یکی از اشتباهات والدین آن است که اتاق کثیف و نامرتب نوجوان را توهین به نظم و انضباط حاکم بر محیط خانه تصور می کنند.
بی نظمی در کارهای شخصی
پدری می گفت وقتی اولین علامت فرارسیدن نوجوانی را در پسر خودش که دانش آموز ششم ابتدایی بود مشاهده کرد، درست مثل این بود که «چرخ های کامیون یکی یکی از آن جدا شوند.»
به این ترتیب با این مثال، منظور خود را از عملکرد پسرش در اوایل نوجوانی به طور کلی برای ما بیان کرد. منظور او این بود که همه ی کارهای پسرش در خلاف جهت بود. وقتی پسرم کودک بود همیشه قول هایی را که می داد به خاطر می سپرد، اما حالا پسر من به نوجوان بسیار فراموشکاری تبدیل شده است که وظایفش را از یاد می برد. مثلا فراموش می کند تکالیف مدرسه یا کارهایی را که در خانه به او محول شده به موقع انجام دهد.
وقتی پسرم کودک بود، عادت داشت وسایل شخصی اش را در کمد و اتاق خودش نگه دارد، به همین دلیل موقع مدرسه رفتن دنبال چیزی نمی گشت. اما حالا که بزرگ تر شده است، چون وسایل شخصی او در همه جای خانه پراکنده است همیشه به دنبال لوازم تحریر و وسایل شخصی خود می گردد و هر روز چیزی را گم می کند. وقتی بچه بود تا حد زیادی اتاق خودش را تمیز و مرتب نگه می داشت.
حالا که بزرگ تر شده است در اتاق کثیف و به هم ریخته و پر از آت اشغال و شلوغ و نامرتب زندگی می کند. وقتی کودک بود موقع انجام دادن تکالیف درسی روی کارهای خود تمرکز می کرد. اما در حال حاضر اهمیت چندانی برای کارهایی که به او در خانه یا مدرسه محول می شود قائل نیست. به همین دلیل برای انجام دادن کارهای محول شده دقت نمی کند. گاهی اوقات هم آشفته است به طوری که توجه کردن به اطرافیان، گوش کردن به مطالبی که دیگران به او می گویند، و ادامه دادن به کاری که باید انجام دهد برایش خیلی مشکل می شود.
به این ترتیب با این مثال، منظور خود را از عملکرد پسرش در اوایل نوجوانی به طور کلی برای ما بیان کرد. منظور او این بود که همه ی کارهای پسرش در خلاف جهت بود. وقتی پسرم کودک بود همیشه قول هایی را که می داد به خاطر می سپرد، اما حالا پسر من به نوجوان بسیار فراموشکاری تبدیل شده است که وظایفش را از یاد می برد. مثلا فراموش می کند تکالیف مدرسه یا کارهایی را که در خانه به او محول شده به موقع انجام دهد.
وقتی پسرم کودک بود، عادت داشت وسایل شخصی اش را در کمد و اتاق خودش نگه دارد، به همین دلیل موقع مدرسه رفتن دنبال چیزی نمی گشت. اما حالا که بزرگ تر شده است، چون وسایل شخصی او در همه جای خانه پراکنده است همیشه به دنبال لوازم تحریر و وسایل شخصی خود می گردد و هر روز چیزی را گم می کند. وقتی بچه بود تا حد زیادی اتاق خودش را تمیز و مرتب نگه می داشت.
حالا که بزرگ تر شده است در اتاق کثیف و به هم ریخته و پر از آت اشغال و شلوغ و نامرتب زندگی می کند. وقتی کودک بود موقع انجام دادن تکالیف درسی روی کارهای خود تمرکز می کرد. اما در حال حاضر اهمیت چندانی برای کارهایی که به او در خانه یا مدرسه محول می شود قائل نیست. به همین دلیل برای انجام دادن کارهای محول شده دقت نمی کند. گاهی اوقات هم آشفته است به طوری که توجه کردن به اطرافیان، گوش کردن به مطالبی که دیگران به او می گویند، و ادامه دادن به کاری که باید انجام دهد برایش خیلی مشکل می شود.
چرا جوانان بی نظم می شوند؟
چون رشد در نوجوانی بسیار سریع و در ابعاد مختلف صورت می گیرد. برای مثال، تغییرات هورمونی که اوایل دوران بلوغ شروع می شود، از نظر روان شناختی برای جوان که می خواهد هویت جدیدی برای خود کسب کند، تغییراتی پیش می آورد. در محیط خانواده هم، برای نوجوان که در پی کسب آزادی بیشتر است، تغییراتی پیش می آید. وقتی که نوجوان وارد دوره ی متوسطه می شود، در محل تحصیل هم تغییراتی پیش می آید که باز چالش بیشتری برای او فراهم می کند، چون می خواهد خود را در میان گروه هم سن و سالان جای دهد.
رشد نوجوان از نظر روان شناختی به سوی پیچیدگی بیشتر و کسب نقش اجتماعی است. در این روند، در اوایل نوجوانی باید روش جدید مدیریت رفتار خودش را یاد بگیرد. اولین چیزی که دختر نوجوان متوجه می شود، این است که روش های ساده ای که در دوران کودکی آموخته است برای مقابله با موقعیت های پیچیده ای که اکنون با آن مواجه است کارایی لازم را ندارد، به همین دلیل بی نظمی در کارهای شخصی برای او به همراهی در آغاز نوجوانی تبدیل می شود.
والدین در این موقعیت حساس و بحرانی نباید عصبانی شوند یا نوجوان را تنبیه کنند، چون او دارد تلاش می کند با موقعیت جدید سازگار شود، والدین باید به نوجوان کمک کنند تا مهارت های لازم را برای غلبه بر این موقعیت پیچیده و جدید یاد بگیرد. مثلا باید به نوجوان کمک کنند تا مهارت های خود مدیریتی را به نحوی کار آمد یاد بگیرد تا مطالب مهم را به خاطر بسپارد، از وسایل شخصی خود درست نگهداری کند، نظم و انضباط فردی را رعایت کند، و به آنچه در اطراف او می گذرد توجه کافی داشته باشد. بی نظمی و شلختگی یکی از مهم ترین مسائل نوجوانان در اوایل نوجوانی است.
بنابر این، مثلا تمیز و مرتب بودن اتاقش به او کمک می کند تا بیشتر تمرکز کند و بر رفتار خود کنترل کامل داشته باشد، فقط با تغییراتی جزئی می توان برخوردها را تعدیل کرد، دستگاه های سرگرمی الکترونیکی با تحریک بالا ممکن است باعث آشفتگی بیشتر او شود.
رشد نوجوان از نظر روان شناختی به سوی پیچیدگی بیشتر و کسب نقش اجتماعی است. در این روند، در اوایل نوجوانی باید روش جدید مدیریت رفتار خودش را یاد بگیرد. اولین چیزی که دختر نوجوان متوجه می شود، این است که روش های ساده ای که در دوران کودکی آموخته است برای مقابله با موقعیت های پیچیده ای که اکنون با آن مواجه است کارایی لازم را ندارد، به همین دلیل بی نظمی در کارهای شخصی برای او به همراهی در آغاز نوجوانی تبدیل می شود.
والدین در این موقعیت حساس و بحرانی نباید عصبانی شوند یا نوجوان را تنبیه کنند، چون او دارد تلاش می کند با موقعیت جدید سازگار شود، والدین باید به نوجوان کمک کنند تا مهارت های لازم را برای غلبه بر این موقعیت پیچیده و جدید یاد بگیرد. مثلا باید به نوجوان کمک کنند تا مهارت های خود مدیریتی را به نحوی کار آمد یاد بگیرد تا مطالب مهم را به خاطر بسپارد، از وسایل شخصی خود درست نگهداری کند، نظم و انضباط فردی را رعایت کند، و به آنچه در اطراف او می گذرد توجه کافی داشته باشد. بی نظمی و شلختگی یکی از مهم ترین مسائل نوجوانان در اوایل نوجوانی است.
بنابر این، مثلا تمیز و مرتب بودن اتاقش به او کمک می کند تا بیشتر تمرکز کند و بر رفتار خود کنترل کامل داشته باشد، فقط با تغییراتی جزئی می توان برخوردها را تعدیل کرد، دستگاه های سرگرمی الکترونیکی با تحریک بالا ممکن است باعث آشفتگی بیشتر او شود.
بی نظمی از ملزومات دوران نوجوانی
اگر بگوییم، اتاق به هم ریخته و نامنظم از ملزومات اوایل نوجوانی است، گزاف نگفته ایم. ابتدا باید بگوییم که اتاق به هم ریخته و نامنظم نوجوان را از نظر روان شناختی می توان به آیینه ای تشبیه کرد که آشفتگی درون نوجوان را نشان می دهد، آنچه از این بی نظمی های در حال رشد برداشت می شود این است که نوجوان در دوران رشد خود با تغییرات بسیاری روبه رو شده است که مدیریت آن در اسرع وقت برای او بسیار مشکل به نظر می رسد. و خیلی زود آنچه به عنوان عوارض جانبی بی نظمی روان شناختی جلب توجه می کند، با نیاز او به کسب استقلال بیشتر جفت می شود. و او اعلام می کند که باید بتواند آن طور که دلش می خواهد و با روشی که خودش انتخاب می کند زندگی کند.
ادامه دارد...
ادامه دارد...
نویسنده: کارل پیکارد
منبع: کتاب «دوران نوجوانی فرزندتان را دریابید»