روش های رفتار درمانی در درمان اختلالات روانی(بخش اول)

یکی از مکاتب روانشناسی که دارای قدمت زیادی در این علم است، مکتب رفتارگراهاست که در خود، روش های درمانی متعددی را در درمان اختلالات روانی به کار می گیرد. با ما همراه باشید تا با روش های رفتاردرمانی در درمان اختلالات روانی آشنا شوید
دوشنبه، 17 تير 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روش های رفتار درمانی در درمان اختلالات روانی(بخش اول)
حساسیت زدایی یکی از روش های درمانی رفتارگراهاست. 


رفتاردرمانی

درمان های روان پویشی و انسان گرا - تجربی بر آنچه که افراد فکر و احساس می کنند تمرکز دارند. رفتاردرمانگران بر آنچه که افراد انجام می دهند تمرکز می کنند. رفتار درمانی - که تغییر رفتار نیز نامیده می شود - برای اینکه به افراد کمک کند تا تغییرات مطلوبی در رفتار خود ایجاد کنند، اصول یادگیری را به کار می برد.
 

[شرطی سازی کلاسیک و کنشگر]

رفتار درمانگران از اصول شرطی سازی کلاسیک و کنشگر و همین طور یادگیری مشاهده ای کمک می گیرند که در فصل ۲ درباره آنها بحث کردیم. آنها با درمانجویان کار می کنند تا به آنها کمک کنند بر فوبی ها، الگوهای رفتار خود شکن مانند پرخوری و سیگار کشیدن، و مشکلات هیجانی آزاردهنده نظیر اضطراب و افسردگی غلبه کنند. آنها همچنین به درمانجویان کمک می کنند تا الگوهای رفتار سازگارانه مانند مهارت های اجتماعی لازم برای آغاز کردن روابط اجتماعی و حفظ کردن آن را اکتساب کند.
 

[شباهت رفتارگراها و انسان گراها]

رفتار درمانگران نیز مانند درمانگران انسان گرا -تجربی بر زمان حال تأکید می کنند. با اینکه آنها می دانند که گذشته، پیش درآمد زمان حال است، ولی معتقدند که فقط در زمان حال می توانند رفتار را تغییر دهند.
 
رفتاردرمانگران مانند درمانگران دیگر می خواهند روابط درمانی صمیمانه ای را با درمانجویان برقرار کنند، ولی آنها باور دارند که اثربخشی روش های آنها به جای رابطه درمانی، از شیوه های اختصاصی مبتنی بر یادگیری حاصل می شود. رفتاردرمانگران تأکید دارند که روش های آنها از طریق پژوهش کنترل شده آزمایش شوند و نتایج درمان برحسب رفتار قابل اندازه گیری، ارزیابی شوند. رفتار درمانگران از انواع روش های مبتنی بر یادگیری، از جمله روش هایی که در این قسمت منظور شده اند، استفاده می کنند.
 

روش هایی برای کاهش دادن ترس

افراد زیادی به خاطر ترس ها و فوبی هایی که در عملکرد آنها اختلال ایجاد می کنند به جستجوی خدمات رفتاردرمانگران بر می آیند. رفتاردرمانگران برای اینکه به افراد کمک کنند تا بر این مشکلات چیره شوند از روش های گوناگونی از جمله غرقه سازی، مواجهه تدریجی، حساسیت زدایی منظم، شرطی سازی تقابلی و سرمشق گیری استفاده می کنند.

1.غرقه سازی
غرقه سازی بر اصل یادگیری خاموشی استوار است. در این روش، فرد در معرض محرک ترس برانگیز اما بی ضرری قرار می گیرد تا اینکه ترس او خاموش شود. برای مثال، کسی که از بلندی ها می ترسد سعی می کند در یک موقعیت مرتفع برای مدت طولانی، یا حداقل به مدتی که ترس او ناپدید شود، باقی بماند. چون غرقه سازی اضطراب زیادی را ایجاد می کند، درمانگر ممکن است برای کمک کردن به فرد در مدت این رویارویی ها، حضور داشته باشد.

2.مواجهه تدریجی
 مواجهه تدریجی از این نظر که بر مواجهه با محرک های ترسناک اتکا می کند به غرقه سازی شباهت دارد. اما برخلاف غرقه سازی، ابتدا افراد با محرک هایی که خیلی کم ترسناک هستند مواجه می شوند و بعد به تدریج در یک سلسله مراتب محرک ها که به تدریج ترسناکتر می شوند، پیش می روند. از مواجهه تدریجی برای درمان کردن انواع مختلف ترس ها، از ترس از بلندی ها گرفته تا ترس از تعامل های اجتماعی، استفاده شده است. برای مثال، کسی که از سوار شدن در آسانسور می ترسد ممکن است ابتدا بیرون یک آسانسور بایستد، بعد در آسانسوری که در آن باز است بایستد، بعد در این آسانسور با در بسته بایستد، سپس یک طبقه با آسانسور پایین برود، بعد یک طبقه بالا برود، سپس دو طبقه پایین برود و الى آخر. قبل از اینکه فرد به مرحله بعدی پیش روی کند، باید در هر مرحله احساس آرامش کند و اضطراب نداشته باشد. این روش تا جایی پیش می رود که این فرد بتواند به راحتی از آسانسور برای بالا و پایین رفتن استفاده کند.

3.حساسیت زدایی منظم
در حساسیت زدایی منظم، مواجهه شکل رویارویی های تجسمی با محرک های ترسناک را به خود می گیرد. از این روش برای کاهش دادن پاسخ های فوبیک استفاده می شود. حساسیت زدایی منظم فرایندی تدریجی است که در آن درمانجو یاد می گیرد محرک هایی را که به طور فزاینده ای ناراحت کننده می شوند تحمل کند در حالی که اضطراب نسبت به هریک از آنها شرطی سازی تقابلی شود. تقریبا ۱۰ تا ۲۰ محرک در یک سلسله مراتب، مطابق با توانایی آنها در فراخوانی اضطراب، مرتب می شوند.

حساسیت زدایی منظم بر این فرض استوار است که پاسخهای اضطراب، مانند رفتارهای دیگر، یادگیری شده اند و می توانند به وسیله شرطی سازی تقابلی یا خاموشی یادگیری زدایی شوند. در شرطی سازی تقابلی، ترتیبی داده می شود تا پاسخی که با اضطراب مغایر است در موقعیت هایی که معمولا اضطراب را فراخوانی می کنند، ظاهر شود. در نتیجه، پیوندهای بین محرک های ترس برانگیز و پاسخ ترس، ضعیف می شوند. آرمیدگی عضلانی با اضطراب مغایر است. به د دلیل، درمانگر به درمانجو یاد می دهد در حضور محرک اضطراب آور، آرمیده باشد.
نویسنده: جفری نوید و اسپنسر راتوس
 
منبع: کتاب «بهداشت روانی»


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.