مسیر جاری :
مفاهیم رنگ در تعزیه
نقاب و کله سازی در مراسم شبیه خوانی
جهاد تبیین از دیدگاه مقام معظم رهبری «دامت برکاته»
نماز روز 28 صفر چگونه خوانده می شود؟
قدرت هوشمند حزب الله در مواجهه با مخالفان
همه چیز راجع به کف کاذب پشت بام
تعزیه حضرت عباس(ع)
تعزیه طفلان مسلم(ع)
تعزیه مسلم بن عقیل(ع)
تعزیه حضرت علی اکبر(ع)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
چهار زن برگزیده عالم
مهاجرت حیوانات
نحوه خواندن نماز والدین
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
علم پشت پرده رنگ حنا
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
دعای هفت هیکل و خواص آن
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
آن دل که مرا بود و توي ديده سلبوه
آن دل که مرا بود و توي ديده سلبوه شاعر : اوحدي مراغه اي و آن تن که کشيدي به کمنمدش جذبوه آن دل که مرا بود و توي ديده سلبوه صد بار به دستان مصيبت صلبوه و آن ديدهي دريا...
اي شهر شگرفان را غير از تو اميري نه
اي شهر شگرفان را غير از تو اميري نه شاعر : اوحدي مراغه اي بيياد تو در عالم ذهني و ضميري نه اي شهر شگرفان را غير از تو اميري نه اين جمله مريدان را جز عشق تو پيري نه شهري...
اي در غم عشقت مرا انديشهي بهبود نه
اي در غم عشقت مرا انديشهي بهبود نه شاعر : اوحدي مراغه اي کردم زيان در عشق تو صد گنج و ديگر سود نه اي در غم عشقت مرا انديشهي بهبود نه در مهر کوش، اي با تو من در بند دير...
بسيار دشمنست مرا و تو دوست نه
بسيار دشمنست مرا و تو دوست نه شاعر : اوحدي مراغه اي با دوستان خويشتن اينها نکوست؟ نه بسيار دشمنست مرا و تو دوست نه وانگه تو با کسي که درين گفت و گوست نه من سال و ماه...
گرد مغان گرد و بادهاي مغانه
گرد مغان گرد و بادهاي مغانه شاعر : اوحدي مراغه اي تا به کجا ميرسد حديث زمانه؟ گرد مغان گرد و بادهاي مغانه هر چه بجز عشق، باد دان و فسانه هر چه بجز مي، بلاشناس و مصيبت...
سر در کف پايت نهم، اي يار يگانه
سر در کف پايت نهم، اي يار يگانه شاعر : اوحدي مراغه اي روزي که درآيي ز درم مست شبانه سر در کف پايت نهم، اي يار يگانه از شمع رخت ميزند آن نور زبانه در صورت خوبان همه نوريست...
پديد نيست اسيران عشق را خانه
پديد نيست اسيران عشق را خانه شاعر : اوحدي مراغه اي کجاست بند؟ که صحرا گرفت ديوانه پديد نيست اسيران عشق را خانه که خسته شد جگر آشنا و بيگانه چنان ز فرقت آن آشنا بناليدم...
بر در ميخانه اين غلغل و آن طنطنه
بر در ميخانه اين غلغل و آن طنطنه شاعر : اوحدي مراغه اي چيست؟ بياور چراغ، پيش نه آتشزنه بر در ميخانه اين غلغل و آن طنطنه همچو منش مست کن، رود بر طل و منه گر ز حريفان...
اي روشن از رخ تو زمين و زمان همه
اي روشن از رخ تو زمين و زمان همه شاعر : اوحدي مراغه اي تاريک بيتو چشم همين و همان همه اي روشن از رخ تو زمين و زمان همه و افتاده از يقين خود اندر گمان همه از خود ترا...
در سر و سراي خود نگذاشتم الاالله
در سر و سراي خود نگذاشتم الاالله شاعر : اوحدي مراغه اي وندر دل وراي خود نگذاشتم الاالله در سر و سراي خود نگذاشتم الاالله وز خار به جاي خود نگذاشتم الاالله از غير به جاي...