حل مشکلات ارتباطی بین زوجین (بخش دوم)

بسیاری از همسرانی که از مشکلات مربوط به صمیمیت رنج می برند، دلیل آن را وجود نداشتن یک ارتباط کارآمد و مفید بین یکدیگر می دانند، زن و شوهر هایی که می خواهند در زندگی موفق باشند باید مهارت حل مشکلات ارتباطی بین خود را فرا گیرند.
چهارشنبه، 7 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حل مشکلات ارتباطی بین زوجین (بخش دوم)
باورها و انتظارات غیر منطقی ایجاد اختلال در روابط زناشویی می کند. انتظارات بی جای زن و شوهر از یکدیگر از عوامل مهم ایجاد اختلال در روابط زناشویی است.
حل مشکلات ارتباطی بین زوجین (بخش دوم) 

درک دیدگاه دیگران

به عنوان مثال یک مهارت ارتباطی مثبت که می تواند به بهبود ارتباط زناشویی کمک کند مهارت «دیدگاه گیری» یا درک دیدگاه دیگران است. این مهارت به معنای ساده از ما می خواهد که نقطه نظرات و افکار دیگران را درک کنیم و هوشمندانه خود را به جای دیگران قرار دهیم. اکثر زوج هایی که به مشاوره مراجعه می کنند معتقدند که آنها هر کاری را که برای خوشبختی همسر و خانواده خود لازم بوده انجام داده اند و تمام اعمال و فعالیت های خود را در جهت خوشبختی و رضایت همسر و خانواده خود می دانند و این در حالی است که طرف مقابل درست عکس این مطلب را معتقد است.
چرا چنین اتفاقی می افتد؟ پاسخ این است که چنین همسرانی قادر به درک دیدگاه همدیگر نیستند. آنها همچون کودکان خردسال فقط قادرند از دیدگاه خود مسائل را ببینند و به همین دلیل هیچ وقت قادر به درک یکدیگر نمی باشند. تحقیقات نشان می دهد که در ازدواج های ناموفق اغلب یکی از زوجین از درک دیدگه دیگران عاجز است.
 

ب ـ جنبه های شناختی نارضایتی زناشویی

از بین الگو هایی که مورد تعیین نحوه اثرگذاری شناخت های زوجین بر روابط زناشویی مطرح شده اند 2 نوع اختلال بیش از همه حائز اهمیت است.
1ـ سوء تعبیر منجر به نارضایتی زناشویی می شودسوء تعبیر یک عامل شناختی است که می تواند منجر به نارضایتی زناشویی گردد و زمانی ایجاد می شود که زن و یا شوهر تصور مخدوشی از همسرش در ذهن دارد. این تصویر مخدوش به سهم خود شرایطی را فراهم می سازد که زن یا شوهر رفتار و گفتار همسرش را بد تعبیر کرده و انگیزه های نامناسبی را به آن نسبت می دهد.
«پیش داوری» یکی دیگر از پدیده های شناختی است که می تواند موجب بروز مشکلاتی در روابط زناشویی گردد مثلاً در ذهن خوانی که نوعی پیش داوری است یکی از زوجین پیوسته بر اساس درک شخصی نسبت به طرف متقابل واکنش نشان می دهد. در همین ارتباط یکی از اشتباهات رایج زن و مرد این است که خیال می کنند که همسرشان باید علم غیب داشته باشد. «زنم باید بداند که من از خودخواهی خوشم نمی آید» یا «شوهرم باید بداند که من از او توقع دارم به دیدار پدر و مادرم برود»
2ـ باورها و انتظارات غیر منطقی ایجاد اختلال در روابط زناشویی می کند. انتظارات بی جای زن و شوهر از یکدیگر از عوامل مهم ایجاد اختلال در روابط زناشویی است.
یکی از دلایل ایجاد انتظارات بی جا عدم شناخت زوجین از ویژگی های شخصیتی، امکانات و توانایی های یکدیگر است. لذا زن و شوهر با انتظارات بی جا و غیر منطقی وارد زندگی زناشویی می گردند و این بزودی منجر به بروز مشکلاتی در رابطه بین آن ها می گردد.
تفکرات و باورهای غیر منطقی زوجین از عوامل بسیار مهم بروز نارضایتی زناشویی می باشد از عمده ترین تفکرات غیر منطقی که می تواند منجر به اختلال در زناشویی همسران گردد می توان به تفکر «حکم کنندگی»، «نیازمندی» و «ناشکیبایی» اشاره نمود.
 

1ـ تفکر غیر منطقی «حکم کنندگی»

تفکر «حکم کنندگی» وقتی است که افراد در روابط خود با دیگران بر «بایدها» و «الزاما» تاکید بیش از اندازه دارند این نوع تفکر در عبارت «باید» یا «بایستی» که زن و شوهر در روابط خود به طور کلی و با همسر به طور اخص به کار می برند نشان داده می شود مانند «همسر من باید نسبت به خواسته های من حساس باشد یا من باید رفتار همسرم را تحت کنترل داشته باشم.» هرگاه زوجین چنین حکم هایی درباره خود یا دیگری داشته باشند به احتمال زیاد در روابط خود مضطرب و افسرده می شوند. و خود را در راه رسیدن به اهدافی مثل موفقیت کامل یا تسلط بر دیگران ناتوان می بینند و این مساله باعث بروز اختلال در روابط زناشویی می گردد.
 

2ـ تفکر غیر منطقی نیازمندی

مردم اغلب به خود تلقین می کنند که برای داشتن زندگی شاد و احساسات خوب لازم است که امور و رویدادها بر وفق مراد آن ها باشد تفکر غیر منطقی «نیازمندی» در زن و شوهرهایی مشاهده می گردد که فکر می کنند برای خوشبختی لازم است که همیشه از دیگران به ویژه همسر خود احترام کاملی دریافت کنند و اگر این احترام کامل دریافت نشود موجب افسردگی و گوشه گیری آن ها خواهد شد.
به عنوان مثال زنی ممکن است خطاب به همسر خود بگوید: «من وقتی احساس رضایت و شادمانی می کنم که تو کاملاً به من احترام بگذاری» آنچه این افراد نمی توانند در نظر بگیرند این است که پس از شکست در یافتن چنین رابطه ای، احساس بی ارزشی می کنند زیرا آن ها مورد توجه کامل واقع شدن را با ارزشنمدی برابر می دانند.
 

3ـ تفکر غیر منطقی ناشکیبایی

مردم اغلب به خود تلقین می کنند که قادر به تحمل مشکلات زندگی نیستند این طرز تفکر معمولاً در قالب جملاتی مانند «غیر قابل تحمل است» آشکار می شود. به عنوان مثال زن ممکن است بگوید: «این مساله آن قدر ناراحت کننده» است که من به هیچ وجه نمی توانم آن را تحمل کنم یا «تحمل این مساله در توان من نیست» زوج هایی که تحمل کمی در مقابل ناکامی دارند اغلب فکر می کنند برای همیشه قربانی شده اند جملاتی مانند «همسرم باعث تلخی زندگی من گردیده است.» زوج ها با این طرز تفکر که رابطه باید آرام و به دور از هر مشکلی باشد یا «او نمی گذارد من خواسته هایم را دنبال کنم» بیانگر این تحمل کم در زوجین می باشد. احساس کاذب ناشکیبایی در خود به وجود می آورند و به مشکلات در رابطه دامن می زنند.
 
منبع : زندگی زناشویی فوق العاده، ص29

بیشتر بخوانید :
گام های مهم در حل مشکلات زناشویی
گام هایی برای حل مشکلات زوجین
ارتباط همسران و رفع تعارضات زناشویی
چگونه اختلاف های زندگی را حل کنیم ؟​​​​​​​
ده گام برای حل و فصل تعارض همسران​​​​​​​



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط