چگونه به دوست افسرده خود کمک کنیم؟ (بخش اول)

یکی از بیماری های روانی که به خاطر شیوعش گاهی اوقات به آن سرماخوردگی روانی نیز گفته می شود، سالانه افراد زیادی را درگیر می کند. شما نیز ممکن است در میان اطرافیان و دوستان خود با افراد مبتلا به افسردگی مواجه شده باشید. در این مقاله بر آنیم برخی شیوه های کمک به دوستان افسرده را برای شما خواننده عزیز راسخون توضیح دهیم.
يکشنبه، 19 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سید مصطفی سید آقامیری
موارد بیشتر برای شما
چگونه به دوست افسرده خود کمک کنیم؟ (بخش اول)

مقدمه

آیا پیش آمده یکی از دوستان نزدیک و صمیمی تان دچار افسردگی شده باشد؟ لابد شما نیز مانند هر دوست خوب دیگری با خودتان تصمیم گرفته اید به او کمک کنید. اگر دوستی افسرده دارید و از سویی تصمیم جدی برای کمک به او دارید، در ادامه شما را با روش های مختلف حمایت و کمک به دوست افسرده تان آشنا می کنیم تا به بهترین نحو ممکن بتوانید به هدف خود دست یابید.

بر اساس آمار اخیری که موسسه ملی سلامت روان آمریکا منتشر نموده، در سال 2017، بیش از 7 درصد جمعیت بزرگسال در آمریکا دوره هایی از افسردگی اساسی (افسردگی عمده) را تجربه کرده اند. در سراسر جهان نیز بیش از 300 میلیون نفر کودک و بزرگسال با بیماری افسردگی دست و پنجه نرم می کنند.

اما با این حال، تمام این افراد، افسردگی را به یک شکل و شمایل تجربه نکرده وممکن است علائم آن ها به کلی متفاوت از یکدیگر باشد. اگر دوست شما افسرده باشد ممکن است برخی یا همه علائم زیر را در او مشاهده کنید:

- غمگین و گریان
- بدبین و شکاک تر از همیشه و ناامید درباره آینده
- احساس گناه، پوچی و بی ارزشی
- تمایلی به گذراندن وقت خود با دیگران ندارد و ترجیح می دهد بیشتر تنها بماند.
- به راحتی پریشان و ناراحت می شود و به شکل غیر معمول تحریک پذیر است.
- به شدت کم انرژی و کم تحرک است.
- به سر و وضع خود نرسیده و به بهداشت فردی خود از جمله حمام کردن و مسواک زدن، اهمیت نمی دهد.
- به سختی به خواب می رود و یا بیش از حد معمول می خوابد.
 - به فعالیت های مورد علاقه خود اهمیت چندانی نمی دهد.
- به نظر فراموشکار می رسد و نمی تواند بر یک موضوع تمرکز کرده و یا تصمیم بگیرد.
- بیشتر یا کمتر از میزان معمول غذا می خورد.
- درباره مرگ و یا خودکشی حرف می زند.

اگر شما نیز دوستی دارید که این علائم در او بروز کرده ، احتمالاً به افسردگی مبتلا شده است. در ادامه به 10 نکته برای کمک به دوست افسرده تان اشاره می کنیم.


1. به حرف های آن ها با دقت گوش دهید.

اجازه دهید دوستتان بداند در کنارش هستید برای اینکه به او کمک کنید. شما می توانید خودتان با پرسش یک سؤال و یا مطرح کردن یک موضوع، سر بحث را باز کنید. مثلاً می توانید بپرسید: "به نظر می رسد روزهای دشواری را پشت سر می گذاری. مشکل خاصی پیش آمده؟"

این نکته را همیشه در ذهن داشته باشید که احتمالاً دوست شما دوست دارد حرف زده و با شما درد و دل کند، اما نصیحت شنیدن را دوست ندارد.  سعی کنید با استفاده از تکنیک های گوش دادن فعال که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم، کاری کنید که دوستتان از هم صحبت شدن با شما استقبال کند:

- به جای اینکه وانمود کنید همه صحبت های دوستتان را متوجه شده اید، با پرسیدن سؤال سعی کنید اطلاعات بیشتری به دست آورید.
- برای احساسات دوستتان ارزش قائل شوید. مثلاً وقتی درباره هیجانات و حالات خود حرف می زند می توانید بگویید: "شرایطت به نظر خیلی سخت است. واقعاً از شنیدن این وضعیت متأسفم."
- با زبان بدنتان با او همدلی کرده و نشان دهید به شنیدن حرف هایش علاقمندید.  
 
سؤالات باز پاسخ بپرسید و نگرانی های خود درباره او را ابراز کنید. سعی کنید هر زمانی که برایتان ممکن بود، به صحبت کردن و برقراری ارتباط کلامی با دوست خود بپردازید. اگر محل زندگی شما و دوستتان دور از یکدیگر است، با استفاده از تلفن، چت و ... این مکالمات را ادامه دهید.
 

2. به او برای دریافت حمایت، کمک کنید.

ممکن است دوست شما اصلاً نداند به افسردگی مبتلا شده و یا اینکه نداند برای حل مشکلش باید چه کند. حتی اگر بداند افسردگی دارد و باید برای درمان اقدام کند، ممکن است به خاطر افسردگی انگیزه پیگیری درمان را نداشته باشد. بنابراین در این شرایط لازم است کسی برای این امور پیشقدم شود.

اگر می بینید دوستتان برای رفتن به مشاوره و یا شرکت در جلسات رواندرمانی از خود علاقه نشان می دهد، می توانید با تحقیق و پرس و جو یک مشاور و یا رواندرمانگر متبحر را برای او پیدا کنید. قبل از رفتن به جلسه مشاوره می توانید به دوست خود کمک کنید تا حرف های خود را دسته بندی و مرتب کند تا هم استرس جلسه مشاوره را نداشته باشد و هم اینکه حرفی از قلم نیافتد.

اگر کاری کنید که جلسه اول مشاوره برای دوستتان رضایت بخش باشد، احتمال پیگیری درمان، شرکت در جلسات بعدی و در نتیجه درمان نهایی، بیشتر خواهد بود.
 

3. در طول درمان حامی دوست خود باشید.

ممکن است دوست شما وقتی حالش رو به راه نباشد، دوست نداشته باشد از خانه خارج شود. افسردگی می تواند انرژی فرد را تا حد زیادی تحلیل برده و تمایل او به انزوا را افزایش دهد.

اگر دیدید دوستتان جملاتی شبیه این می گوید: "فکر می کنم امروز اصلاً انرژی رفتن پیش مشاور را ندارم، ترجیح می دهم جلسه مشاوره را به روز دیگری موکول کنم"، حتماً او را تشویق کنید تا جلسات را به صورت منظم ادامه دهد.
  
می توانید به او بگویید: "یادت هست هفته قبل بعد از اینکه از جلسه مشاوره بر می گشتی چقدر حالت بهتر بود؟ مطمئن باش بعد از این جلسه نیز احساس رضایت خواهی کرد. پس بهتر است هر طور که شده پیش مشاور بری و جلسات مشاوره را تعطیل نکنی."

همین روش برای درمان های دارویی نیز مفید خواهد بود. اگر دوست شما به خاطر پرهیز از عوارض جانبی داروهای روانپزشکی نسبت به مصرف آن ها بی رغبت است، سعی کنید او را تشویق کنید تا روانپزشک خود را از عوارض داروها آگاه کرده و از او بخواهد داروهای ضد افسردگی دیگری برایش تجویز کند و در صورتیکه پزشک مصرف همین داروها را توصیه نماید، باید دوستتان را تشویق کنید که آن ها را به اندازه و به موقع مصرف کند.

به این نکته توجه کنید که قطع ناگهانی و خودسرانه داروهای ضد افسردگی، ممکن است عوارض جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد. پس بهتر است هر دارویی و مخصوصاً داروهای روانپزشکی را با بدون مشورت پزشک مصرف و یا حتی قطع نکنید تا از عوارض احتمالی آن ها در امان بمانید.

ادامه دارد...

منبع: سایت healthline


سبک زندگی مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط
موارد بیشتر برای شما