انتخاب شایسته‌ترین سربازان برای مبارزه

در اسلام، مبارزه با دشمن و نیروهای شرور یک وظیفه مهم و اساسی است که نیازمند شهامت و رشادت فردی و جمعی است. قرآن و روایات اسلامی به وضوح به اهمیت شهامت و رشادت در مبارزه با دشمن اشاره می‌کنند. مردم غزه را می توان در این موضوع تابعان حقیقی قرآن و دین دانست و از آنها به مستحکمترین مردم در صده های اخیر نام برد.
دوشنبه، 20 فروردين 1403
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انتخاب شایسته‌ترین سربازان برای مبارزه
در اسلام، مبارزه با دشمن و نیروهای شرور یک وظیفه مهم و اساسی است که نیازمند شهامت و رشادت فردی و جمعی است. قرآن و روایات اسلامی به وضوح به اهمیت شهامت و رشادت در مبارزه با دشمن اشاره می‌کنند. مردم غزه را می توان در این موضوع تابعان حقیقی قرآن و دین دانست و از آنها به مستحکمترین مردم در صده های اخیر نام برد.


بررسی برخی اصول اخلاقی اسلامی در مبارزه با دشمن و تأثیر آنها بر شهامت و رشادت

۱. تقوا و خداپرستی:
شهامت و رشادت در مبارزه با دشمن در اسلام با تقوا و خداپرستی آغاز می‌شود. تقوا به معنای پرهیز از گناهان و رعایت احکام الهی است. انتخاب راه راست و پایبندی به اصول اخلاقی در مبارزه با دشمن نشان از شهامت و رشادت است. قرآن می‌فرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ» و برای آنان آماده باشید به اندازه قدرت و از نیروهای شما ترسانیده باشید دشمن خدا و دشمن شما را(الأنفال/٦٠)

۲. عدالت و انصاف:
عدالت و انصاف از اصول اخلاقی اسلامی است که در مبارزه با دشمن بسیار اهمیت دارد. اسلام به مؤمنان توصیه می‌کند در هر مرحله از مبارزه با دشمن، عدالت را رعایت کنند و به نیروهای مظلوم حق و حقوق خود را بازگردانند. امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند: «مَنْ دَافَعَ عَنِ الْمُظْلِمِ، وَ لَوْ بِکَلِمَةٍ، مَاتَ شَهِیدًا؛ هر کس در برابر ستمکار، حتی با یک کلمه، دفاع کند، به عنوان شهید می‌میرد.»

۳. صبر و استقامت:
صبر و استقامت در مواجهه با دشمن، ویژگی مهمی است که نشان از شهامت و رشادت دارد. در اسلام، مؤمنان تشویق می‌شوند که در مقابل مشکلات و مواجهه با دشمنان ناحق، صبور و پایدار باشند. قرآن می‌فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛ به این معنا که: "ما شما را با ترس، گرسنگی، نقص مال، جان و ثمار آزمایش می‌کنیم و صبر کنندگان را مژده می‌دهیم.»(بقره/١٥٥)

۴. تعامل بر اساس اخلاق:
در مبارزه با دشمن، تعامل بر اساس اخلاق و احترام به حقوق بشر بسیار مهم است. اسلام به مؤمنان توصیه می‌کند که در هر مرحله از مبارزه با دشمن، از تعامل بر اساس اخلاق و رعایت اصول انسانیت پیروی کنند. امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند: «لا تَسْتَوْصِی بِالْمُسْلِمِ إِذَا بَرِحَتْ بِهِ، فَإِنَّهُ لَیْسَ لَکَ بِهِ شَیْءٌ؛ که به این معناست: "وقتی مسلمان دست از تو بر می‌دارد، خرید و فروشی با او نکن، زیرا تو به او هیچ حقی نداری.»

بنابراین شهامت و رشادت در مبارزه با دشمن در اسلام مستلزم رعایت اصول اخلاقی و اسلامی است. تقوا، عدالت، صبر و استقامت، و تعامل بر اساس اخلاق، از جمله اصولی هستند که نقش مهمی در شهامت و رشادت در مبارزه با دشمن دارند. مؤمنان در اسلام تشویق می‌شوند که در هر مرحله از مبارزه با دشمن، با ایمان و اخلاق برتر خود مبارزه کنند و از راه‌های مقدس و مشروع به هدف مقدس خود برسند. با این روحیه و ارزش‌های اخلاقی اسلامی، امیدواریم که به عملیات موفق و پر رونقی در مقابل دشمنان اسلام برسیم و به شهامت و رشادت بیشتری دست یابیم.
 

ایستادگی مردم غزّه

مبارزه و پیروزی مردم غزه و ایستادگی آنان در برابر حق ما را یاد عبارتی می‌اندازد که در زندگی‌مان زیاد شنیدیم اما آن‌را به چشم ندیده بودیم. آن عبارت «پیروزی خون بر شمشیر» است. آری این روزها این نوع مبارزه و پیروزی را به چشم دیدم و مشاهده کردیم که مردم مظلوم فلسطین چطور با دست خالی و با صبر اعجاب برانگیز خود بر دشمن تا دندان مسلح صهیونیستی پیروز شد.

پیروزی خون بر شمشیر به ‌معنای غلبه‌ اراده و مقاومت مؤمنانه بر زور و خشونت است. رویداد انقلاب اسلامی به ‌عنوان نمونه‌ای از «پیروزی خون بر شمشیر» تلقی می‌شود، جایی که اراده ‌مردم و خواست آن‌ها برای تغییر و عدالت، بر قدرت نظامی و سرکوب‌گری غلبه کرد. این مفهوم همچنین با واقعه‌ کربلا و شهادت امام حسین(علیه السلام) و یارانش در مقابل لشکریان یزید مرتبط است. امام حسین(علیه السلام) و یارانش با وجود اینکه از نظر تعداد و تجهیزات نظامی در مقابل دشمن بسیار ضعیف‌تر بودند، اما با ایستادگی و فداکاری خود، پیامی جاودانه از مقاومت در برابر ظلم و بی‌عدالتی را به جهانیان ارائه دادند.

این اصطلاح به‌طور کلی بیانگر این واقعیت است که در نهایت، حقیقت و عدالت می‌توانند بر قدرت‌های ظاهری و زورمدارانه غلبه کنند و اینکه ارزش‌های انسانی و اخلاقی می‌توانند بر سخت‌ترین شرایط غلبه کنند. در اعتقادات دینی ما، ایمان به خداوند و پیروی از دستورات او به‌عنوان یک راه برای پیروزی در مقابل دشمنان خداوند در نظر گرفته می‌شود. ایمان به خداوند و اعمال صالح، می‌تواند به شخص قدرت و استقامت بیشتری برای مقابله با دشمنانش بدهد. در قرآن کریم، بسیاری از آیات به اهمیت ایمان و پیروی از خداوند در مقابله با دشمنان اشاره می‌کنند.

پیروزی خون بر شمشیر به ‌معنای ضعیف بودن و عدم مقاومت نیست، بلکه دقیقا معنای مقاومت و ایستادگی می‌دهد. اینکه دست‌مان خالی باشد و سلاحی خاصی نداشته باشیم اما با چنگ و دندان مبارزه کنیم حتی به قیمت شهادت یعنی پیروزی خون بر شمشیر؛ شاید در ظاهر پیروزی به‌دست نیامده اما حرکتی آغاز شده که پیروزی نهایی را امکان پذیر می‌کند. در آیات شریف قرآن و بیانات گرامی ائمه معصومین(علیهم السلام) بر اهمیت ایمان و پیروی از خداوند در مقابله با دشمنان خداوند تاکید شده است. البته ایمان و کنترل نفس، ابتدایی‌ترین قدم برای پیروزی در مقابل دشمنان خداوند است.
 
ایمان به خداوند و انجام اعمال صالح، می‌تواند به شخص قدرت و استقامت بیشتری برای مقابله با دشمنانش بدهد. به‌عبارتی وقتی انسان به قدرت خداوند و اراده او ایمان دارد به مقابله و مقاومت برمی‌خیزد و ترسی از هیبت دشمن ندارد. در این موقعیت هنگامی که با مرگ سعادت‌مندانه یا زندگی ذلت‌بار مواجه می‌شود ایمان است که او را در حرکت رو به جلو و خسته نشدن از راهی که در آن قرار دارد، یاری می‌دهد.

بنابراین مؤمنان باید قبل از هر حرکتی ذهن و روح خود را آماده کنند تا به‌هنگام مواجه با دشمن جسم‌شان نیز مانند فکرشان و اراده‌شان قدرت پیدا کند و حرکت آغاز شود. مؤمنان باید با تمام توان خود به میدان جهاد بیایند و از تمام داشته‌های خود در این راه استفاده کنند. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می‌فرمایند: «جاهِدوا فی سبیلِ اللّهِ بأیْدیکُم، فإنْ لَم تَقْدِروا فجاهِدوا بألسِنَتِکُم، فإنْ لَم تَقْدِروا فجاهِدوا بقُلوبِکُم»؛ در راه خدا با دست‌هاى خود بجنگید، اگر نتوانستید با زبان‌هاى خود بجنگید و اگر باز هم نتوانستید با دل‌هاى خود بجنگید.(بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص49)

توقف جایز نیست. صلح با دشمن امکان پذیر نیست. درنگ در مبارزه به شکست نزدیک شدن است. هر کسی با هر توانی که دارد باید با دشمن به جنگ برخیزد. همان‌طور که در آیه120 سوره بقره آمده، «وَلَنْ تَرْضَى عَنْکَ الْیَهُودُ ولَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ ولَا نَصِیرٍ؛ یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی‌شوند تا آنکه از آیین‌شان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس‌های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود.» باید مبارزه کرد.

خداوند در قرآن مؤمنان را به مقاومت و شجاعت امر می‌فرماید و توأمان از آنها می‌خواهد به قوی‌ترین سلاح‌ها مجهز شوند اما برای استقامت، پایداری و موفقیت باید به انتخاب افراد شایسته هم دست زد تا توسط آنان جهاد و مبارزه امکان و ادامه پیدا کند. کسانی‌که می‌خواهند در هدایت مجاهدان فعال باشند باید از هر نظر شایستگی داشته باشند. امام علی(علیه السلام) در بخشی از نامه به مالک اشتر شرایطی را برای افرادی که می‌تواند صالح باشند در مسئولیت و مجاهدت مى‌فرمایند: «فَوَلِّ مِنْ جُنُودِکَ أَنْصَحَهُمْ فِی نَفْسِکَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلاِمَامِکَ وَأَنْقَاهُمْ جَیْباً وَأَفْضَلَهُمْ حِلْماً»؛ فرمانده سپاهت را کسى قرار ده که در نزد تو به خدا و پیامبر و امامت از همه خیرخواه‌تر و از همه پاک دل‌تر و عاقل‌تر باشد.(نهج البلاغه، نامه53)

این اوصاف سه گانه سبب مى‌شود: اولاً فرمانده لشکر تنها به فکر پیشرفت آیین حق و عظمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و پیروزى امام(علیه السلام) باشد. ثانیاً خالصانه و مخلصانه در این راه بکوشد و ثالثاً با بردبارى و عقل و درایت کافى امور لشکر را سامان بخشد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط