نگاهی به رابطه تغییرات شاخص توسعه بازار سهام با تغییرات تولید سرانه

بازار سرمایه و بازار سهام، از نام آشنا‌ترین عبارات این روزهای جامعه است. کمتر کسی است که نقش شاخص توسعه بازار سهام را در تولید سرانه و رشد اقتصادی کشور نادیده بگیرد. اما بررسی دقیق و جزئی این شاخص می‌تواند دید کامل‌تر و جامع تری را نسبت به بازار بورس و سهام به مردم بدهد؛ مردمی که چه به شکل مستقیم و چه غیرمستقیم، تحت تاثیر این بازار هستند.
شنبه، 25 مرداد 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به رابطه تغییرات شاخص توسعه بازار سهام با تغییرات تولید سرانه

رابطه تغییرات شاخص توسعه بازار سهام با تغییرات تولید سرانه

شاخص سهام، در واقع اولین فاکتور برای اندازه گیری رشد یا افت سهام بورس است. شاخص توسعه بازار سهام، سطح عمومی قیمت‌های بازار سرمایه را نشان می دهد و میزان نزول یا صعود سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس را بیان می کند. اگر نمودار هر سهم را بیانگر رشد یا افت قیمت آن سهم در نظر بگیریم، برای خرید یا فروش هر سهم باید به آن مراجعه کرد. حال اگر در حالت بزرگتر و کلی‌تر به بازار سرمایه نگاه کنیم، یک شاخص را برای مثبت یا منفی بودن بازار می بینیم.

این شاخص به سهامداران و سرمایه گذاران کمک می کند تا زمان خرید سهام یا فروش سهام و دریافت نقدینگی را متوجه شوند. تا زمانی که این شاخص، رشد مناسب و منطقی داشته باشد، می‌توان گفت که حال بازار خوب است و قیمت اکثر شرکت‌ها رو به رشد هستند. از طرفی، بالا رفتن و سبز شدن این شاخص، دلیلی بر توسعه بازار بورس و ورود پول و نقدینگی تازه نیز محسوب می‌شود. (1)

نگاهی به رابطه تغییرات شاخص توسعه بازار سهام با تغییرات تولید سرانه

ارتباط بین توسعه بازار سهام با تولید سرانه و رشد اقتصادی کشور

توسعه بازار سهام، می تواند تولید سرانه و رشد اقتصادی کشور را تضمین کند. البته منظور از توسعه بازار سهام، رشد معقول و بدون اغراق بازار است که باید خارج از دستکاری‌ها و رانت دولتی باشد. اگر شاخص های توسعه بازار سهام را برای مواردی مانند تعداد شرکت های داخلی پذیرفته شده در بورس،  میزان سرمایه‌ای بودن بازار، نسبت سرمایهای شدن بازار، نسبت حجم معاملات در بورس و نسبت کل ارزش سهام مبادله شده به تولید ناخالص داخلی در نظر بگیریم، می بینیم که این شاخص توسعه، به روی پایه‌های اقتصادی کشور اثر می گذارد.

رشد اقتصادی در کارخانجات و در بین تولید کنندگان داخلی می تواند منجر به افزایش سرانه فردی و بالا رفتن سطح سفره اقتصادی مردم شود. بازار سهام، بازاری متصل به تولیدکنندگان خرد و کلان است و اهمیت زیادی در هضم نقدینگی کشور دارد. بسیاری از شرکت‌ها و کوچک و بزرگ داخل بورس، نیاز به توسعه بازار سهام برای رشد دارند. از طرفی، بازار سهام به خودی خود، می تواند برای سهامداران سودده و جذاب باشد. (2)
 

نقش بازار سرمایه در تولید سرانه و رشد اقتصادی

از زمان بحران اقتصادی سال 2008 جهان که باعث ورشکستگی و از بین رفتن هزاران کسب و کار کوچک و بزرگ شد آمار، روند رو به رشد و تاثیر گذار بازار سرمایه را در تولید سرانه و رشد اقتصادی نشان داده است. پس از آن بود که بسیاری از این شرکت‌های زیان‌ده، تنها به دلیل حضور قوی در بازار سرمایه و ورود پول هوشمند جدید، بقا یافتند.

از همین رو، نمی توان رشد اقتصادی و تولید سرانه بیشتر از مقدار فعلی را، بدون مشارکت نهادهای دولتی و غیر دولتی و البته سرمایه گذاری مشارکتی مردمی، انتظار داشت. بازار سرمایه کمک می کند تا پول‌های سردرگم و بی هدف در کشور، به شرکت‌های تولیدی و خدماتی سرازیر شوند و آن‌ها را از رکود بازدارند.

در صورتی که یک کشور با رشد اقتصادی مثبت داشته باشیم، بازار سرمایه نقش موثرتر و بهتری را نسبت به کشوری با رشد اقتصادی و سرانه منفی ایفا می کند. البته این قضیه در تمامی موقعیت‌ها صادق نیست ولی در بیشتر موارد درست از آب درمی‌آید. (3)

نگاهی به رابطه تغییرات شاخص توسعه بازار سهام با تغییرات تولید سرانه

بررسی نقش مستقیم توسعه بازار سهام بر رشد اقتصادی

یکی از مهم‌ترین نقش‌های رشد و توسعه بازار سهام، در ایجاد اشتغال برای جوانان و کارگران است. رشد بازار سهام، همراه با ورود نقدینگی‌های سرگردان کشور و در خدمت گرفتن این پول‌های مازاد در صنایع و کارخانجات مختلف است. ورود این پول ها، چه به ایجاد و تاسیس شرکت‌های جدید و ورود آن‌ها به بازار سرمایه منجر شود و چه به توسعه شرکت‌های قدیمی و از کار افتاده بیانجامد، در نهایت امری خوب و مفید است.

تاثیر بازار سرمایه در ایجاد اشتغال و افزایش تولید محصولات، به شکل غیر مستقیم اتفاق می افتد. در واقع، سهامداران به رشد سهام و افزایش نقدینگی شرکت‌ها کمک می کنند و شرکت ها، با استخدام افراد و نیروهای جدید، تولید بیشتری را به بازار داخلی ایران اضافه می نمایند. این اتفاق را می توان از چند منظر بررسی کرد.

اول، سهامدارانی هستند که بورس برای آنان، شغل اول محسوب می‌شود. این افراد تنها سرمایه گذارانی هستند که سعی می کنند رشد قیمت سهم را تضمین و به نوعی حمایت کافی از صنایع را داشته باشند. دسته دوم را کارگران و کارمندانی تشکیل می دهند که در کنار فعالیت و شغل اول خود، به دنبال درآمد بیشتر و سرمایه گذاری هستند. در هر دو صورت، بازار سهام و بورس می تواند نقش کاتالیزور را در تولید اشتغال و جهش تولید کالاها و محصولات ایفا کند. (4)
 

بررسی اهمیت بازارهای مالی به ‌ویژه بازار سرمایه در بهبود فضای کسب ‌و کار و رشد اقتصادی

رشد اقتصادی بدون حمایت‌های مالی و سهامی امکان پذیر نیست. از زمانی انقلاب صنعتی، شرکت‌ها و کارخانه‌های زیادی در سراسر جهان به وجود آمدند. اما رشد و توسعه این کارخانجات به ورود پول‌های زیاد و قدرتمند وابسته است. راه اندازی تمامی بخش‌های تولیدی، نیازمند هزینه هایی است که برآمدن از آن، کار یک نفر یا چند نفر نیست. حضور سهامداران خرد، در کنار سهامداران کلان، علاوه بر داشتن سودهای خوب برای هر دو گروه، تضمین رشد اقتصادی و تولید است.

افزایش سرانه فردی، بدون داشتن رشد اقتصادی مثبت و بالا، امکان پذیر نیست. فعالیت‌های مثبت و روز افزون بازارهای مختلف مالی به خصوص بازار سرمایه، نشان داده است که علاوه بر رشد اقتصادی و جهش تولید، می تواند به سرانه بیشتر برای همه‌ی افراد جامعه (حتی کسانی که سرمایه‌ای در بازار مالی ندارند) بیانجامد. تولید محصولات بیشتر و سر کار رفتن نیروی انسانی بیشتر، می تواند درآمدهای جامعه را بیشتر کند. تولید مشاغل جدید می تواند خیل عظیم بیکاران و کم درآمدان جامعه را حذف کرده و به آنان درآمد مناسب برای داشتن زندگی بهتر بدهد. (4)

نگاهی به رابطه تغییرات شاخص توسعه بازار سهام با تغییرات تولید سرانه

بررسی تاثیر شاخص توسعه بازار سهام بر تولید سرانه واقعی کشورهای توسعه یافته

در کشورهای توسعه یافته، میزان رشد بازارهای مالی به خصوص بازار سرمایه، بسیار کمتر از بازارهای کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته است. در کشورهای توسعه یافته، شاخص در طول روند توسعه صنایع و شرکت ها، رشد زیادی کرده و در نهایت بعد از اتمام توسعه و به تعادل رسیدن بازار، رشد کمی را انجام می دهد.

در کشورهای توسعه یافته می توان آرامش را در بازارهای مالی مشاهده کرد. شاخص توسعه بازار سهام در این کشورها، به گونه‌ای است که سود حاصله از خرید و فروش سهام، بیشتر نصیب سرمایه گذاران بلند مدت خواهد شد. این نشان از آرامش و نبود نوسان در این بازارها دارد. علاوه بر آن، سرانه تولید شده در این کشورها، به نسبت رشد شاخص بازار مالی، عددی واقعی و بدون حباب را نشان می دهد.

برخلاف کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه (مانند ایران) که سرانه تخصیص یافته به هر فرد، میزان بسیار کمتری را نسبت به رشد شاخص توسعه بازار بورس، به خود اختصاص می‌دهد. در واقع این اختلاف بیانگر آن است که در صورتی که درآمد خانواده و فرد به بازار سهام متصل نباشد، میزان تورم سرمایه‌های نقدی کاهش شدیدی می یابد. در کشورهای کمتر توسعه یافته، شاخص توسعه سهام، رشد بالایی دارد و ممکن است نوسانات زیادی را نیز شامل شود.
 

بررسی تاثیر شاخص توسعه بازار سهام بر تولید سرانه واقعی کشورهای نفت خیز و غیر نفتی

افت و خیز قیمت نفت، اثر زیادی در رشد اقتصادی مثبت یا منفی کشورهای وابسته به نفت دارد. بیشتر کشورهای حاشیه خلیج فارس و خاورمیانه، اقتصادی مبتنی بر نفت دارند و عمده‌ی درآمدهای خود را از بازارهای نفتی به دست می آورند. از طرفی اگر نقش بازار سرمایه را در برگرداندن پول‌های مازاد و خارج شده از کشور و هدایت کردن پول‌های سردرگم و بی هدف بازار در نظر بگیریم، اهمیت بازار سهام خود را نشان می دهد.

بررسی‌های علمی نشان می دهد که در بازار نفتی، نوسانات قیمت نفت و فراورده‌های آن، اثر پایدارتر و با ثبات تری را بر روی شاخص توسعه سهام می گذارد. این نقش، وقتی سرمایه گذاری‌های بلند مدت را شامل شود، اثر بهتر و پایدارتری را نیز نشان می‌دهد. با در نظر گرفتن این موضوع، حال اگر به نقش توسعه بازار مالی بر تولید سرانه واقعی نگاه کنیم، متوجه می شویم که توسعه بازار سهام در کشورهای نفتی، اثر مهم تری دارد. زیرا علاوه بر اقتصاد نفتی (که اثر مستقیم بر زندگی مردم دارد) ،  بازار سهام نیز به عنوان بازوی اقتصادی نشات گرفته از نفت، به تولید سرانه بیشتر و رشد اقتصادی کمک می‌کند. (5)

نگاهی به رابطه تغییرات شاخص توسعه بازار سهام با تغییرات تولید سرانه

شاخص عمق مالی چیست؟ بررسی و مقایسه عمق مالی ایران با سایر کشورها

شاخص عمق مالی از نسبت نقدینگی به تولید ناخالص ملی به دست می آید. این شاخص در واقع چالش‌های تامین سرمایه در گردش بنگاه ها را بیان می کند. در واقع در شاخص عمق مالی، هدف آن است که رشد میزان نقدینگی در کشور، همسو با افزایش یا کاهش تولید ناخالص ملی باشد. در صورتی که نقدینگی کمی در کشور وجود داشته باشد، باید تولید ناخالص ملی کمی را نیز انتظار داشته باشیم و به عکس، اگر نقدینگی بالایی در کشور وجود دارد، باید تولید ناخالص ملی بالاتری را انتظار داشته باشیم.

در مقایسه با کشورهای توسعه یافته و صنعتی جهان (مانند چین و آلمان که شاخص عمق مالی بالای 150 درصد را دارند) ، ایران شاخص کمتری را در این حوزه دارد. برای اقتصاد ایران، داده‌ها شاخص عمق مالی 40 تا 50 درصدی را نشان می دهند که رقم بسیار پایینی حتی نسبت به همسایگان کشور است.

این عدد حاکی از نقدینگی بالای درون کشور در مقایسه با تولید ناخالص ملی پایین است. توسعه انواع بازارهای مالی به خصوص بازار سرمایه می تواند در هدفمند کردن این نقدینگی مازاد کمک شایانی کند. این هدفمند سازی، می‌تواند در نهایت به افزایش تولید ناخالص ملی، رشد سرانه سالانه و جهش تولید منجر شود. (6)
 
نتیجه گیری و جمع بندی
بازارهای مالی و خصوصا بازار سرمایه، از انواع مهم تامین سرمایه‌های جمعی برای شرکت‌ها و صنایع داخل کشور است. این بازار هدف خود را در یکسو کردن پول‌های مازاد و نقدینگی بی هدف کشور، قرار داده و در این مسیر سرمایه گذاران خرد و کلان را در خود جای می دهد. بازار سرمایه به عنوان بازوی اقتصادی صنایع بزرگ و کوچک، نقش مهمی در تولید اشتغال و محصولات دارد.

در صورتی که شاخص توسعه سهام در بازار سرمایه را به عنوان شاخص رشد اقتصادی کشور در نظر بگیریم، می توانیم اثرات آن را در بخش‌های مختلف تولیدی و مالی ببینیم. شاخص توسعه سهام در کشور ما (به عنوان یک کشور نفتی و نفت خیز) ، به نسبت کشورهای توسعه یافته و وارد کننده نفت، عددی بالاتری را نشان می دهد ولی هنوز هم جای رشد بسیاری در این مسیر وجود دارد.


پی نوشتها
  1. www.investopedia.com
  2. www.qjfep.ir
  3. www.economicshelp.org
  4. www.irna.ir
  5. www.civilica.com
  6. www.ecj.iauctb.ac.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.