نقش اقتدار در تربیت فرزندان

قاطعیت بهترین سبک تربیت فرزندان است. والدین قاطع فرصت تصمیم گیری و مشورت به کودکان خود می‌دهند، اما در عین حال قاطعیت داشته و تصمیم گیری نهایی با توجه به مصلحت کودک بر عهده والدین آنها‌ است.
يکشنبه، 4 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش اقتدار در تربیت فرزندان
هرقدر روابط بین پدرومادر بهتر باشد، به همان اندازه کودکان بیشتر موارد عاطفی و کارهای مشترک را می‌بینند و درک می‌کنند.
نقش اقتدار در تربیت فرزندان

مقدمه

آیا تاکنون به طور جدی به این موضوع اندیشیده­ اید که فرزند شما چه رفتار و چه ویژگی­ های شخصیتی خواهد داشت؟ مطمئنا شما همانند سایر پدران و مادران بارها فکر کرده ­اید و هزاران آرزو و امید به ذهن تان خطور کرده است؛ گاهی احساس غرور را تجربه کرده ­اید و گاهی نگرانی وجودتان را فراگرفته است. خانواده اولین و مهمترین نهاد برای رشد و پرورش محسوب می ­شود. سیستم خانواده یک سیستم پویا است و رفتار هر عضو خانواده بر رفتار دیگر اعضا تأثیر دارد و دائما با رویدادهای تازه، تغییرات رشدی اعضای خانواده و تغییرات اجتماعی سازگار می­ شود. اما علیرغم این تغییرات می ­توان ویژگی­ های باثباتی را در عملکرد خانواده ­ها یافت که نحوة رفتار والدین با فرزندان و ارتباط خواهران و برادران را با یکدیگر تعیین می‌کنند.[1]
در این گزارش بطور کلی سوالات ذیل را پاسخ می‌دهیم:
1ـ اقتدار در رفتار والدین چگونه باید بروز کند؟
2ـ روابط پدرومادر چه تأثیر روی فرزندان دارد؟
 

ـ  اقتدار در رفتار والدین چگونه باید بروز کند؟

اقتدار به هیچ وجه به مفهوم خشونت و ترس و ارعاب نیست، «اقتدار یعنی ثبات در رفتار» و همین که والدین برنامه هایی را که به صورت قانون یا به شکل فرمان و دستور به کودک اعلام کرده اند را عوض نکنند، پدر و مادر مقتدری به حساب خواهند آمد. اقتدار یعنی حرفی را که به کودک زده ایم عوض نکنیم. بنابراین والدین باید روی حرف خود بایستند و حرف های خود را به راحتی با بدخلقی و چانه زنی کودک تغییر ندهند، همچنین کودک بداند که نفر اول خانواده نیست و با والدین خود فاصله ای دارد که با بزرگ شدن، آرام آرام هم سطح آن ها خواهد شد، بنابراین هنگامی که والدین محدودیت هایی مانند ساعت خواب یا ندیدن برنامه تلویزیونی مخصوص بزرگسالان یا بستن کمربند و… . را اعمال می­ کنند که کودک موظف است آن ها را اجرا نماید. قدرت به همراه خرد (عقل) اقتدار محسوب می­ شود و قدرت بدون خرد، چیزی نیست جز استبداد و دیکتاتوری.
همیشه مخالفت کردن و همیشه تسلیم شدن، پیامدهای سنگینی دارند. برای حل کردن چنین مواردی، باید یاد بگیرید که وقتی منظورتان نه است، «نه» بگویید و دیگر نظرتان را عوض نکنید. این کار آسان نیست؛ به ویژه برای والدینی که مشغله شان زیاد است ولی کار شدنی است.[2]
 

ـ روابط پدرومادر چه تأثیر روی فرزندان دارد؟

هرقدر روابط بین پدرومادر بهتر باشد، به همان اندازه کودکان بیشتر موارد عاطفی و کارهای مشترک را می‌بینند و درک می‌کنند. زمانی‌ که والدین به‌صورت گروه با عملکرد خوب کار می‌کنند، کودکان یاد می‌گیرند که چطور کارها را انجام دهند. البته مشاجره‌ی بین زوجین طبیعی است، اما موضوع اصلی این است که والدین چطور با وجود اختلاف نظری که با یکدیگر دارند، مودب هستند و به یکدیگر احترام می‌گذارند. به‌ این‌ ترتیب، فرزندان یاد می‌گیرند که چطور با مدیریت درست مشکلات را برطرف کنند. والدینی که به‌ دلیل روابط ضعیف‌ شان دچار پریشانی، افسردگی و ناراحتی هستند، وظایف خود را به‌عنوان والدین به‌خوبی انجام نمی‌دهند. به همین دلیل نوجوانان آنها نیز رفتار مناسبی نخواهد داشت. از سوی دیگر، روابط زناشویی مناسب و رفتارهای حمایتی والدین می‌تواند تأثیر مثبتی در رشد کودکان داشته باشد. فرزندان مادرانی که از روابط زناشویی و نوع رفتار پدر با فرزند خود رضایت دارند، از نظر روانی در شرایط بهتری هستند.[3]
 

فرزند پروری قاطعانه و مقتدرانه

والدین قاطع و مقتدر در مقایسه با سایر والدین، گرم ­تر، صمیمی ­تر و با محبّت­ تر هستند. این والدین هم به استقلال و تصمیمات فرزندان خود احترام می­ گذارند و هم قوانین و معیارهای مناسب تعیین می‌کنند و در مواضع خود قاطع و محکم هستند و درعین ­حال در مورد راهنمایی­ ها، معیارها و مخالفت­ های خود دلایل منطقی و قاطعانه ارائه می‌کنند. سبک فرزند پروری این والدین نه کیفری و تنبیه‌ کننده است و نه قوانین و معیارهای خشک و غیرقابل­ انعطاف تعیین می‌کنند.
 هم والدین مستبد و هم والدین قاطع هر دو هدف­ های متعالی برای فرزندان خود در نظر دارند و از آنها انتظار دارند که رفتار مناسب و شایسته­ ای داشته باشند و هم می­ خواهند بر فرزندان خود کنترل و نظارت داشته باشند، ولی تفاوت عمده­ای که بین این دو نوع والدین دیده می ­شود، در مورد چگونگی کنترل و نظارت است. والدین مستبد از فرزندان شان اطاعت محض و بدون چون ­وچرا می­ طلبند، درحالی‌ که والدین قاطع و قدرتمند دلایل منطقی و قاطعانه ­ای در مورد دستورات خود ارائه می‌کنند، و در تصمیم ­گیری­ ها شرایط و نیاز فرزندان خود را در نظر می­ گیرند و دیدگاه ­ها و نظرات آنها را مورد توجه قرار می ­دهند.
به­ طور کّلی فرزند پروری قاطع و مقتدر شیوه­ای است که با رابطة گرم و صمیمی با فرزندان مشخص می­ شود. آنها معمولا احساس خود را در مورد کارهای فرزندان شان ابراز می‌کنند و علاوه بر آن به فرزندان خود فرصت بیان مشکلات، افکار و احساسات را می ­دهند و با آنها همدلی می‌کنند. این والدین هم برای خود به عنوان بزرگسال مسئول پرورش کودک، حقوقی قائلند، و هم علایق فردی و ویژگی های ّ خاص کودک را می­ شناسند. طبق پژوهش ­های انجام شده، ثابت شده است که فرزندان این والدین بسیار خوب پرورش می‌یابند، شاد و سرحال هستند، در کسب مهارت­ ها و آموزش های جدید و تسلط بر آنها از اعتماد به نفس برخوردارند و پیشرفت زیادی می‌کنند.[4]
 

اقتدار پدرانه و محبت مادرانه، دو بال تربیت فرزندان

در سبک فرزند پروری سخت­گیرانه یا استبدادی بُعد اقتدار بسیار بالا و بُعد محبت بسیار پائین است. در گذشته سبک سخت­گیرانه رواج بیشتری داشته است. سبک آسان­گیر یا سهل­ گیر که به نام فرزند سالاری رواج پیدا کرده است محبت بیشتری نثار کودک می­ کند و توقع بسیار پایینی از او دارند. سبک ترک کننده و غفلت ورز ، والدین بر اساس این سبک نسبت به کودکان خود بی تفاوت هستند. سبکی که مد نظر ماست؛ سبک مقتدرانه و یا دموکراتیک است تربیت نیاز به  تعادل دارد و همچنین  نیاز به دو بال  اقتدار و محبت دارد. مشکل اکثر والدین این است که نمی­ توانند بین اقتدار و محبت تعادل ایجاد نمایند.[5]
زمانی که قانون­ گذاری و پایش پدرانه با محبت و مهروزی مادرانه آمیخته نشود، زندگی به پادگان مبدل می­ شود. جاهایی که باید در قانون­گذاری ­های پدرانه استثناء قائل شد، توسط مادر انجام می­ شود، روانشناسان می ­گویند، خیال ­ورزی کودکان در برخورد با مادر رشد می ­کند. چرا که ضابطه مندی نشان دادن چارچوب­ های واقعی است و شاید این چارچوب ­ها فرصتی برای بیرون رفتن از آن­ها باقی نمی ­گذارد در حالی که مادر فرصتی می­ دهد که شاید شما تصور کنید این قاعده بتواند تغییر کند. البته تعادل بین این دو نقش بسیار مهم است. هر کدام از این دو کفه اگر سنگین­ تر شود یا واقع­ گرایی در کودک شما تثبیت می ­شود به طوری که شخصیتی مهربان نخواهد داشت و یا بسیار مهربان و بی­ مسئولیت خواهد شد.[6] 
 

سخن آخر

والدین باید بدانند یک کودک خردسال در ابتدا ضوابط اجتماعی را نمی‌شناسد. او طبق رانش‌های درونی خود عمل می‌کند و تنها اصل لذت و احساس قدرت مطلق است که او را پیش می‌ برد. او برای تبدیل شدن به یک انسان متمدن کم کم باید روش برخوردش را تغییر دهد. در این مسیر اعمال اقتدار از سوی والدین بر کودک امری اجتناب‌ ناپذیر است. در غیر این صورت کودک شما پس از گذران این دوران و مواجه نشدن با قوانین و حد وحدودها متاسفانه وقتی به عنوان یک فرد مستقل وارد جامعه شد و با قوانینی که تا به امروز با آنها روبرو نبوده مواجه شد، راهی جز فرار از آنها را نخواهد داشت و شاید این فرار او را به دامان اعتیاد بکشاند تا بتواند رنج و درد حاصل از این معضل را از خود دور کند .فردای کودکان شما، امروز است به جای اینکه در آینده به دنبال حل معضل اعتیاد فرزند خود باشید، امروز در دوران کودکی با رعایت قوانین پدری و مادری از آن جلوگیری کنید [7].

منبع : سایت خبرگزاری صدا و سیما

بیشتر بخوانید :
نقش محبت و قاطعیت در تربیت فرزندان
قاطع و انعطاف پذیر باشید
مهارت ابراز وجود، قاطعیت و جرأت مندی
چگونه والدین در فرایند تربیت فرزندان می توانند قاطع، اما با محبت باشند؟

پی نوشت :
[1] . نقش خانواده در تربیت فرزندان، نویسنده: دکتر نورمحمد بخشایی؛ استاد دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
[2] . چطور اقتدار خود را حفظ کنیم؛ سایت فرزند پرتال، 5/ 12/ 96
[3] . نقش پدر در تربیت فرزند چیست؛ سایت روزامه، 2/ 10/ 96
[4] . سبک های فرزند پروری؛ سایت مرکز مشاوره نگاه نو، 8/ 2/ 97
[5] . آگاهی والدین متضمن تربیت فرزندانی موفق؛ دانا، 22/ 7/ 96
[6] . اقتدار پدرانه و محبت مادرانه، دو کفه یک ترازو؛ مهرخانه، 2/ 11/ 94
[7] . مهارت های فرزندپروری، نویسنده: سارا گودرزی؛ سایت فرزندپروری


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.