تعهد شخصی داشتن به ما کمک میکند بر هدفی که داریم استوار بمانیم. ایجاد نظم هم یک هدف بلند مدت است که اگر پایبندی به آن وجود نداشته باشد، نمیتواند پایدار و همیشگی باشد.
مقدمه
دنیا برای ما همانند کلاس آموزشی میماند که تمام امکانات را برای پیشرفت در اختیار ما قرار داده است و بستگی به خود ما دارد که چه اندازه از آن بهره مند شویم و از ظرفیت های آن استفاده کنیم. وقتی به این دنیا نگاه میکنیم میبینیم که تمام افلاک و جنبندگان در حالت نظم و انضباط خاصی هستند که از محدوده خودشان عبور نمیکنند و بر طبق نظم، عمل میکنند. خداوند در قرآن به همین امر اشاره دارند؛ نه خورشید را سزاست که با ماه تصادف کند و نه شب را سزاست که بر روز پیشی بگیرد; هر کدام در مدار معیّنی در حرکت و گردش اند. [1]
آفرینش بر اساس نظم استوار است و در دستگاه خلقت، هر پدیده ای جای خاصی دارد و مأموریت و کار ویژه ای به عهده دارد و از آن تخلف نمیکنند. یکی از مخلوقاتی که بر طبق نظم، انجام وظیفه میکند و برای ما محسوسه، بدن انسان است که یک سیستم منظمی دارد اگر یک جابجایی و خللی در عملکرد آنها ایجاد شود باعث مریض شدن و کسالت فرد میشود. انسان ها هم برای اینکه از قافله نظم عقب نمانند و این عمر گران مایه را به باد فنا نسپارند، باید برای خودشان برنامه ریزی داشته باشند تا بتوانند از تمام ظرفیت های خودشان استفاده کنند.
آفرینش بر اساس نظم استوار است و در دستگاه خلقت، هر پدیده ای جای خاصی دارد و مأموریت و کار ویژه ای به عهده دارد و از آن تخلف نمیکنند. یکی از مخلوقاتی که بر طبق نظم، انجام وظیفه میکند و برای ما محسوسه، بدن انسان است که یک سیستم منظمی دارد اگر یک جابجایی و خللی در عملکرد آنها ایجاد شود باعث مریض شدن و کسالت فرد میشود. انسان ها هم برای اینکه از قافله نظم عقب نمانند و این عمر گران مایه را به باد فنا نسپارند، باید برای خودشان برنامه ریزی داشته باشند تا بتوانند از تمام ظرفیت های خودشان استفاده کنند.
اساس موفقیت چیست؟
اساساً یکی از اصول موفقیت در زندگی، شغل، تحصیل و دیگر فعالیت های انسان، نظم است. نظم به انسان کمک میکند که هر کاری را در وقت مناسب خود انجام دهد بدون اینکه وقت را هدر دهد یا اینکه زمان کم بیاورد. انسانی که بتواند از تمام ظرفیت ها و استعداد های خودش استفاده کند بالطبع موفق تر از دیگران خواهد بود و این شکوفایی زمانی انجام میگیرد که بر طبق نظم و برنامه ریزی باشد. احتیاج به نظم و ترتیب، جزء احتیاجات اساسی روانی محسوب می گردد، رنگ و شکل و خاصی به زندگی می دهد، افراد میل دارند زندگی فردی و جمعی خود را تحت نظم و قاعده مشخصی در آورند. [2]
بزرگترین عاملی که جلوی موفقیت را میگیرد و مانند سدی در برابر آن قرار دارد، بی نظمی و بی تدبیری است. اگر دوست دارید که فرد موفقی باشید باید نظم را وارد زندگی خودتان کنید. اگر نمیدانید که چه کارهای باید انجام دهید با ما همراه باشید.
بزرگترین عاملی که جلوی موفقیت را میگیرد و مانند سدی در برابر آن قرار دارد، بی نظمی و بی تدبیری است. اگر دوست دارید که فرد موفقی باشید باید نظم را وارد زندگی خودتان کنید. اگر نمیدانید که چه کارهای باید انجام دهید با ما همراه باشید.
1. انتخاب دوستان منظم و منضبط
اولیا و مربیان باید نوجوانان را یاری کنند تا دوستان خوب و منظم انتخاب نمایند، بزرگتر ها هم خودشان باید معیارهای دوست خوب را بشناسند و در انتخاب شان دقت داشته باشند، زیرا معمولاً اشخاص از دوستان شان تاثیر می پذیرند و نظم را در زندگی رعایت خواهند کرد. امام صادق علیه السلام می فرماید: اطلُبْ مُؤاخاتَ الاتقیاءِ وَ لَو فی ظلمات الارض و ان افنَیتَ عُمرَک فی طَلَبِهم. به دنبال دوستان با تقوا باش؛ ولو در تاریکی های زمین باشد و اگر چه عمرت را در این راه فنا کنی.[3]
2. فضا را برای اجرای نظم آماده کنید
مانند اختصاص دادن اتاقی برای مطالعه در خانه و یا ثبت نام در کتابخانه های عمومی و همچنین خویشتن داری و پرهیز از ایجاد تنش و ناراحتی در محیط خانه از سوی والدین. هر کاری را که مد نظر دارید باید زمینه های پیشرفت و پسرفت آن را ارزیابی کنید و زمینه را برای ارتقاء خود فراهم سازید.
3. تعهد شخصی ایجاد کنید
تعهد شخصی داشتن به ما کمک میکند بر هدفی که داریم استوار بمانیم. ایجاد نظم هم یک هدف بلند مدت است که اگر پایبندی به آن وجود نداشته باشد، نمیتواند پایدار و همیشگی باشد.
4. از دیگران الگو بگیرید
از افرادی که نظم و ترتیب را در زندگیشان پیاده کردهاند الگو بگیرید و ببینید چگونه توانسته اند دیسیپلین خاص خود را ایجاد کنند، شما هم روشهای آنان را یاد بگیرید و برای خودتان بومی کنید تا همان نتایج را بگیرید. یکی از افرادی که میتواند برای همه ما الگو باشد، امام خمینی (ره) هستند که برای تمام اوقات زندگی خود نظم را سرلوحه قرار میدادند.
خانم فریده مصطفوی (دختر امام):
امام نظم خاصی داشتند. کارهایشان در ساعتهایی معین انجام میشد یعنی خیلی دقیق بودند که در ساعت معین غذا بخورند، در ساعت معین بخوابند و رأس ساعتی خاص بلند بشوند. اگر کاری داشتند یا با کسی قرار میگذاشتند، از آن هیچ عدول نمیکردند. یک راز موفقیت امام در این بود که در همهی امور، نظم داشتند از جوانی به نظافت و منظم بودن معروف بودند. آن قدر دقیق و منظم بودند که واقعاً بنا بود ساعت معینی برای ناهار بیایند، اگر پنج دقیقه دیر میشد همهی اهل خانه نگران میشدند که آقا چرا چند دقیقه دیر کردهاند. یعنی همه بیاختیار به سوی اتاق آقا کشیده میشدیم و میدیدم مثلاً حاج احمد آقا رسیده و سؤالی از ایشان کرده و این باعث شده که آقا دیر برسند. [4]
پی نوشت :
[1] قرآن کریم، سوره یس، آیه 40.
[2] علی شریعتمداری، مقدمه روانشناسی، تهران: مشعل، چاپ: 4، 1369،صفحه 149.
[3] یادداشت های استاد مطهری، قم: نشر صدرا، جلد 4، صفحه 117.
[4] غلامعلی رجایی، برداشت هایی از سیره امام خمینی (سلام الله علیه)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، جلد 5، صفحه 6 و 7.
پی نوشت :
[1] قرآن کریم، سوره یس، آیه 40.
[2] علی شریعتمداری، مقدمه روانشناسی، تهران: مشعل، چاپ: 4، 1369،صفحه 149.
[3] یادداشت های استاد مطهری، قم: نشر صدرا، جلد 4، صفحه 117.
[4] غلامعلی رجایی، برداشت هایی از سیره امام خمینی (سلام الله علیه)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، جلد 5، صفحه 6 و 7.