چکیده: همانطور که می دانیم رضایت زناشویی که حاصل رضایت زوجین از ازدواج با یکدیگر است، دارای ثمرات جسمانی و روانی برای هر کدام یک از ایشان است. جدای از این آثار رضایت زناشویی، فوایدی نیز برای دیگر اعضای خانواده به همراه دارد که در این نوشتار بدان ها خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 828 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 828 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
محمدحسین افشاری
آثار رضایت زناشویی بر خانواده
یکی از بهترین محیط ها برای تربیت فرزند، خانواده است. خانواده ای می تواند فرزندانی خوب را برای جامعه تربیت کند، که در آن آرامش حرف نخست را می زند نه تعارضات و درگیری ها. نخستین چیزی که رضایت زناشویی به همراه خواهد داشت، آرامش درون خانه و خانواده است که می تواند گرمی بخش روابط میان والدین و فرزندان نیز باشد.
کازدین می گوید:
«پرورش کودکان در خانه ای با والدین قابل اعتماد و خرسند، یکی از مهم ترین عوامل حفاظتی در مقبل طیف گسترده ای از مشکلات روانی، جسمانی، تربیتی و مشکلات مربوطه به همسالان می باشد. تعارض شدید بین والدین، با احتمال بالای عدم سلامت روانی والدین و کودکان همراه است. طلاق یک عامل خطرناک برای کودکان بی نواست؛ اما مشاجرات زیانبار والدین در حضور کودکان، به ویژه برای آنان آسیب زاست.»[1]
به طور کلی چند اثر را می توان از آثار رضایت زناشویی بر فرزندان و اعضای خانواده برشمرد:
کازدین می گوید:
«پرورش کودکان در خانه ای با والدین قابل اعتماد و خرسند، یکی از مهم ترین عوامل حفاظتی در مقبل طیف گسترده ای از مشکلات روانی، جسمانی، تربیتی و مشکلات مربوطه به همسالان می باشد. تعارض شدید بین والدین، با احتمال بالای عدم سلامت روانی والدین و کودکان همراه است. طلاق یک عامل خطرناک برای کودکان بی نواست؛ اما مشاجرات زیانبار والدین در حضور کودکان، به ویژه برای آنان آسیب زاست.»[1]
به طور کلی چند اثر را می توان از آثار رضایت زناشویی بر فرزندان و اعضای خانواده برشمرد:
- سازگاری فرزندان: بهترین الگو برای تربیت فرزندان، والدینی هستند که خود هر آنچه به زبان می آورند را لباس عمل می پوشانند. زن و شوهری که با هم سازگاری را پیشه کنند، جدای از آنکه رضایت زناشویی خویش را ارتقاء می بخشند، می توانند سازگاری را به فرزندان خویش نیز بیاموزند.
اما به عکس آن اگر در خانواده ای نارضامندی زناشویی و مشاجره میان والدین، بیشترین چیزی باشد که فرزندان آن را مشاهده می کنند، چه در زمان حال و چه در زمان آینده شاهد فرزندانی ناسازگار خواهند بود.[2]
- عدم بزهکاری کودکان: در تحقیقی که توسط کریگهد و نمروف صورت گرفته است، اختلاف میان همسران می تواند زمینه ساز بزهکاری در فرزندان باشد.[3] در تحقیق دیگری که ویلر[4] آن را انجام داد، نشان داده شد که احتمال تربیت فرزندانی بزهکار یا مجرم در خانواده های گسسته و از هم پاشیده بیشتر است.[5] چرایی این امر آن است که در خانواده گسسته و از هم پاشیده، چیزی برای پیوند اعضاء میان هم وجود ندارد و قاعده ای بر عواطف و احساسات ایشان حاکم نیست. وقتی که خانواده اینگونه باشد، جامعه نیز برای آن فرزندان به مانند خانواده است که صرفاً قواعد جنگل بر آن حاکم است و باید با زور و قدرت حق خویش را از دیگران بستانی و محبت به هیچ یک از اعضای جامعه نیز روا نمی باشد. (بکش تا کشته نشوی)
- پیشرفت تحصیلی: آنچه لازمه پیشرفت تحصیلی است، داشتن فکری است که از هر گونه رهزن ها به دور باشد. دانش آموز و یا دانش پژوهی که در خانواده مدام شاهد درگیری های پدر و مادر خویش است، نمی تواند ذهنی منسجم و به دور از درگیری ای داشته باشد. به همین خاطر در تحقیقات صورت گرفته توسط وسترمن و ادگار به دست آمده است که فرزندان خانواده های سازگار در مقایسه با فرزندان خانواده های گسسته و از هم پاشیده، نمره درسی بهتر و بالاتری داشته و در مدارس از وضعیت تحصیلی بهتری برخوردار بوده اند.[6] در تحقیق دیگری که آماتو انجام داده است، بیان می دارد که احتمال آنکه کودکان خانواده ناسازگار، تحصیلات خود را نیمه کاره رها کنند، بیشتر است.[7]
- دوری از مصرف مواد: ابتدایی ترین دلیلی که برای به دام اعتیاد افتادن یک شخص می توان یافت، کمبودهای عاطفی است که در خانه وجود دارد. اگر خانواده محل امنی برای شخص نباشد، می تواند زمینه ساز ابتلای فرزند به اعتیاد و یا مصرف الکل باشد.[8]
- زندگی بعدی ایشان: نمونه بارز آثار نارضایتی زناشویی را می توان در فرزندان طلاق دید. سئوال مهمی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ازدواج با فرزندان طلاق به طلاق ختم می شود؟ فرزندان طلاق به دلیل زندگی در یک فضای مشوش همیشه آسیب پذیری بیشتری دارند و از سوی دیگر، نداشتن یک الگوی سالم و منطقی از خانواده و روابط زن و مرد، خیلی وقت ها آنها را در زندگی آینده شان دچار تشویش می کند و زندگی مشترک را برایشان دشوار می سازد. مطالعات پیشین همیشه نشان داده اند که بچه های طلاق، بیشتر در معرض طلاق در زندگی آینده ی خود در بزرگسالی هستند.[9]
پی نوشت:
[1] . عباس جدیری، هیجان و رضامندی زناشویی، قم: موسسه امام خمینی (ره)، 1397، دوم، ص 34.
[2] . منیژه جاسبی، سیمین حسینیان و منور یزدی، «بررسی روابط بین میزان جمعیت در خانواده اصلی و رضایت زناشویی زنان»، مجموعه مقالات همایش تقویت نظام خانواده، ص 504.
[3] . پیشین، ص 35.
[4] . willer, J.L.
[5] . سوسن صائبی، «بررسی وضعیت خانوادگی و روان شناختی زنان زندانی در شهر تهران»، مجموعه مقالات تقویت نظام خانواده، ص 212.
[6] .Western M and Edgar JL. Marital adjustment and children’s academic achievement. Merrill Palmer Quarterly 1996; 41: 453-470.
[7] . Amato PR. children's Adjustment to Divorce: Theories, Hypotheses and empirical support. Journal of Marriage and Family 1993; 55:23-58.
[8] .ibid.
[9] . ر.ک: محمدحسین خلیلی، «بررسی علل طلاق در استان یزد»، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت دولتی یزد، مرکز آموزش و پژوهش سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان یزد، 1376؛ فاطمه ازبک پور، «بررسی روان شناختی تبعات طلاق در زندگی زناشویی و رنج و عذاب برای فرزندان»، مجله مطالعات روان شناسی و علوم تربیتی، دوره چهارم، شماره اول، بهار 1397، ص 178-162.
بیشتر بخوانید:
چرا باید از رضایت زناشویی سخن گفت؟
آثار جسمانی و روانی رضایت زناشویی
رضایت زناشویی چیست؟
راهکارهایی برای بهبود زندگی زناشویی
8 نکته کلیدی برای استحکام زندگی زناشویی
افزایش رضایت از زندگی
رابطه شیوه های دلبستگی با رضایتمندی زناشویی