0
مسیر جاری :
می ‌معرفت و باده عشق الهی در مثنوی مولانا (مولوی)

می ‌معرفت و باده عشق الهی در مثنوی

جرعه‌ای از آن جام ترسا کار هزاران سبو و خُم‌خانه می‌کند، سخن از می‌معرفت است که در آن مایه‌ی پنهانی است. منظور مولانا از این ابیات این است که اسرار حق را همان کسانی می‌دانند که غالباً ظاهرشان آراستگی و...
شرح حیرت عارفانه در مثنوی مولانا (مولوی)

شرح حیرت عارفانه در مثنوی

انسان کامل جامع ضدین است؛ یعنی جانِ شیخ از نورِ تابان است و همو جسمی خاکی دارد. مانده‌ام که بگویم، شیخ آن جان منور است یا این جسم مکدّر؟‌ای برادر! اگر حقیقت شیخِ کامل، همین جسم متکاثف است، پس آن جان منور...
مست تجلی حضرت حق مولانا (مولوی)

مست تجلی حضرت حق

خداوندا! چشمان ما مست شده و تو، از ما در گذر که بار گناهانمان سنگین گشته است.‌ ای پنهان! به راستی که مشرق و مغرب را پُر کرده‌ای و بر نور آنها برتری: «و بعظمتک التی ملأت کل شیء و بأسمائک التی ملأت اران...
بنده پروری مولانا (مولوی)

بنده پروری

یکی از فقرای با ذوقِ شهر هرات که در سوز و سرمای زمستان از برهنگی خود در رنج و عذاب بود، وقتی چشمش به غلامان عمید (یکی از رجال عصر سلجوقی) افتاد و دید که آنان با وجود غلام بودن، جامه‌های فاخر و حریر در...
شهود ذات حق از نگاه مثنوی مولانا (مولوی)

شهود ذات حق از نگاه مثنوی

مایه شادی و اندوه عاشقان، آن محبوب حقیقی است و دستمزد و پاداش خدمت آنان نیز هموست. ملاک کار عاشقان، شهود ذات حق است؛ چه خداوند بر آنان لطف ببارد و چه قهر. اگر به جز معشوق حقیقی، چیز دیگری در دل عاشق جلوه...
رابطه پروردگار با بندگان در بیان مثنوی مولانا (مولوی)

رابطه پروردگار با بندگان در بیان مثنوی

سخن درباره رابطه پروردگار با بندگان و توصیف ادراکات بنده‌ی آگاه است. مولانا می‌گوید: آن‌چه بنده از رابطه خود با حق در می‌یابد، ممکن است حقیقتی به عکس آن چیزی داشته باشد که خود می‌بیند. هر کس که به سمت...
کیمیای تجلیات جمال الهی در بیان مثنوی مولانا (مولوی)

کیمیای تجلیات جمال الهی در بیان مثنوی

خداوندا! این دل سرگشته و حیران را چاره نما و به این بدن‌هایی که از فرط مجاهده و ریاضت و سنگینی مسئولیت، خمیده شده است، تیر همت و کشش عطا کن.‌ ای ساقی حقیقت! از آن جام معرفت و عنایتت و از جام لبریز انبیا...
سرمستان باده حقیقت و معرفت در بیان مثنوی مولانا (مولوی)

سرمستان باده حقیقت و معرفت در بیان مثنوی

ای خدای بی‌همتا حال که گوش باطن ما را مطیع و شنوای سخنان والایت کرده‌ای، در حق ما احسان دیگری نما؛ گوش ما را بگیر و ما را بدان محفلی بکشان که سرمستان باده‌ی حقیقت از شراب ناب معرفتت می‌نوشند.‌ ای پروردگار...
خوب و بد آفرینش نشانه خداوندی مولانا (مولوی)

خوب و بد آفرینش نشانه خداوندی

مولانا می‌گوید: پدیده‌های آفرینش، زشت و زیبا، همه نشانه‌ی قدرت و فضل الهی است. این در نظر ما و بر پایه‌ی سود و زیان ماست که چیزی زشت یا زیبا می‌نماد. «رادی اوست»، یعنی لطف و بخشندگی اوست که همه چیز (خوب...
عینیت توحید و خلق‌گرایی در مثنوی مولانا (مولوی)

عینیت توحید و خلق‌گرایی در مثنوی

کسی که خدا به او گفت: بیمار شدم و تو به عیادتم نیامدی، فقط بنده‌ام رنجور نشد، بلکه من (خالق) نیز بیمار شدم. اشاره دارد به حدیث: «ان الله یقول یوم القیامة یا ابن آدم فرضتُ فلم تعدنی، قال یا رب کیف اعودُک...