مسیر جاری :
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
ولایت اهلبیت علیهم السلام نقشه راه سعادت
آموزشگاه زبان پردیسان ارائه دهنده دوره های متنوع و مدرن
ترسناک ترین مسیرهای ریلی جهان
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
پنج گوهر درخشان میراث فاطمی
لیفت سینه: جراحی جوانسازی و رفع افتادگی سینهها برای ظاهری جذاب
ترفند افزایش سرعت اینترنت تا 100 برابر
رزرو هتل پارس شیراز برای سفر خانوادگی
چهار زن برگزیده عالم
نحوه خواندن نماز والدین
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
اي قصه بهشت ز کويت حکايتي
شرح جمال حور ز رويت روايتي اي قصه بهشت ز کويت حکايتي
آب خضر ز نوش لبانت کنايتي انفاس عيسي از لب لعلت لطيفهاي
آن غاليه خط گر سوي ما نامه نوشتي
گردون ورق هستي ما درننوشتي آن غاليه خط گر سوي ما نامه نوشتي
دهقان جهان کاش که اين تخم نکشتي هر چند که هجران ثمر وصل برآرد
با مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي
تا بيخبر بميرد در درد خودپرستي با مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستي عاشق شو ار نه روزي کار جهان سر آيد
اي دل مباش يک دم خالي ز عشق و مستي
وان گه برو که رستي از نيستي و هستي اي دل مباش يک دم خالي ز عشق و مستي
هر قبلهاي که بيني بهتر ز خودپرستي گر جان به تن ببيني مشغول کار او شو
اي که بر ماه از خط مشکين نقاب انداختي
لطف کردي سايهاي بر آفتاب انداختي اي که بر ماه از خط مشکين نقاب انداختي
حاليا نيرنگ نقشي خوش بر آب انداختي تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت
مخمور جام عشقم ساقي بده شرابي
پر کن قدح که بي مي مجلس ندارد آبي مخمور جام عشقم ساقي بده شرابي
مطرب بزن نوايي ساقي بده شرابي وصف رخ چو ماهش در پرده راست نايد
لبش ميبوسم و در ميکشم مي
به آب زندگاني بردهام پي لبش ميبوسم و در ميکشم مي
نه کس را ميتوانم ديد با وي نه رازش ميتوانم گفت با کس
به صوت بلبل و قمري اگر ننوشي مي
علاج کي کنمت آخرالدواء الکي به صوت بلبل و قمري اگر ننوشي مي
که ميرسند ز پي رهزنان بهمن و دي ذخيرهاي بنه از رنگ و بوي فصل بهار
ساقي بيا که شد قدح لاله پر ز مي
طامات تا به چند و خرافات تا به کي ساقي بيا که شد قدح لاله پر ز مي
چين قباي قيصر و طرف کلاه کي بگذر ز کبر و ناز که ديدهست روزگار
سحرگاهان که مخمور شبانه
گرفتم باده با چنگ و چغانه سحرگاهان که مخمور شبانه
ز شهر هستيش کردم روانه نهادم عقل را ره توشه از مي