مسیر جاری :
دلیل تغییر بوی بدن در سنین مختلف چیست؟
متن کامل سوره واقعه با خط درشت + صوت و ترجمه
رمزگشایی از حرکت نمادین انگشت در دعای (یا مَنْ اَرْجُوهُ)
خط رقاع و توقیع مورد علاقه گرافیستها
تدریس خصوصی شیمی؛ راهی برای یادگیری بهتر و عمیقتر
متن کامل سوره انسان با خط درشت + صوت و ترجمه
نگاهی به دستاوردهای خون پاک شهدا در پرتو بیانات رهبری
بهترین خوشنویسان معاصر ایران
هزینه راه اندازی کلینیک کاشت مو چه قدر است؟
تفریحات شبانه در وان ترکیه
نحوه خواندن نماز والدین
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
مهم ترین خواص هویج سیاه
پیش شماره شهر های استان تهران
تنگ چزابه
پيش چشمم لاله خندان مي شود چشم من جاي شهيدان مي شود از زمانه دور مي گردد دلم قاب عكس نور مي گردد دلم كاش مي شد ماند و از اينجا نرفت ماند و سوي شهر پر غوغا نرفت
باب الفتوح
خرمشهر، هويزه، بستان و... جولانگاه بعثيان است و آبادان بزرگ با تمام اهميتش سخت در محاصره ارتش عراق است؛ هيچ اراده ي مؤثري در داخل کشور در پي آزادسازي مناطق اشغالي نيست، به جز امام (ره) که به تنهايي در...
خوانديم تا چشم هايشان نبينند
سکوت مرگباري منطقه فاو را در برگرفته بود. انتهاي خط، سعيد و رضا درون سنگر به نگهباني نشست بودند. جلوي سنگر کانال مخروبه اي قرار داشت که سمت چپش را آب و سمت راست آن را نيزار پوشانده بود. ناگهان از درون...
در آمدي براي آسيب شناسي خاطره نگاري دفاع مقدس
بيش از دو دهه از دوران دفاع مقدس ما مي گذرد. اداره کنندگان اين دفاع تاريخي امروز در کسوت هاي متفاوت روزگار مي گذرانند و هر از چند گاهي که يادي از گذشته مي کنند خاطراتي تلخه و شيرين و شنيدني - نه تنها براي...
اسوههای مدیریت
مهر ماه 1359 بود که تازه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شده بود که مهدی به خواستگاریام آمد. او را یک بار در تلویزیون دیده بودم که به عنوان شهردار ارومیه خیلی شمرده و متین صحبت میکند. دست روزگار او را به...
تا کارش تموم شد آمد پيش ما
با روئي گشاده و با تبسمي که به لب داشت گفت علي اکبر به من کم لطفه، بي معرفت بيست و هفت ساله که سراغم نيامده. ولي حسين تا کارش تموم شد آمد پيش ما و ما را چشم به راه نگذاشت. البته بايد داوود را هم بگم که...
طريق القدس
خب! حالا جنگ شروع شد، يک برجستگي علمي نظامي هم از او برايتان بگويم که شما دنبالش باشيد. بدانيد عزيزان، ايشان شد فرمانده نيرو. دانشکده فرماندهي ستاد ارتش را تعطيل کرد و گفت طراحان عمليات بيايند منطقه عمليات...
پيراهني که اين عارف با ان نماز شب خوانده بر تن کردم
خب، داشتيم مي رفتيم به سمت عمليات، از تهران حرکت کرده بوديم. وقتي که به قم رسيديم، طبق روال به راننده اشاره اي کرد. راننده پيچيد به سمت منزل حضرت آيت الله بهاء الديني، وارد منزل شديم. محبت خاصي بين شهيد...
ارتفاع402
هوا خيلي گرم بود. حدوداً فکر مي کنم. گرماي هوا به 40درجه سانتيگراد مي رسيد. دو نفر همراهم بودند، آقاي سرهنگ فردپور و يک سرباز مسلح که مراقب ما بود. (1)
راه افتاديم از کمرکش ارتفاع 402 مي رفتيم بالا،...
گفتم اين افسر جوان فرمانده نيروي زميني خواهد شد
شايد يه چيزي حدود 60-70 سانت برف بود. سراغ فرمانده گروهان رو مي گرفتم سربازا با يه عشقي آدرس مي دادند. که سنگر فرمانده گروهان اونجاست. (1) انسان فکر مي کرد سنگر برادر همرزمشون رو دارن نشان ميدن. وقتي هم...