چگونه به دوست افسرده خود کمک کنیم؟ (بخش سوم)

افسردگی یکی از مشکلات جدی و نسبتاً شایع روانشناختی است که ممکن است هر فرد در هر سن و سالی را مبتلا کند. بسیاری از ما ممکن است دوستانی داشته باشیم که از این ناراحتی در رنج هستند و نیاز به کمک ما دارند. در بخش اول و دوم این مقاله به برخی روش ها و شیوه های کمک به دوست افسرده اشاره کردیم، در بخش سوم و آخر این نوشتار به برخی بایدها و نباید های دیگر در این زمینه اشاره می کنیم.
چهارشنبه، 22 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سید مصطفی سید آقامیری
موارد بیشتر برای شما
چگونه به دوست افسرده خود کمک کنیم؟ (بخش سوم)

9. اشکال مختلف افسردگی را بشناسید.

افسردگی اغلب شامل غمگینی و یا خلق پایین می شود، اما این مشکل روانشناختی گاهی اوقات با علائم کمتر شناخته شده ای نیز بروز و ظهور می کند. به عنوان مثال بیشتر افراد نمی دانند که افسردگی ممکن است شامل موارد زیر نیز باشد:

- خشم و تحریک پذیری
- گیجی، مشکلات حافظه و یا مشکل در تمرکز
- خستگی مفرط و مشکلات خواب
- نشانه های جسمی از جمله، درد معده، سردردهای مکرر، درد کمر و یا دیگر ماهیچه های بدن

ممکن است دوست شما غالباً خلق پایینی داشته باشد و یا بیشتر اوقات احساس خستگی شدید کند. این نکته را در ذهن خود داشته باشید که شرایطی که در دوستتان مشاهده می کنید، تنها ممکن است بخشی از مشکلات رایج ابتلا به افسردگی باشد.

نکته: حتی اگر نمی دانید برای بهتر شدن حال دوستتان چه کاری انجام دهید می تواند خیلی ساده و بی تکلف به او بگویید: "خیلی متأسفم که حالت بده. هر کاری که برای بهتر شدن حالت از دستم بر میاد دریغ نمی کنم." مطمئن باشید همین جمله حالش را تا حدودی بهتر خواهد کرد.

در ادامه به برخی نبایدهای مواجهه با فرد افسرده اشاره می کنیم:
 

1. سعی نکنید خودتان مشکل افسردگی دوستتان را حل کنید.

افسردگی بر خلاف آنچه تصور می شود یک بیماری روانشناختی بسیار جدی است که به درمان حرفه ای و تخصصی نیاز دارد.

اگر تا کنون به افسردگی مبتلا نشده اید، درک احساسات و حالات فرد افسرده برای شما دشوار خواهد بود. پس این نکته را همیشه در ذهن خود داشته باشید که عبارات و جملاتی که بیشتر افراد در مواجهه با شخص مبتلا به افسردگی بیان می کنند، به هیچ وجه کارآمد و کارساز نخواهد بود و حال فرد را بهتر نخواهد کرد. برخی عبارات نامناسب از این قرارند:

- "تو باید به خاطر داشته هایت خوشحال باشی و اینقدر الکی خودت را اذیت نکنی."
- "به چیزهای بد فکر نکن."
- "اوضاع از اینی که هست می توانست بدتر باشد."
- "شرایط فلانی به مراتب از تو بدتر است ولی حالش خیلی خوب است."
 

2. هرگز نصیحت نکنید.

اگرچه برخی تغییرات در سبک زندگی ممکن است علائم افسردگی را بهتر کنند، ممکن است انجام همین تغییرات در طول دوران افسردگی، برای فرد بسیار دشوار باشد.

ممکن است بخواهید دوستتان را نصیحت کنید تا کارهایی مانند ورزش منظم و خوردن سالم تر را در برنامه خود قرار دهد، اما باید بدانید وقتی شخصی افسرده است، به هیچ وجه حال و حوصله شنیدن نصیحت را ندارد.

ممکن است دوستتان بخواهد در مورد غذاها و یا ورزش های مفید برای افسردگی اطلاعاتی به دست آورد. در این شرایط باز هم بهتر است به شکلی همدلانه و با دقت به حرف ها و صحبت های دوستتان گوش داده و ضمن ارائه اطلاعات لازم از نصیحت های بی مورد پرهیز کنید.
 
می توانید به جای نصیحت کردن از دوست خود بخواهید تا در کنار شما پیاده روی کرده و یا یک وعده غذایی سالم و مفید را با هم میل کنید.
 

3. مشکلات او را ناچیز و کم اهمیت نشمرده و او را با شخص دیگری مقایسه نکنید.

اگر دوستتان در مورد افسردگی اش با شما سخن می گوید، ممکن است در واکنش به حرف های او از چنین عباراتی استفاده کنید: "کاملاً حالت را درک می کنم." و یا "همه ما چنین روزهایی را تجربه کرده ایم." اما اگر خودتان تجربه افسردگی را نداشته اید، این حرف ها موجب می شود دوستتان فکر کند که احساساتش را کم اهمیت جلوه می دهید.

افسردگی در حقیقت فراتر از احساس غمگین بودن و یا خلق پایین است. غمگینی برای بیشتر افراد احساسی زودگذر است در حالیکه در افراد افسرده این فرآیند به طول انجامیده و به مدت چند ماه و حتی در برخی موارد چند سال بر خلق فرد، روابط، کار، تحصیل و دیگر جنبه های زندگی او تأثیری منفی و آزار دهنده خواهد داشت.  

بنابراین مقایسه مشکلات و ناراحتی های یک دوست افسرده با مشکلات دیگران و یا گفتن جملاتی مانند: "شرایط می توانست خیلی از اینی که هست بدتر باشد." به طور کلی هیچ کمکی به بهبود فرد نخواهد کرد.

واقعیت این است که دوست شما با توجه به مشکلات کنونی اش در حال رنج کشیدن است. پس بهتر است شما نیز برای درد و مشکلات او ارزش قائل شده و به همین روش با او همدلی و همراهی کنید.

بنابراین می توانید از جملاتی شبیه این عبارت استفاده کنید: "من واقعاً نمی توانم تصور کنم چه قدر شرایطت سخت است. از سویی می دانم که نمی توانم برای خوب شدنت کار خاصی کنم ولی دوست دارم بدانی همیشه در کنارت هستم."
  

4. بر مصرف کردن و یا نکردن دارو، اصرار و پافشاری نکنید.

مصرف داروهای ضد افسردگی می تواند در درمان افسردگی بسیار مؤثر باشد اما لازم به ذکر است دارودرمانی برای همه افراد مفید نخواهد بود.

برخی افراد از عوارض جانبی داروهای روانپزشکی متنفرند و ترجیح می دهند افسردگی خود را با داروهای گیاهی و دیگر درمان های غیر دارویی درمان کنند.  حتی اگر فکر می کنید دوستتان باید برای درمان، دارو مصرف کند، در نظر داشته باشید که انتخاب نوع درمان، یک تصمیم شخصی است که باید توسط خود فرد گرفته شود.

همچنین اگر خود شما به مصرف داروهای روانپزشکی اعتقاد ندارید، در صورتی که دوستتان دارو مصرف می کند، او را از اعتقاد خود مطلع نکنید. برخی افسردگی ها آنقدر عمیق و جدی است که برای شروع درمان های غیر دارویی لازم است فرد مدتی تحت دارو درمانی قرار گیرد تا پس از اینکه مقداری حالش بهتر شد، بتواند روان درمانی را آغاز کند.

در مجموع ،چه دوست شما برای درمان افسردگی دارو مصرف می کند و چه انواع دیگر درمان را دنبال می کند، باید بدانید این تصمیم کاملاً شخصی بوده و به غیر از درمانگر و خود بیمار به هیچ کس دیگر ارتباط ندارد.
 

چه زمانی باید مداخله کرد؟

افسردگی ممکن است خطر خودکشی و آسیب زدن به خود را در فرد افزایش دهد، بنابراین باید بتوانید علائم و نشانه های این تصمیم خطرناک را در دوست خود تشخیص بدهید تا در وصورت لزوم قادر باشید به موقع به او کمک کنید.

برخی علائم که نشان می دهد احتمالاً دوست شما افکار خطرناک خودکشی را در سر می پروراند ممکن است شامل موارد زیر باشد:
 
- تغییرات مداوم خلقی
- صحبت کردن درباره مرگ و مردن
- خرید اسلحه
- افزایش مصرف مواد مخدر
- انجام رفتارهای پر خطر
- دور انداختن و یا بخشیدن اشیاء و اموال مورد علاقه و حتی ارزشمند
- صحبت کردن در مورد اینکه به دام افتاده و به دنبال یافتن راهی برای رهایی است
- راندن اطرافیان و بیان اینکه دوست دارد تنها باشد
- خداحافظی های کاملاً احساساتی

منبع: سایت healthline


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.