اگر روزی بفهمید که جدایی برای شما بهترین چیز است، آیا به او اجازه میدهید که بدون جنگ و دعوا از شما جدا شود؟
چکیده : خیلی وقت ها فکر می کنیم که عاشق شده ایم. و به خاطر رضایت او تن به هر ایثاری می دهیم. ما دنیا را از زاویه چشم او می بینیم و همه چیز را همان طور که او می خواهد تعبیر می کنیم، اما آیا هر احساسی، عشق واقعی است؟!
تعدا کلمات 1523 / خمین زمان مطالعه 8 دقیقه
تعدا کلمات 1523 / خمین زمان مطالعه 8 دقیقه
او چه چیزی را دوست دارد؟
برای خرید یک کادو ذهنتان پر از ایدههایی است که او را شگفتزده میکند یا اینکه باید از دهها نفر مشورت بگیرید و باز هم به نتیجهای که میخواهید نمیرسید؟ اگر ارتباط شما نزدیک و گرم باشد، سعی میکنید از هر راهی که میشود به علائق او پی ببرید و آنها را در رفتارها، پوشش و آرایش و همه ابعاد زندگیتان جلوه دهید. او را بهتر از هر کسی میشناسید، حتی اگر یکسال بیشتر از ازدواجتان نگذشته باشد، آنقدر پیوند میان شما قوی هست که از اعضای خانوادهاش هم بیشتر روی احساسات، رفتارها و حتی منظورهای پنهانش شناخت دارید. خوب میدانید در چه موقعیتی نباید قرارش دهید یا اینکه در چه شرایطی مهمترین حرفها را باید به او بزنید. شما این اطلاعات را به طرز عجیب و نامحسوسی به دست آوردهاید. حالا دیگر میتوانید از نگاه او درونش را بخوانید و به غیر از شما هیچکس از پس این کار برنمیآید. حس میکنید هر روز که میگذرد، ارتباط تان به طرز شگفتآوری قویتر میشود و خیلی زودتر از انتظارتان چیزهایی که میخواهید را دربارهاش کشف میکنید.
همیشه از او دفاع میکنید؟
اگر یکی از اعضای خانوادهتان به او توهینی کند یا اینکه متهمش کند، چه واکنشی نشان میدهید؟ ممکن است حق با خانوادهتان باشد، بنابراین به آنها اجازه میدهید که در نبود همسرتان حسابی سرزنشش کنند یا اینکه در موردش جملات ناخوشایندی را به کار ببرند؟ در صورتی که واقعا عاشقش باشید، قطعا از او دفاع میکنید و خودتان را به خاطرش در خطر میاندازید؟ اگر واقعا عاشقش باشید حتی اگر نگرانیهایی در رابطه شما وجود دارد مقابل دیگران به او توهین نمیکنید یا از او گلایه نمیکنید. دوست دارید حتی در سختترین روزهای رابطهتان همه بدانند که برایتان محترم است و آنها هم وظیفه دارند به او احترام بگذارند.
حسرت زندگی دیگران را دارید؟
نگاهی به زندگیتان در این چندسال بیندازید. تا امروز پیش آمده حسرت زندگی دوستانتان را بخورید یا اینکه همسرتان را با مردهای دیگر مقایسه کنید و بعد از آن یک آه بکشید؟ اگر عاشقش باشید حتی اگر او یک آدم کاملا معمولی باشد، آدمی که پول محدود، ظاهر متوسط و خانواده متوسطی هم دارد، هرگز فکر نمیکنید که میتوانستید انتخاب بهتری داشته باشید. از نظر شما بهتری و بدتری با این معیارها سنجیده نمیشود. شما فکر میکنید او با تمام کاستیهایش بهترین گزینه برای شماست و آرامشی را که در کنار او میگیرید از هیچکس دیگری نمیتوانستید بگیرید.
چطور توصیفش میکنید؟
او را در 5 جمله توصیف کنید. حالا به جملاتی که انتخاب کردهاید نگاه کنید؛ چه تعداد از آنها مثبت هستند و چه تعداد منفی؟ شما او را همانطور که هست میپذیرید و به همه چیزش افتخار میکنید یا اینکه همیشه منتظر روزی هستید که او قرار است تغییر کند؟ در زندگی عاشقانه اینطور نیست که شما ویژگیهای منفی همسرتان را نبینید. همه عیب و ایرادهایش را میبینید اما برایتان آزاردهنده نیست. شما میدانید که خودتان هم خالی از عیب نیستید. در مقابل نقاط قوت او برایتان مهم و ارزشمند است و سعی میکنید با مطرحکردن این ویژگیهای مهم در مقابل دیگران، ارزش او را پیش دیگران هم بالا ببرید.
او را برای اشتباهات دیگران سرزنش میکنید؟
هیچوقت از او نمیخواهید که بین شما و وفاداریاش به خانواده خود یا دوستانش یکی را انتخاب کند. سعی میکنید به موقعیت خانوادگی و اجتماعیاش احترام بگذارید و او را بهخاطر اشتباهات دیگران هرگز تحقیر نمیکنید. حتی در سختترین شرایط به آدمهایی که برایش ارزشمند هستند احترام میگذارید و هرگز حتی بهدلیل خنکشدن دل خودتان او را در مقابل دیگران شرمنده نمیکنید.
از رویاهای تان میگذرید؟
قطعا شما و او قبل از آشناییتان رویاهایی داشته اید. ممکن است یکی از شما فکر تحصیل در کشوری دیگر را میکرده و فکر دیگری این بود که در همین کاری که هست چطور میتواند پیشرفت کند. آیا زمانی که رویاهای شما در یک مسیر قرار نمیگیرد، حاضر میشوید از رویای خودتان بهدلیل رسیدن او به آرزوهایش صرفنظر کنید و در راه تحقق آرزوهایش بهترین همراه برای او باشید؟
باید فقط متعلق به شما باشد؟
اگر روزی بفهمید که جدایی برای شما بهترین چیز است، آیا به او اجازه میدهید که بدون جنگ و دعوا از شما جدا شود؟ شاید شما یکدیگر را دوست داشته باشید اما به دلایل بسیار نتوانید زندگیتان را آنطور که انتظار دارید یا لیاقتش را دارید بسازید. اگر شما یک عاشق واقعی باشید هرگز به این فکر نمیکنید بلکه فکر میکنید اگر او قرار است مال شما نباشد پس دیگر چه دلیلی دارد، نگران او و آیندهاش باشید. شما او را هرجا که باشد دوست دارید، چه در کنارتان و چه دور از شما.
زیادی مراقبش هستید؟
آیا سلامتش برای شما نخستین اولویت است؟ از نگرانیهایش کم میکنید چون نمیخواهید استرسها اذیتش کنند، وقتی که بیمار میشود مهمترین موضوع زندگیتان مراقبت از او و سلامتش میشود؟ اگر اینطور باشد شما واقعا عاشقش هستید. این مسئله قطعا در کوچکترین بخشهای زندگی شما بروز پیدا خواهد کرد. از پختن یک غذای سالم بگیرید تا کنترل وزن و سلامت او یا حتی مراقبت از سلامت روانش، همگی برای شما اهمیت ویژهای پیدا خواهند کرد.
همه چیز «ما» شده است؟
در رابطهتان مدام حرفی از «من» به میان نمیآورید و حتی وقتی میخواهید تصمیمی بگیرید و به او انتقال دهید مصلحت «ما» را درنظر میگیرید. وقتی که به آینده فکر میکنید قبل از هر تصمیمی که میگیرید به این فکر میکنید که این اتفاق روی احساسات و آینده او چه تاثیری میگذارد. خوشبختی شما یک خوشبختی مشترک است. اتفاقی که لبخند را روی لب هر دوی شما مینشاند.
نزدیکانش را دعوت میکنید؟
آخرین باری که دوستان او یا اعضای خانوادهاش را دعوت کردید کی بود؟ اگر عاشقش باشید به او حق میدهید که مانند شما با کسانی وقت بگذراند که دوستشان دارد و کنارشان آرامش میگیرد. دوستان قدیمی، اعضای خانواده یا حتی کسانی که خیلی هم در دلتان به آنها تعلقی ندارید را به خاطر خوشحالی او به خانهتان دعوت میکنید یا وقتی که از شما میخواهند آخر هفته با آنها باشید فکر نمیکنید که روزتان را قرار است تلف کنید. هیچ ارتباطی را به او تحمیل نمیکنید. اگر میخواهید کسی را به خانهتان دعوت کنید اول به این فکر میکنید که او از این مهمانی چه لذتی میبرد.
حرفهایتان تمام نمیشود؟
آخرینباری که یک روز تمام با هم تنها بودید کی بود؟ آیا در پایان روز خسته و بیحوصله شده بودید و دیگر حرفی برای گفتن نداشتید؟ اگر احساس بین شما قوی باشد، حرفهایی که دوست دارید به هم بزنید هیچ وقت تمام نمیشود. حتی اگر به یک مسافرت یک ماهه 2 نفره بروید و مدام با هم تنها باشید بین شما سکوت آزاردهندهای برقرار نمیشود و همیشه آنقدر موضوع مشترک برای صحبت کردن و علاقه مشترک برای تفریح کردن دارید که خلا یک همراه واقعی را در زندگیتان احساس نمیکنید.
اشتباهاتش را نمیبخشید؟
وقتی که با هم دعوا میکنید فورا ذهنتان به عقب بر میگردد و تمام مشکلاتی که در این سالها بین شما پیش آمده را به او یادآوری میکنید؟ اگر عاشقش باشید هرگز از اشتباهات گذشتهاش یک داستان نمیسازید و تحقیرش نمیکنید. شما اغلب اتفاقات بد گذشته را به راحتی میبخشید و تا حدودی فراموش میکنید و حتی اگر بعضیهایشان از یادتان نرود، مقابل او وانمود میکنید که فراموششان کردهاید.
خودتان را کنار نمیکشید؟
هیچ وقت این جمله را به زبان آوردهاید؟ بیپولی و مشکلات تو به من ربطی ندارد! یا اینکه شما هم برای آینده مشترکتان مدام برنامهریزی میکنید و دوست دارید به هر قیمتی که شده تلاشتان را بیشتر کنید تا بهترین آینده را برای یکدیگر بسازید و خودتان را از منافع این زندگی کنار نمیکشید و به یک مصرفکننده پر توقع تبدیل نمیشوید. پا به پای هم مسائل مالی، تصمیمگیریها و برنامهها را مدیریت میکنید و هیچ وقت فکر نمیکنید که او تنها کسی است که در قبال این زندگی وظیفه دارد.
شرایطش را درک میکنید؟
نه اینکه یک آدم وابسته و منفعل باشید اما برنامههای شما به جای برنامههای من، به ما تبدیل میشود. تفریحات شما میشود تفریح 2 نفره و شادی شما میشود شادی مشترک. حتی زمانی که حسابی دلتان گرفته برای تفریح کردن نگاهی به برنامه او میاندازید. آیا او سالم است و حوصله و توان جسمی این تفریح را دارد. آیا به خاطر برنامه کاریاش به او فشاری نمیآید و او هم مانند شما از این برنامهای که گذاشتهاید لذت میبرد یا اینکه بهتر است تفریحتان را به زمان دیگری منتقل کنید.
دوست دارید همه چیز متعلق به او باشد؟
وقتی به قصد خریدن چیزی برای خودتان به خرید میروید، پشت مغازهها چشمتان به چیزهایی جلب میشود که او دوست دارد داشته باشد یا به لباسهایی که بهنظرتان اگر بپوشد خیلی زیبا میشود؟ برای شما که عاشقانه دوستش دارید، همیشه برایتان زیباییاش تازه میماند. وقتی که لباس تازهای میپوشد دوست دارید نگاهش کنید. احتیاجاتش را به خاطر دارید و حتی حاضر هستید به خاطر فراهمکردنشان از احتیاجات خودتان صرفنظر کنید.
منبع : برترین ها
منبع : برترین ها
بیشتر بخوانید :
حفظ صمیمیت و عشق در زندگی مشترک
عشق محور زندگی
عشق چیست و عشق واقعی کدام است؟!
نشانه های عشق کارآمد در زندگی زوجین