چگونه به دوست افسرده خود کمک کنیم؟ (بخش دوم)

گاهی اوقات دوستان و اطرافیان ما با مشکلاتی روبرو شوند که ما به عنوان یک دوست لازم است در روزهای سخت در کنارشان باشیم. یکی از مشکلات جدی که ممکن است برای هر کس پیش آید، مشکلات روانشناختی و از جمله افسردگی است. در بخش اول این مقاله به برخی روش های کمک به دوست افسرده اشاره کردیم. در این بخش نیز به نکات دیگری خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
سه‌شنبه، 21 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سید مصطفی سید آقامیری
موارد بیشتر برای شما
چگونه به دوست افسرده خود کمک کنیم؟ (بخش دوم)

4. مراقب خودتان باشید

وقتی قرار است مراقب فردی مبتلا به افسردگی باشید، ممکن است وسوسه شده و به خاطر حمایت و کمک به او، از زندگی خود دست بکشید. کمک کردن به یک دوست قطعاً کاری اشتباه نیست اما لازم است در کنار رسیدگی به او، از نیازهای خود نیز غافل نشوید.

اگر تمام وقت و انرژی خود را صرف حمایت و کمک به دوستتان کنید، قطعاً وقتی برای خودتان باقی نخواهد ماند و در صورتیکه نیازهای خودتان برآورده نشوند، قدرت و توانایی کمک به دوست افسرده تان را نیز از دست خواهید داد.

مرز تعییت کنید.
تعیین مرز و حد و حدود می تواند در این زمینه بسیار کمک کننده و مؤثر واقع شود. مثلاً می توانید به دوستتان بگویید من پس از برگشتن از محل کارم می تواند به مدت 2 ساعت با تو باشم، اما قبل از آن اصلاً برایم مقدور نیست.

اگر نگران این موضوع هستید که نکند دوستتان فکر کند به او اهمیت نمی دهید، سعی کنید برای ساعاتی که کنارش نیستید برنامه ریزی کنید تا در صورت لزوم با شما تماس بگیرد و به این نحو شما را در دسترس بداند.
می توانید به جای اینکه هر روز به دوست خود سر بزنید، یک روز در میان او را ملاقات کرده و یا مثلاً هفته ای دو بار برایش غذا ببرید. اگر بتوانید دوستان دیگر خود را نیز در این امر مشارکت دهید، فشار از روی دوش شما کمتر خواهد شد.
 
تمرین خود مراقبتی
گذراندن بیشتر وقت خود با فرد محبوبی که مبتلا به افسردگی است، ممکن است شما را از لحاظ هیجانی با مشکل روبرو سازد. خوب است که مراقب هیجانات منفی خود باشید و برای شارژ کردن مجدد خود وقت بگذارید.
اگر به هر دلیلی نمی توانید مدتی برای دوست خود وقت بگذارید می توانید از عباراتی اینچنینی برای گفتن این مطلب به او استفاده کنید: "من نمی توانم تا فلان زمان با تو صحبت کنم. از نظر تو که مشکلی نیست؟"
 

5. درباره افسردگی اطلاعات کسب کنید.

تصور کنید که قرار است در مورد یک بیماری و یا مشکل روانشناختی به یک نفر توضیح داده و آموزش هایی در این زمینه برای او ارائه دهید. قبل از اینکه بخواهید آموزش دهید لازم است خودتان در این زمینه اطلاعاتی را به دست آورید. پس با این هدف به مطالعه بپردازید تا بتوانید علائم افسردگی را در دوست خود تشخیص دهید.

می توانید از دوست خود در مورد احساسات و حالاتش پرس و جو کنید، البته از او بخواهید از به کار بردن عباراتی کلی مانند احساس افسردگی دارم و ... اجتناب کرده و حالاتش را به صورت ریز و با جزئیات برای شما بیان کند.

برای شناخت درست بیماری افسردگی لازم است نشانه ها، علت ها، معیارهای تشخیصی و درمان های مختلف افسردگی را از منابع معتبر مطالعه کنید.
 
درست است که هر کس ممکن است افسردگی را به صورتی منحصر به فرد تجربه کند، اما آشنا بودن با علائم و نشانه های کلی افسردگی می تواند به شما کمک کند تا مکالمه ای اصولی تر با دوست خود شکل دهید و بدانید دقیقاً لازم است چه سؤالاتی از او بپرسید.
 

6. به او کمک کنید تا کارهای روزمره اش را انجام دهد.

فردی که افسرده است، ممکن است انجام کارهای عادی و روزمره زندگی نیز برایش دشوار باشد. کارهایی مانند خرید روزانه، پرداخت قبوض، کارهای بانکی و ... ممکن است تلنبار شده و فرد نداند باید دقیقاً از کجا شروع کند.

اینجا یکی از جاهایی است که دوستتان نیاز به کمک دارد، اما ممکن است خودش نداند نیازش را چگونه مطرح کند.

پس بهتر است خودتان نیازهای ضروری تر او را یافته و سعی کنید در رفع آن ها به او کمک کنید. مثلاً اگر دیدید یخچالش خالی است می توانید به او بگویید: "اگر دوست داری بیا برای خرید با هم بیرون برویم و اگر مایلی شام را نیز با هم بیرون بخوریم."

اگر می بینید ظرف های کثیفش انباشته شده، خانه نامرتب است و ... به او پیشنهاد دهید که به کمک هم کارها را انجام دهید. می توانید یک موسیقی آرام و لذت بخش پخش کنید و با یکدیگر به انجام کارهای خانه مشغول شوید. وقتی کارها با مشارکت هم انجام شود، برای هر دو شما لذت بخش تر و آسان تر خواهد بود.
 

7. صبور باشید

معمولاً افراد افسرده با قرار گرفتن در روند درمان بهبود می یابند، اما ممکن است فرآِیند درمان اندکی کُند بوده و با آزمون و خطا همراه شود. ممکن است برای برخی افراد جلسات رواندرمانی مفید باشد و برای برخی دیگر دارو درمانی بهتر جواب دهد و علائم آن ها را بهتر کند.

به این نکته توجه کنید حتی اگر فرد به طور کامل درمان شود، بدین معنا نخواهد بود که این بیماری دیگر هیچ وقت به سراغ فرد نیامده و به عبارتی عود نخواهد کرد. بلکه حتی اگر در ظاهر دوست شما خوب شود، ممکن است گاهی اوقات برخی علائم افسردگی در او مشاهده شود.

 در روزهای پس از درمان ممکن است دوستتان برخی روزهای خوب و برخی روزهای بد را تجربه کند. وقتی حال و روز دوستتان بهتر است بدین معنا نیست که به طور کامل معالجه شده است و از سویی اگر چند روز پشت سر هم روزهای بدی را تجربه می کند اصلاً بدین معنا نیست که دیگر خوب نمی شود.

نمی توان یک زمان مشخص برای درمان افسردگی تعیین کرد. پس باید صبور باشید تا دوره درمانی به طور کامل سپری شود.
 

8. در دسترس باشید.

وقتی دوستتان افسرده است و فرآیند درمان را طی می کند، به نحوی رفتار کنید که شما را در دسترس بداند. چرا که در این صورت برای ادامه درمان دلگرم تر خواهد شد.

حتی اگر به خاطر شرایط زندگیِ خودتان، نمی توانید به صورت منظم به او سر بزنید، سعی کنید با پیام دادن، تماس تلفنی و یا سر زدن های کوتاه، به او دلگرمی دهید. حتی دادن یک پیام با مضمون زیر نیز می تواند بسیار مفید باشد: "به فکرت هستم.."

افراد افسرده معمولاً منزوی شده و تمایلی به ارتباط با دیگران ندارند، بنابراین کار شما برای حفظ رابطه و دوستی، اندکی سخت خواهد بود. پس با سر زدن ها و تماس گرفتن های مکرر، سعی کنید ارتباط خود با دوستتان را حفظ کرده و حتی آن را تقویت نمایید.
 
ادامه دارد...

منبع: سایت healthline


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.