شرط دستیابی به توفیق خدمت به خلق و نیکوکاری درحق انسانها ایمان واقعی و دوری از خصلتهای ناپسند همچون خود برتربینی است.
مقدمه
احسان و نیکوکاری به جهت برانگیختن احساسات انسانی و لذات روحانی و رضای ربانی امریست شایسته و ارزشی که فطرت انسان ها نیز با آن عجین و نسبت به آن تحسین کننده است. و لذا بررسی مفهوم احسان در کاربردهای متعدد آن، تصویر ارزش و جایگاه آنرا در نظام فکری و ارزشی اسلام به خوبی تبیین میسازد که چرا و چگونه این همه مورد اقبال اسلام و فرهنگ اسلامی قرار گرفته است. احسان و نیکوکاری کارکردهای زیادی در عرصههای فردی، اجتماعی، فرهنگی، معنوی و... افراد دارد که مادر این مقاله درصدد پرداختن به آنها تحت موضوع و محور ضرورت و قانون حیات اجتماعی بشر هستیم.
نیکوکاری چیست؟
واژه «احسان» به معنای انجام دادن کار نیک است که خداوند متعال مردم را به انجام دادن آن تشویق و ترغیب میکند و به طور عمده در آیاتی غالبا از نیکوکاران با واژه «محسنین» یاد میکند و به خوبی میستاید و نیز به تبیین ویژگیهای خاص شان میپردازد و آنها را در صراط هدایت و رستگاری میخواند و میفرماید: «اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون»
بطور کلی احسان و نیکوکاری در آموزههای دینی به معنای انجام دادن کار نیک در ارتباط تنگاتنگ میان انسان با خدا و خدمت به دیگران بدون چشم داشت و انجام هرگونه کار شایسته است به طوریکه رضای خدا و خلق را در پی داشته باشد. و بنابر آنچه که از آیات قرآن کریم استفاده میشود. احسان و نیکوکاری، مصادیق فراوانی داشته و در شکلهای مختلفی ظهور و بروز میکند که از جمله آنها: تحمل سختیها و مشکلات، عفو و گذشت خیرخواهی، اجتناب از گناه، پرداخت زکات، و نیز هدیه دادن و انفاق به دیگران و بالاخره از همه مهمتر دستگیری و یاری نسبت به دیگران را از مصادیق نیکوکاری بر میشمرد.(4) علاوه بر این برخی از مسایل را تحت عنوان موانع احسان مورد بررسی قرار میدهد تا همگان با شناخت آن موارد سعی در ساخت و ساز درون شان بپردازند تا بتوانند به مقام و جایگاه محسنین دست پیدا کنند.
بطور کلی احسان و نیکوکاری در آموزههای دینی به معنای انجام دادن کار نیک در ارتباط تنگاتنگ میان انسان با خدا و خدمت به دیگران بدون چشم داشت و انجام هرگونه کار شایسته است به طوریکه رضای خدا و خلق را در پی داشته باشد. و بنابر آنچه که از آیات قرآن کریم استفاده میشود. احسان و نیکوکاری، مصادیق فراوانی داشته و در شکلهای مختلفی ظهور و بروز میکند که از جمله آنها: تحمل سختیها و مشکلات، عفو و گذشت خیرخواهی، اجتناب از گناه، پرداخت زکات، و نیز هدیه دادن و انفاق به دیگران و بالاخره از همه مهمتر دستگیری و یاری نسبت به دیگران را از مصادیق نیکوکاری بر میشمرد.(4) علاوه بر این برخی از مسایل را تحت عنوان موانع احسان مورد بررسی قرار میدهد تا همگان با شناخت آن موارد سعی در ساخت و ساز درون شان بپردازند تا بتوانند به مقام و جایگاه محسنین دست پیدا کنند.
نیکوکاران واقعی چه کسانیاند؟
یکی از فضایل بزرگ انسانی، نیکوکاریست. نیکوکاران انسان های مومن، دانا و شریفی هستند که توانستند موفق شوند بر موانع نفسانی از جمله حرص و بخل و کبر فائق آیند و با ایثار و از خودگذشتگی بستر همگرایی را در جامعه فراهم سازند. بی گمان احسان و نیکوکاری ویژه انسان هایی است که در مسیر هدایت قرار گرفته و کمال را از جانب خداوند میجویند. آیات بسیاری از قرآن، ایمان و عبودیت انسان را به عنوان عامل اصلی نیکوکاری و احسان در انسان ها و از طرفی جزو تکالیف یک فرد مسلمان در قبال نوع بشر برشمرده تا در راه رفع حاجاتش بکوشد که از آن جمله میتوان به آیات 83 و 85 سوره مائده و آیات 80 تا 122 سوره صافات اشاره کرد. در این باره روایت معروفی را با هم مرور میکنیم که: «ایما مسلم سمع رجلا ینادی یاللمسلمین و لایجبه فلیس بمسلم...»
بنابراین ریشه و منشأ نیکوکاری را باید در ایمان حقیقی افراد جستجو کرد. زیرا تنها مومناناند که با پذیرش خالقیت و ربوبیت الهی و نیز باور به روز رستاخیز و مسئله پاداش و کیفر در آخرت به احسان روی میآورند و به عنوان بنده خاص الهی در خدمت به دیگران میکوشند و از هیچ کوشش و تلاشی برای رفع نیازهای دیگران دست نمیکشند. و لذا مولا علی (ع) از آن بعنوان راس ایمان یاد میکند و میفرماید: «راس الایمان الاحسان الی الناس» و نیز آن را یکی از اوصاف متقین میشمرد و میفرماید: «خاص علی کل حسن» یعنی مومن بسوی هرکار خیر و نیکی شائق و شتابان است.
و همچنین رسول مکرم اسلام(ص) دستگیری و یاری نسبت به دیگران و رفع حاجات مومنین را بعنوان شرط ایمان به خدا معرفی میکند و میفرماید: «ما آمن بالله و لابمحمد و لابعلی من اذاتاه اخوه المومن فی حاجه لم یضحک فی وجهه فان کانت حاجته عنده سارع الی قضائها و ان لم یکن عنده تکلف من عند غیره حتی یقتضی له» ایمان نیاورده به خدا و محمد و علی(ع) کسی که برادر مومنش از او کمک بخواهد و در توانش باشد اما با لبخند از او استقبال و اجابت نکند و یا اگر از عهده اش خارج است از طریق دیگران رفعش ننماید. بیگمان احسان و نیکوکاری خصلت انسانهای مومنی است که در مسیر هدایت قرار گرفته و کمال را از ناحیه خداوند میجوید.
چرا که انسان مومن همه مردم را از آن جهت که آفریدههای الهی هستند برخوردار از کرامت و شرافت میداند و به حکم وظیفه شرعی و اخلاقی برخود فرض میداند که به خلق خدا نیکی نماید تا بدین وسیله شرایط مناسبی برای دست یابی به هدایت الهی و رشد و تکامل از برای خود و دیگران و ایجاد مسیر جهت سعادت جامعه فراهم سازد و دست کمک و یاری دیگرانی که به سوی ایشان دراز شده را بفشارد و به آنان یاری و مدد رساند و از نعمتهای به دست آمده و خدادادی در راه خدا انفاق کند و از هر توان و نیرویی که خداوند عطایش نمود در راستای تکامل فردی و اجتماعی بهره گیرد و در نتیجه به آرامش و سکونت واقعی و ذاتی خود که امر معهود الهی است دست یابد. چنانکه مولاعلی(ع) فرمود: «البر ما سکنت الیه نفسک و اطمان الیه قلبک» نیکوکاری آن است که نفست با انجام آن آرام گیرد و قلبت بدان اطمینان یابد.
بنابراین شرط دستیابی به توفیق خدمت به خلق و نیکوکاری درحق انسانها ایمان واقعی و دوری از خصلتهای ناپسند همچون خود برتربینی است. که به حکم قرآن مانع اصلی نیکوکاری بشر محسوب میشود.
ادامه دارد...
منبع: pajoohe.ir
بنابراین ریشه و منشأ نیکوکاری را باید در ایمان حقیقی افراد جستجو کرد. زیرا تنها مومناناند که با پذیرش خالقیت و ربوبیت الهی و نیز باور به روز رستاخیز و مسئله پاداش و کیفر در آخرت به احسان روی میآورند و به عنوان بنده خاص الهی در خدمت به دیگران میکوشند و از هیچ کوشش و تلاشی برای رفع نیازهای دیگران دست نمیکشند. و لذا مولا علی (ع) از آن بعنوان راس ایمان یاد میکند و میفرماید: «راس الایمان الاحسان الی الناس» و نیز آن را یکی از اوصاف متقین میشمرد و میفرماید: «خاص علی کل حسن» یعنی مومن بسوی هرکار خیر و نیکی شائق و شتابان است.
و همچنین رسول مکرم اسلام(ص) دستگیری و یاری نسبت به دیگران و رفع حاجات مومنین را بعنوان شرط ایمان به خدا معرفی میکند و میفرماید: «ما آمن بالله و لابمحمد و لابعلی من اذاتاه اخوه المومن فی حاجه لم یضحک فی وجهه فان کانت حاجته عنده سارع الی قضائها و ان لم یکن عنده تکلف من عند غیره حتی یقتضی له» ایمان نیاورده به خدا و محمد و علی(ع) کسی که برادر مومنش از او کمک بخواهد و در توانش باشد اما با لبخند از او استقبال و اجابت نکند و یا اگر از عهده اش خارج است از طریق دیگران رفعش ننماید. بیگمان احسان و نیکوکاری خصلت انسانهای مومنی است که در مسیر هدایت قرار گرفته و کمال را از ناحیه خداوند میجوید.
چرا که انسان مومن همه مردم را از آن جهت که آفریدههای الهی هستند برخوردار از کرامت و شرافت میداند و به حکم وظیفه شرعی و اخلاقی برخود فرض میداند که به خلق خدا نیکی نماید تا بدین وسیله شرایط مناسبی برای دست یابی به هدایت الهی و رشد و تکامل از برای خود و دیگران و ایجاد مسیر جهت سعادت جامعه فراهم سازد و دست کمک و یاری دیگرانی که به سوی ایشان دراز شده را بفشارد و به آنان یاری و مدد رساند و از نعمتهای به دست آمده و خدادادی در راه خدا انفاق کند و از هر توان و نیرویی که خداوند عطایش نمود در راستای تکامل فردی و اجتماعی بهره گیرد و در نتیجه به آرامش و سکونت واقعی و ذاتی خود که امر معهود الهی است دست یابد. چنانکه مولاعلی(ع) فرمود: «البر ما سکنت الیه نفسک و اطمان الیه قلبک» نیکوکاری آن است که نفست با انجام آن آرام گیرد و قلبت بدان اطمینان یابد.
بنابراین شرط دستیابی به توفیق خدمت به خلق و نیکوکاری درحق انسانها ایمان واقعی و دوری از خصلتهای ناپسند همچون خود برتربینی است. که به حکم قرآن مانع اصلی نیکوکاری بشر محسوب میشود.
ادامه دارد...
منبع: pajoohe.ir