لزوم تقویت بانوان بازرگان ایرانی در راستای تحقق جهش تولید
جهش تولید شعاری بود که در ادامه شعارهای تولیدی – اقتصادی برای سال 99 از سوی رهبر انتخاب شد. مسئله توجه به تولید داخلی و اتکا به اقتصاد تولیدی مسئله ای است که چند سال قبل از شروع تحریم های وحشیانه آمریکایی علیه اقتصاد ایران، توسط رهبر گوشزد شد. این مسئله به اندازه ای مهم است که چند سالی است هدف گذاری اصلی نظام بر اساس آن انجام گرفته است. یکی از جنبه های تحقق این شعارها به خصوص شعار جهش تولید در مفهومی به نام «بانوان بازرگان ایرانی» نهفته شده است که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار می گیرد.به طور کلی رهبر ایران جنگ امروز در دنیا را به خوبی شناسایی کرده است. امروز اقتصاد به اندازه ای مهم است که می تواند سیاست، فرهنگ و ده ها فاکتور اساسی دیگر را تغییر دهد. هر کشور و هر نظامی که قدرت اقتصادی بالاتری داشته باشد، در واقع می تواند سیاست خودش را حاکم کند و به نوعی پیروز میدان است. اما اقتصاد تنها داشتن ثروت نیست. بسیاری از کشورهای جهان از نظر ثروت از کشورهایی مانند آمریکا و آلمان جلوتر هستند اما هیچگاه توان رقابت با این کشورها را ندارند. چرا که جنگ اقتصادی مبتنی بر فاکتورهای مهم دیگری است. یکی از این فاکتورها مسئله تولید و صادرات غیرنفتی است.
در کلام ساده تر وقتی محصولات شما در بازارهای جهانی خواهان داشته باشد، نه آمریکا و نه هیچ ابر قدرت دیگری نمی تواند این محصولات را از بازار حذف کند. نمونه بارز آن صنایع مس در ایران است. هر صنعت ایران بارها و بارها مورد تحریم صادراتی قرار گرفته است و بارها دستش از بازارهای جهانی کوتاه شده است؛ اما هیچگاه صنعت مس درگیر این تحریم ها نشده است. چرا؟ علت مشخص است. مس ایران به عنوان یک محصول با کیفیت و ارزان اصلی ترین تامین کننده جهانی محسوب می شود. پس آن چیزی که می تواند در این جنگ حرف اول را بزند، چیزی تحت عنوان مخاطب است. (1)
جهش تولید و مفهوم مخاطب
بخش بزرگی از شعار جهش تولید به خود تولید و اقتصاد بر می گردد و موتور اصلی این شعار، حرکت چرخ دنده های تولید محسوب می شود. اما این چرخ دنده ها زمانی کارایی دارند که مخاطبی وجود داشته باشد. در کلام ساده تر تولید با تمام عظمتی که دارد به خرید های خرد مخاطبان وابسته است.این موضوع نه تنها از نظر داخلی بلکه از نظر بازارهای جهانی نیز وجود دارد و یک اصل اساسی محسوب می شود. در دنیای اقتصاد تنها یک چیز پر اهمیت تر از سود و ضرر است و آن مفهوم مخاطب است. شما اگر مخاطب داشته باشید، هیچ قدرتی نمی تواند شما را از تولید باز دارد. زیرا قدرت مخاطب در دنیای امروز بسیار است و مخاطب زمانی راضی می شود که به چیزی که می خواهد برسد.
شما تصور کنید حکومت آمریکا با شرکت اپل به مشکل بخورد یا همانطور که می دانید سال هاست میان شرکت گوگل و حکومت آمریکا مشاجره هایی وجود دارد. اما هیچگاه خدمات این شرکت ها کم نشده یا حتی مورد تهدید نیز قرار نگرفته است. چون این شرکت ها مخاطب دارند و این مخاطب است که یک نوع حفاظت مهم در برابر دولت های پر قدرتی مانند آمریکا ایجاد کرده است. پس اگر می خواهیم تحریم را دور بزنیم و به نوعی آن را شکست بدهیم و یک جهش تولید بزرگ را تجربه کنیم، باید دست به دامان مخاطب شویم. به بیان بهتر باید در مسئله برندینگ و جذب و نگهداری مخاطب بهتر عمل کنیم.
متاسفانه عمده صنایع مادر ایران وابسته به دولت است و حتی نیم نگاهی هم به مخاطب ندارد. زیرا دولت بزرگترین خریدار و تامین کننده مالی این صنایع محسوب می شود. این روندی است که تغییر آن به سال ها زمان نیاز دارد. تا آن روز که این صنایع از دولت جدا شوند و به صورت مستقل اقدام به جذب مشتری کنند، چشم امید اقتصاد داخلی به تولیدهای کوچک خصوصی و بازارگان های داخلی است. آن ها باید بتوانند هر کدام گوشه ای از دریای مخاطبان را برای خود کنند. اما نقش بانوان بازرگان ایرانی در این بین چیست؟ (2)
نقش بانوان بازرگان ایرانی در جهش تولید
نقش بانوان بازرگان ایرانی در مسئله جهش تولید چیست؟ همانطور که بیان کردیم اگر می خواهیم با تحریم ها مقابله کنیم و در این جنگ اقتصادی سهمی از غنایم ببریم، باید به مخاطب توجه کنیم. در بالاتر علت این توجه را شرح دادیم. اما سوال اصلی اینجاست که نقش بانوان بازرگان ایرانی در این بین چیست؟برای پاسخ به این سوال بهتر است نگاهی به مخاطبان بیاندازیم. وقتی مشتری و مخاطب شما غیر از دولت ها باشد، یعنی شما با مردم عادی و به شکل عمومی طرف هستید. از طرف دیگر آیا تمام این مردم مرد هستند؟ یا تمام خریداران شما مردان هستند؟
حتی در صورتی که کسب و کار و تجارت شما به نحوی است که گروه هدف شما را مردان تشکیل می دهند یادتان باشد که این زنان آن ها هستند که قدرت بیشتری در انتخاب آن ها دارند. در کلام ساده تر شما با هدف قرار دادن مخاطبان مرد، در بیشترین حالت ممکن بتوانید همان مخاطبان مرد را جذب کنید. اما اگر بتوانید بر روی ذهن مخاطبان زن تاثیر بگذارید در واقع شما تمام جامعه را می توانید جذب کنید. زیرا مردان معمولا گوش به فرمان زنان هستند و در خرید از آن ها تبعیت می کنند. این نکته بسیار مهمی است که متاسفانه در مسئله برندینگ در ایران به آن توجه نمی شود یا به آن کمتر توجه می شود.
معمولا در میان تولیدکنندگان و تجار ایرانی مخاطب، مخاطب است و بدون اطلاعات خاصی دست به تولید می زند و همیشه هم شاکی از این است که چین بازار را به دست خود گرفته است. چین دانسته است که چگونه مخاطب را به سمت خود بکشد. اگر به محصولات وارداتی چینی دقت کنید، غالبا زرق و برق دارد و به نوعی طراحی شده است که گویی بسیار گران قیمت است. این ها دقیقا چیزی است که یک زن دوست دارد در یک محصول ببیند. پس قدرت زن ها در اقتصاد را دست کم نگیرید. اما هنوز به طور کامل از نقش بانوان بازرگان ایرانی نگفتیم. بهتر است با یک مثال ادبی این داستان را بیان کنیم. (3)
بانوان بازرگان ایرانی و دنیای ادبیات!
اگر کمی با دنیای ادبیات آشنایی داشته باشید احتمالا نام های بزرگانی چون داستایفسکی، چخوف و... را شنیده اید و شاید داستان هایی از آن ها را خوانده باشید. این نویسنده های بزرگ روسی و بسیاری دیگر از نویسندگان بزرگ دنیا که غالبا مرد بودند معمولا شخصیت اول رمان های خودشان را مرد انتخاب می کردند و چندان سراغ شخصیت پردازی زن نمی رفتند؛ اشتباه نکنید! این به خاطر تعصب غلط یا زن ستیزی نیست. بلکه به خاطر این است که اساسا زنان موجوداتی هستند که مردان قادر به شناخت آن ها نیستند!بالزاک نویسنده ای مشهور است که داستان های زیادی دارد اما در یکی از کتاب های خود به نام «زن سی ساله» سعی کرد زنان را بشناسد. اما نه تنها موفق نبود بلکه به سختی نیز شکست خورد. وقتی بزرگانی مانند این افراد که خدای شخصیت پردازی و شخصیت شناسی هستند در برابر شناخت شخصیت زنان عاجز می مانند، از بازرگانان مرد چه انتظاری دارید که بتوانند بر اساس علایق و خواسته های درونی زنان دست به طراحی و تولید بزنند؟!
در دنیای ادبیات نیز زنان نویسنده ای چون مارگارت میچل توانسته اند زنان را به درستی تصویر کنند. پس عملا شما به صورت تجربی می بینید که حضور بانوان بازرگان ایرانی در تولید و تجارت یک امر غیر قابل انکار است.
این زنان هستند که می توانند زنان را بشناسند و این شما هستید که برای فروش محصولات خود حتی به مخاطبان مرد باید از طریق زنان عمل کنید. پس به واقع دنیای اقتصاد باید کمی در ذهن تاجران ایرانی پوست اندازی کند و اجازه دهد که بانوان بازرگان ایرانی وارد عمل شوند. این افراد به خوبی می توانند مخاطب زن را شناسایی کنند و بر اساس نیاز آن ها دست به طراحی و تولید بزنند. در کلام ساده تر شناخت مخاطب زن توسط زن بسیار سریع و راحت است. این در حالی است که مردان حتی در برابر شناخت مردان نیز چندان قدرتی ندارند!
به طور کلی قوه تشخیص خانم ها نسبت به آقایان بیشتر است و این یک فاکتور اساسی در دنیای اقتصاد و تولید محسوب می شود. حضور بانوان بازرگان ایرانی در اقتصاد می تواند مخاطب بیشتری را سمت بازارهای ایرانی بکشد و تولیدات داخلی می تواند مخاطبان اصلی خود را پیدا کند. وقتی مخاطب پیدا شود و این مخاطب بخواهد که از اجناس ما استفاده کند، نه امریکا و نه هیچ کشور دیگری قادر به حذف تولیدات ایرانی نخواهند بود.
نقش بانوان بازرگان ایرانی در جذب مخاطب
گفتن این جمله که «چین بازار را به دست گرفته» یا این که «چین جنس ارزان تولید میکند» و ... همه و همه تنها رد اتهام کردن از عدم توانایی خودمان است. چین و تولید کنندگان چینی توانسته اند بر اساس مفاهیم اقتصادی و برندینگ بازارهای جهانی را در اختیار خود بگیرند؛ حال آیا این ها مقصر هستند؟مخاطب نیز وقتی می بیند می تواند جنسی را زیباتر، با کیفیت تر و ارزان تر تهیه کند چرا باید سراغ کالای شما بیاید؟ چون ایرانی است؟! یادتان باشد اقتصاد با احساسات چندان رابطه خوبی ندارد. در اقتصاد زبان سود و زیان است که صحبت می کند. شما باید بتوانید مخاطب را جذب خودتان کنید. راه های مختلفی برای این جذب پیدا کنید.
مخاطب ایرانی امروز، کمتر از هر مخاطب دیگری به اجناس و تولیدات داخلی اعتماد دارد. پس اگر شما بتوانید آن را مجاب کنید می توانید بازارهای جهانی را هم در اختیار خودتان بگیرید. پس دست به کار شوید. از بانوان بازرگان ایرانی در تجارت و تولیدات خودتان استفاده کنید. این افراد می توانند بازار خوبی برای شما شناسایی کنند.
تولیدات چینی شاید زیاد و بسیار پرمصرف شده باشند اما شما می توانید با شناسایی درست و داشتن یک مسیر هدفمند به سادگی آن ها را دور بزنید. یادتان باشد مخاطب نسبت به استفاده از هیچ تولیدات یا هیچ برندی تعهدی ندارد. این مفهوم در موقعیت امروز به نفع شماست. شما می توانید با استفاده از بانوان بازرگان ایرانی و شناسایی درست بازار مخاطب های برندهای مختلف چینی یا سایر برندها را به سمت خودتان جذب کنید. وقتی مخاطب داخلی جذب شما شود، بازار از بخش واردات به سمت صادرات چرخش موضع می دهد. در این حالت چرخ اقتصاد به نفع داخل کشور خواهد چرخید. (3)
نتیجه گیری و جمع بندی
همانطور که می بینید، یک مخاطب می تواند به طور کلی معادلات اقتصادی جهان را تغییر دهد. از همین روی است که غالب تبلیغات و خبرها با هدف تاثیرگذاری در ذهن مخاطب ایجاد می شود تا مخاطب را به سمتی که دوست دارد بکشند. شک نکنید پشت هر اتفاق سیاسی یا فرهنگی یک هدف اقتصادی بزرگ خوابیده است. به بانوان بازرگان ایرانی اعتماد کنید؛ آن ها می توانند رمز موفقیت اقتصاد ایران باشند.پی نوشتها
- www.tweakyourbiz.com
- www.srtc.ac.ir
- www.connectamericas.com