در مواردی زن و مرد بدون طلاق، خانه را ترک می کنند و در خانه ی والدین یا بستگان مستقر می شوند. این گونه جدایی طلاق نیست.
مقدمه
طلاق از جمله مشکلات گریبان گیر همه جوامع بشری است عوامل فراوانی همچون انتخاب نادرست و نسنجیده، هم کفو نبودن همسران می باشد. مقالات و کتاب های زیادی در این باره نگاشته شده است که همه با نگاهی ناپسند به این پدیده پرداخته اند. آموزه های اسلامی نیز طلاق را نکوهیده ترین حلال ها شمرده اند زن و مردی که بنابر هنجارهای دینی یا قانونی با هم ازدواج می کنند، باید به لوازم پیوند زناشویی و آنچه موجب پایداری آن است، پایبند باشند؛ ولی اگر هر یک از آن ها، آگاهانه یا ناآگاهانه از انجام وظایف خود سرباز زنند، این پیوند از هم گسسته شده و بنیان خانواده از بین می رود.[1] البته گسست پیوند زناشویی مفهوم گسترده ای دارد که طلاق تنها یکی از اسباب آن است و مرگ یکی از دو همسر، متارکه و فسخ ازدواج، شکل های دیگر این رخداد هستند.[2] بنابراین، باید نخست به معنا و مفهوم طلاق پرداخت.
معنای طلاق
طلاق اسم مصدر به معنای رهایی، آزاد کردن. ترک کردن، واگذاشتن و سرانجام، رهایی و خالی شدن از پیوند و عهد و پیمان[3] و برداشتن محدودیت است، خواه این محدودیت، محدودیت طبیعی باشد یا به قید ثانوی و یا به واسطه عهد و پیمان باشد؛[4] اما در اصطلاح لغوی به برداشته شدن و جدا کردن زن[5] از محدودیتی است که به وسیله عقد و عهد و پیمان بین زوجین برقرار شده است.[6]
با توجه به تعریف های لغوی، این نکته به ذهن می رسد که جدایی جسمی زن از مرد و عمل نکردن همسران به وظایف خود باعث جدایی و طلاق می شود؛ اما در واقع دین مبین اسلام افزون بر مهر تایید زدن به تعریف بالا، قید دیگری را به آن می افزاید؛ که بدون آن از نظر دین اسلام طلاقی صورت نگرفته است.
طلاق در اصطلاح شرعی عبارت است از: ازالة قید النکاح به صیغة مخصوصة؛ طلاق از بین بردن پیوند ازدواج با صیغه مخصوصی[7] است که از طرف شوهر شوهر صورت می گیرد.[8]
با توجه به تعریف های لغوی، این نکته به ذهن می رسد که جدایی جسمی زن از مرد و عمل نکردن همسران به وظایف خود باعث جدایی و طلاق می شود؛ اما در واقع دین مبین اسلام افزون بر مهر تایید زدن به تعریف بالا، قید دیگری را به آن می افزاید؛ که بدون آن از نظر دین اسلام طلاقی صورت نگرفته است.
طلاق در اصطلاح شرعی عبارت است از: ازالة قید النکاح به صیغة مخصوصة؛ طلاق از بین بردن پیوند ازدواج با صیغه مخصوصی[7] است که از طرف شوهر شوهر صورت می گیرد.[8]
تفاوت طلاق و فسخ
آوردن قید «صیغه مخصوص» در این تعریف برای این است که تعریف فسخ نکاح از تعریف طلاق خارج شود؛ زیرا در مواردی که عقد نکاح به علت تدلیس یا عیب، فسخ می شود دیگر نیازی به صیغه مخصوص نیست. گاهی در تعریف طلاق، قید «بغیر عوض»[9] را نیز افزوده اند تا بدین وسیله خلع و مبارات را از طلاق مطلق جدا کنند. به هر حال طلاق؛ یعنی انحلال عقد نکاح دائمی با صیغه مخصوص و رعایت تشریفات ویژه.[10]
تفاوت طلاق با دیگر مفاهیم مرتبط
البته باید طلاق را از مفاهیم نزدیک به آن جدا کرد تا سر درگمی پیش نیاید:
1.طلاق و فسخ: این دو واژه گرچه از نظر معنا به هم نزدیک اند، اما تفاوت هایی میان آن دو وجود دارد که عبارتند از: فسخ، قطع قرارداد زوجیت است بدون آن که با تشریفات ویژه طلاق همراه باشد؛ در فسخ، زن از مهر محروم خواهد بود؛ در فسخ، روابط زوجیت به طور کامل قطع می شود، حال آن که در برخی از اقسام طلاق امکان بازگشت به زندگی زناشویی بدون ازدواج دوباره وجود دارد.
۲. طلاق و اظهار فقد: این دو کلمه نیز با هم متفاوتند. در بسیاری از جوامع ازدواج زمانی رسمیت می یابد که فرزند یا فرزندانی متولد شده باشند. بنابراین در صورتی که زمان معینی از ازدواج بگذرد و فرزندی به دنیا نیاورند، ازدواج آنان از سوی فرد و جامعه نادیده گرفته شده و هر یک از آنها حق دارند بدون فسخ قرارداد زوجیت، با فرد دیگری ازدواج کنند که بدان طلاق ارتجالی می گویند و این شیوه از نظر اسلام نامشروع است.
٣. جدایی و طلاق: در مواردی زن و مرد بدون طلاق، خانه را ترک می کنند و در خانه ی والدین یا بستگان مستقر می شوند. این گونه جدایی طلاق نیست، هر چند می تواند به طلاق منجر شود[11].
برای این که زوجین، به گونه ای شرعی از هم جدا شوند، باید شرایط آن را رعایت کرده و بنا بر آن از هم جدا شوند و به همین خاطر در کتا بهای فقهی شرایطی برای مرد و زن و نیز شرایطی برای خود طلاق گفته شده است که با توجه به آن ها حکم طلاق صادر می گردد. طلاق باید مطابق با مقرارات شریعت[12] باشد،[13] صیغه طلاق به عربی خوانده شود و دو مرد عادل شاهد باشند.[14] شرایطی که مرد باید هنگام طلاق داشته باشد عبارتند از: بلوغ، عقل و اختیار[15] و شرایطی که برای زن گفته شده است پاک بودن از حیض و نفاس است[16].
1.طلاق و فسخ: این دو واژه گرچه از نظر معنا به هم نزدیک اند، اما تفاوت هایی میان آن دو وجود دارد که عبارتند از: فسخ، قطع قرارداد زوجیت است بدون آن که با تشریفات ویژه طلاق همراه باشد؛ در فسخ، زن از مهر محروم خواهد بود؛ در فسخ، روابط زوجیت به طور کامل قطع می شود، حال آن که در برخی از اقسام طلاق امکان بازگشت به زندگی زناشویی بدون ازدواج دوباره وجود دارد.
۲. طلاق و اظهار فقد: این دو کلمه نیز با هم متفاوتند. در بسیاری از جوامع ازدواج زمانی رسمیت می یابد که فرزند یا فرزندانی متولد شده باشند. بنابراین در صورتی که زمان معینی از ازدواج بگذرد و فرزندی به دنیا نیاورند، ازدواج آنان از سوی فرد و جامعه نادیده گرفته شده و هر یک از آنها حق دارند بدون فسخ قرارداد زوجیت، با فرد دیگری ازدواج کنند که بدان طلاق ارتجالی می گویند و این شیوه از نظر اسلام نامشروع است.
٣. جدایی و طلاق: در مواردی زن و مرد بدون طلاق، خانه را ترک می کنند و در خانه ی والدین یا بستگان مستقر می شوند. این گونه جدایی طلاق نیست، هر چند می تواند به طلاق منجر شود[11].
برای این که زوجین، به گونه ای شرعی از هم جدا شوند، باید شرایط آن را رعایت کرده و بنا بر آن از هم جدا شوند و به همین خاطر در کتا بهای فقهی شرایطی برای مرد و زن و نیز شرایطی برای خود طلاق گفته شده است که با توجه به آن ها حکم طلاق صادر می گردد. طلاق باید مطابق با مقرارات شریعت[12] باشد،[13] صیغه طلاق به عربی خوانده شود و دو مرد عادل شاهد باشند.[14] شرایطی که مرد باید هنگام طلاق داشته باشد عبارتند از: بلوغ، عقل و اختیار[15] و شرایطی که برای زن گفته شده است پاک بودن از حیض و نفاس است[16].
نویسنده: قاسم ابراهیمی پور
پی نوشت:
[1] . گود. خانواه و جامعه، مترجم ناصحی، ویدا، ص 59.
[2] . بستان، اسلام و جامعه شناسی خانواده، ص ۲۲۹.
[5] . فراهیدی، کتاب العین، ج 5، ص ۱۰۱؛ اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ص ۵۲۳؛ معجم الوسیط، ذیل کلمه طلق.
[6] . مصطفوى، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۷، ص ۱۱۲.
[7] . نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج۳۲، ص ۳؛ مع جم الوسیط، ذیل کلمه طلق.
[8] . امامی، حقوق مدنی، ج 5، ص 5.
[9] . طریحی، مجمع البحرین، ج ۵، ص۲۰۷.
[10] . محقق داماد یزدی، بررسی فقهی حقوق خانواده نکاح و انحلال آن، ص۳۸۰.
[11] . ساروخانی، طلاق پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن. ص ۲.
[12] . محقق داماد یزدی، بررسی فقهی حقوق خانواده نکاح و انحلال آن، ص419.
[13] . این نوع از جدایی در ادبیات فقهی و روایی ما، طلاق بدعی نامیده شده است و با ذکر این نکته هر طلاقی که خلاف مذهب شیعه ی اثناء عشری باشد، داخل در این عنوان نبوده و منجر به جدایی زن و مرد نمی شود.
[14] . راشدی، رساله توضیح و المسائل نه مرجع، مطابق با فتوای امام خمینی (ره)، ص1387.
[14] . راشدی، رساله توضیح و المسائل نه مرجع، مطابق با فتوای امام خمینی (ره)، ص1387.
[15] . همان، ص1382.
[16] . همان، ص1383.
منبع: کتاب «شاخص ها خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام»