مسیر جاری :
#شعر #آلبوم ماه و ماهی در راسخون
#شعر #آلبوم ماه و ماهی در مقالات
#شعر #آلبوم ماه و ماهی در فیلم و صوت
#شعر #آلبوم ماه و ماهی پرسش و پاسخ
#شعر #آلبوم ماه و ماهی در مشاوره
#شعر #آلبوم ماه و ماهی در خبر
#شعر #آلبوم ماه و ماهی در سبک زندگی
#شعر #آلبوم ماه و ماهی در مشاهیر
#شعر #آلبوم ماه و ماهی در احادیث
#شعر #آلبوم ماه و ماهی در ویژه نامه
مفاهیم رنگ در تعزیه
نقاب و کله سازی در مراسم شبیه خوانی
جهاد تبیین از دیدگاه مقام معظم رهبری «دامت برکاته»
نماز روز 28 صفر چگونه خوانده می شود؟
قدرت هوشمند حزب الله در مواجهه با مخالفان
همه چیز راجع به کف کاذب پشت بام
تعزیه حضرت عباس(ع)
تعزیه طفلان مسلم(ع)
تعزیه مسلم بن عقیل(ع)
تعزیه حضرت علی اکبر(ع)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
چهار زن برگزیده عالم
مهاجرت حیوانات
نحوه خواندن نماز والدین
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
علم پشت پرده رنگ حنا
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
دعای هفت هیکل و خواص آن
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
پيام آور روزگاران
جهان را بود تا فراز و فرود به فردوسي از ما هزاران درود تويي گوهر پاک و گوهر شناس سزد از تو دم هزاران سپاس سرو سرور اوستادان تويي سخن را گرامي سخندان تويي
ز خورشيد تابان فروزان تري هنر را افروغ و هنر...
بهشت روان پرور
شيراز، اي بهشت روان پرور اي شهر شور و شوق و دل و دلبر اي خاک پاک توست به چشم من چون سرمه سپاهان، روشنگر اي کان حسن و معدل لب لعل اي شهر پر کرشمه و پرزيور اي باغ سروناز گل سوري اي شهر بلبل و گل و سيسنبر
به ياد وطن
عشق وطن، زخم مرا مرهم است راز دل زار مرا محرم است اي فلکي نور شب تار من روشني ديده بيدار من باز ز سحر سخن اعجاز کن باز در قول و غزل باز کن باز بر آن چنگ کهن چنگ زن چنگ بر آن چنگ به آهنگ زن
به ياد فيروز کوهي
سيد بزرگوار مرحوم استاد اميري فيروز کوهي دانشمند و اديب نامور به بنده محبت فراوان داشت و در سال هاي نخست آوارگي ام ازهيچ گونه همکاري و همراهي دريغ نفرمود. شعر زير را به ياد آن مرحوم سرودم و گمان مي کنم...
به فرّ فردوسي
بيا که نوبت وجد و سرود خواني ماست بساط جشن همايون و خرمي برپاست فرشته باز در آمد به ساحت فردوس نواي دلکش کروبيان به عرش به پاست بيا به گلشن فردوس، مهد فردوسي که ترتبش به طراوت خوش و عبير آساست بهنام...
به پيشگاه وطن
اي کعبة عشق و خانة شوق اي مهد جمال و معبد ذوق اي خاک درت فروغ ديده بر ديده چو توتيا کشيده ماه من و آسمان من، تو مهر من و مهربان من، تو هر ذرة تو مرا جهاني
هر قطره چو بحر بي کراني چون مادر مهرپروري...
آزادگي و عشق
ايراني ام و ريشه به خاک وطنم هست عشق و وطن آميخته با جان و تنم هست هرگز به همه گوهر عالم نفروشم اين درّ دري را که به درج دهنم هست در سينه نهان کرده ام آتشکدة پارس آن آتش پرسوز، نهان در سخنم هست
آرش و تيرگان
حماسه آرش که در اوستا به درازي از آن سخن رفته است، در زمان فرمانروايي منوچهر- نوه ايرج- روي داد. در آن هنگام تورانيان بر بخش ستردگي از ايران چنگ انداخته بودند و ايرانيان بسيار اندوهگين بودند. پس بر آن...
آذربايجان، جان و سر ايران
آرزوي ما تويي تو قبلة دلها تويي تو جان بي تو آرامي ندارد کارام جان ما تويي تو عاشقم اي مه به رويت سر خوشم اي گل به بويت مجنون تر از مجنون منم من زيباتر از ليلي تويي تو مي ده به ياران کهن
ايراني، اي سره مرد
در فروردين 67 به زادبوم خود، توس (مشهد) رفته بودم، بيمارگونه و گريزان از بمب و موشک جنگ تحميلي، و مدتها بود شعري نگفته بودم؛ اما به محض سکونت و سکون يافتن در مشهد، اين قصيده به خاطرم خطور کرد.