چگونه صدق میکند؟ وقتی کودکی چندماهه استکانی را میشکند، او از صدای آن هراسان میشود و با ترس دیگران را مینگرد و منتظر عکسالعمل آنهاست. کودک با قوانین این جهان مأنوس نشده و فقط توانایی دوازده نوع بازتاب را دارد. او توانایی تعقل ندارد و لذا با کوچکترین ناملایماتی انعکاس شدید نشان میدهد. والدین باید این ترس و ضعف او را درک کرده و او را مورد محبت خود قرار دهند و از ملامت و سرزنش او بپرهیزند.
نمونههایی اینچنین بهطور فراوان در رفتار معصومین (ع) مشاهده میشود. در مواقعی که کودکی را نزد پیامبر اکرم(ص) برای دعا یا نامگذاری میآوردند، حضرت او را با آغوش بازمیگرفت و در دامان خود میگذارد. گاهی اتفاق میافتاد که کودک در دامان پیامبر، خود را خیس میکرد. کسانی که ناظر بودند به روی کودک فریاد میزدند و تندی میکردند تا او را از این کار بازدارند. نبی اکرم (ص) آنها را از این برخورد منع میکرد و میفرمود: با تندی و خشونت از ادرار کودک جلوگیری نکنید. سپس طفل را آزاد میگذارد تا کارش را تمام کند. موقعی که دعا یا نامگذاری تمام میشد، بستگان کودک با خوشحالی کودک را میگرفتند و کمترین آزردگی و ملالت خاطر در پیامبر مهربان از ادرار کودک احساس نمیکردند. موقعی که خویشاوندان طفل میرفتند، رسول خدا (ص) لباس خود را میشستند.[3]
ام فضل همسر عباس بن عبدالمطلب دایه حضرت حسین(ع) میگوید: روزی رسول اکرم(ص)، حسین(ع) را که در آن موقع شیرخوار بود از من گرفت و در آغوش کشید. کودک لباس پیغمبر را تر کرد. من طفل را چنان بهشدت از پیغمبر جدا کردم که گریان شد. حضرت فرمود: «مهلا یا ام الفضل. ان هذه الازاقة الماء یطهرها فای شیء یزیل هذا الغبار عن قلب الحسین(ع)»[4] ام الفضل آرام. تری لباس مرا آب تطهیر میکند. ولی چه چیزی میتواند غبار رنجش را از قلب حسین(ع) برطرف نماید.
امام صادق(ع) فرمودند: رسول اکرم(ص) نماز را با مردم(به جماعت) بهجا آوردند و دو رکعت آخر را با سرعت به اتمام رساندند. وقتی نماز تمام شد، مردم گفتند: آیا در نماز پیشامدی شد؟ حضرت پرسیدند: مگر چه شد؟ عرض کردند: دو رکعت آخر را بهسرعت ادا کردید؟ فرمود: «اما سمعتم صراخ الصبی» مگر صدای شیون و استغاثه کودک را نشنیدید[5].
این روایات نشاندهنده تأثیر عمیق احساس عدم امنیت بر روح و روان کودک و از طرفی، توجه خاص پیامبر اسلام(ص) به این نیاز کودک میباشد.
امنیت در مورد کودک چگونه صدق میکند؟ وقتی کودکی چندماهه استکانی را میشکند، او از صدای آن هراسان میشود و با ترس دیگران را مینگرد و منتظر عکسالعمل آنهاست. کودک با قوانین این جهان مأنوس نشده و فقط توانایی دوازده نوع بازتاب را دارد. او توانایی تعقل ندارد و لذا با کوچکترین ناملایماتی انعکاس شدید نشان میدهد. والدین باید این ترس و ضعف او را درک کرده و او را مورد محبت خود قرار دهند و از ملامت و سرزنش او بپرهیزند.
نمونههایی اینچنین بهطور فراوان در رفتار معصومین (ع) مشاهده میشود. در مواقعی که کودکی را نزد پیامبر اکرم(ص) برای دعا یا نامگذاری میآوردند، حضرت او را با آغوش بازمیگرفت و در دامان خود میگذارد. گاهی اتفاق میافتاد که کودک در دامان پیامبر، خود را خیس میکرد. کسانی که ناظر بودند به روی کودک فریاد میزدند و تندی میکردند تا او را از این کار بازدارند. نبی اکرم (ص) آنها را از این برخورد منع میکرد و میفرمود: با تندی و خشونت از ادرار کودک جلوگیری نکنید. سپس طفل را آزاد میگذارد تا کارش را تمام کند. موقعی که دعا یا نامگذاری تمام میشد، بستگان کودک با خوشحالی کودک را میگرفتند و کمترین آزردگی و ملالت خاطر در پیامبر مهربان از ادرار کودک احساس نمیکردند. موقعی که خویشاوندان طفل میرفتند، رسول خدا (ص) لباس خود را میشستند.[3]
ام فضل همسر عباس بن عبدالمطلب دایه حضرت حسین(ع) میگوید: روزی رسول اکرم(ص)، حسین(ع) را که در آن موقع شیرخوار بود از من گرفت و در آغوش کشید. کودک لباس پیغمبر را تر کرد. من طفل را چنان بهشدت از پیغمبر جدا کردم که گریان شد. حضرت فرمود: «مهلا یا ام الفضل. ان هذه الازاقة الماء یطهرها فای شیء یزیل هذا الغبار عن قلب الحسین(ع)»[4] ام الفضل آرام. تری لباس مرا آب تطهیر میکند. ولی چه چیزی میتواند غبار رنجش را از قلب حسین(ع) برطرف نماید.
امام صادق(ع) فرمودند: رسول اکرم(ص) نماز را با مردم(به جماعت) بهجا آوردند و دو رکعت آخر را با سرعت به اتمام رساندند. وقتی نماز تمام شد، مردم گفتند: آیا در نماز پیشامدی شد؟ حضرت پرسیدند: مگر چه شد؟ عرض کردند: دو رکعت آخر را بهسرعت ادا کردید؟ فرمود: «اما سمعتم صراخ الصبی» مگر صدای شیون و استغاثه کودک را نشنیدید[5].
این روایات نشاندهنده تأثیر عمیق احساس عدم امنیت بر روح و روان کودک و از طرفی، توجه خاص پیامبر اسلام(ص) به این نیاز کودک میباشد.
2- نیاز به محبت:
نیاز به عشق و محبت، پس از نیاز به امنیت، از اساسیترین نیازهای انسان بشمار میرود. از بدو تولد باید بستر مهر و محبت در خانواده نسبت به کودک به وجود آید. یعنی کودک باید احساس کند به او توجه میشود و او ارزشمند است. او باید درک کند که بدون توجه بهظاهر، تواناییها و جنسیتی که دارد، ارزشمند و بااهمیت است. محبت کردن به کودک، شیوههای مختلفی دارد مانند: در آغوش کشیدن، بوسیدن، احترام گذاردن، هدیه دادن و ... .
در بیان نورانی از امام صادق(ع) محبت به کودک، عامل دریافت رحمت پروردگار معرفی گردیده، چنان که میفرمایند: «ان الله عزوجل لیرحم الرجل لشدة حبه لولده»[6] خداوند، بنده اش را به واسطه شدت محبتی که به فرزندش دارد، مورد رحمت قرار میدهد. در حدیثی دیگر امام صادق (ع) میفرمایند: حضرت موسی(ع) عرض کرد: پروردگارا؛ بهترین عمل نزد تو کدام عمل است؟ خداوند متعال پاسخ داد: «حب الاطفال؛ فانی فطرتهم علی توحیدی»[7] دوست داشتن کودکان بهترین عمل است زیرا آفرینش آنها بر خداپرستی و توحید است.
در سیره عملی معصومین(ع) نیز این حالات مشاهده می شود. بهعنوانمثال در حالات پیامبر اسلام(ص) میخوانیم: «کان النبی(ص) اذا اصبح امسح علی رئوس ولده و ولد ولده»[8] پیامبر (ص) چون صبح میکرد، دست نوازش بر سر فرزندان و نوههای خود میکشید.
گزل[9]، پدر روانشناسی کودک میگوید: شخصیت کودک در پنج، ششسالگی نسخه کوچکی از جوانی است که بعداً خواهد شد. کودکانی که از مهر و محبت پدری و مادری محروم مانده و عموماً در عین برخورداری از نعمت پدر و مادر، دچار بد سرپرستی شدهاند و بهگونهای که انتظار میرود از تعامل عاطفی خوشایند و دوستداشتنی با والدین بهرهمند نمیشوند، با دنیایی از نگرانی و ناکامی، بیانگیزه و شکننده وارد مدرسه میشوند.
بهطورکلی، والدین هستند که بذر افکار و احساسات را در فرزندان خود میکارند. این را بدانیم که اگر ما با کودکانمان با سردی و بدون عاطفه و توجه کافی برخورد کنیم، علاوه بر به وجود آمدن عقدهها و مشکلات رفتاری برای او در آینده، در بزرگسالی نیز بهعنوان پدر یا مادر قادر به ابراز صحیح محبت به خانواده و فرزندان خود نخواهد بود.
در بیان نورانی از امام صادق(ع) محبت به کودک، عامل دریافت رحمت پروردگار معرفی گردیده، چنان که میفرمایند: «ان الله عزوجل لیرحم الرجل لشدة حبه لولده»[6] خداوند، بنده اش را به واسطه شدت محبتی که به فرزندش دارد، مورد رحمت قرار میدهد. در حدیثی دیگر امام صادق (ع) میفرمایند: حضرت موسی(ع) عرض کرد: پروردگارا؛ بهترین عمل نزد تو کدام عمل است؟ خداوند متعال پاسخ داد: «حب الاطفال؛ فانی فطرتهم علی توحیدی»[7] دوست داشتن کودکان بهترین عمل است زیرا آفرینش آنها بر خداپرستی و توحید است.
در سیره عملی معصومین(ع) نیز این حالات مشاهده می شود. بهعنوانمثال در حالات پیامبر اسلام(ص) میخوانیم: «کان النبی(ص) اذا اصبح امسح علی رئوس ولده و ولد ولده»[8] پیامبر (ص) چون صبح میکرد، دست نوازش بر سر فرزندان و نوههای خود میکشید.
گزل[9]، پدر روانشناسی کودک میگوید: شخصیت کودک در پنج، ششسالگی نسخه کوچکی از جوانی است که بعداً خواهد شد. کودکانی که از مهر و محبت پدری و مادری محروم مانده و عموماً در عین برخورداری از نعمت پدر و مادر، دچار بد سرپرستی شدهاند و بهگونهای که انتظار میرود از تعامل عاطفی خوشایند و دوستداشتنی با والدین بهرهمند نمیشوند، با دنیایی از نگرانی و ناکامی، بیانگیزه و شکننده وارد مدرسه میشوند.
بهطورکلی، والدین هستند که بذر افکار و احساسات را در فرزندان خود میکارند. این را بدانیم که اگر ما با کودکانمان با سردی و بدون عاطفه و توجه کافی برخورد کنیم، علاوه بر به وجود آمدن عقدهها و مشکلات رفتاری برای او در آینده، در بزرگسالی نیز بهعنوان پدر یا مادر قادر به ابراز صحیح محبت به خانواده و فرزندان خود نخواهد بود.
ادامه دارد...
پاورقی:
[1] Need
[2] Maslow
[3] محمدباقر، مجلسی، بحارالانوار، ج16، بیروت: دار احیاء تراث عربی، 1403ق، ص240.
[4] عباس، قمی، هدیة الاحباب، تهران: نشر بین الملل، 1391، ص176
[5] محمدبن یعقوب، کلینی، اصول کافی، ج6، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1388، ص48
[6] محمدباقر، مجلسی، بحارالانوار، ج102، بیروت: دار احیاء تراث عربی، 1403ق، ص91.
[7] میرزاحسین، نوری الطبرسی، مستدرک الوسائل، ج15، بیروت: آل البیت، 1367ق، ص114.
[8] سوسن، سیف و همکاران، روانشناسی رشد، جلد 1، تهران: سمت، 1388، ص231.
[9] Gesell
بیشتر بخوانید:
نیازهای کودکان را بشناسیم
نیازهای اساسی فرزندان
فرزند عزیز است، ادب عزیزتر
نزدیک بودن پدر و مادر به فرزندان