0
مسیر جاری :
بهداشت بشري در شعر شاعران شعر

بهداشت بشري در شعر شاعران

لاله، خونين کفن از خاک سر آورده برون خاک، مستوره ي قلب بشر آورده برون نيست اين لاله ي نوخيز، که از سينه ي خاک پنجه ي جنگ جهاني جگر آورده برون دست خونين زمين است که از بهر دعا صلح جويانه زکوه وکمر...
حزن ماندگار شعر

حزن ماندگار

هوا کمي مسموم است . خانه هاي گلي در خود فرو رفته اند . بلال ، در سکوت و وهم ، فرو رفته و هواي اذان از سرش پريده . خبر به مکه رسيده است کعبه در حسرت باران آيه هايي است که از زبان رسول جاري مي شد .روزگار...
نواي دلتنگي شعر

نواي دلتنگي

من با تمام حادثه پيوند خورده ام شلاقهاي سخت و نفس بند خورده ام شرقي ترين نگاه مرا درک مي کند وقتي به جان چشم تو سوگند خورده ام من بارها چکيده ي اين شعر سرخ را
باران شعر شعر

باران شعر

باغ ، در حسرت يک رهگذر باراني ست و نصيب دل من ، چشم تو باراني ست بي تو اي ژرف ترين خاطره سبز بهار ! چشمها منتظر يک پدر باراني ست کسي انگار که آهسته به در مي کوبد باز کن قاصدکي پشت در باراني ست...
محبوبيت و مقبوليت در شعر شاعران شعر

محبوبيت و مقبوليت در شعر شاعران

بس نکته غير حسن بيايد که تا کسي مقبول طبع مردم صاحنظر شود حافظ داني آسوده کيست در عالم ؟ آنکه مقبول اهل عالم نيست خاقاني
سروده های انقلابی شعر

سروده های انقلابی

برخيز، که فجر انقلاب است امروز بيگانه صفت، خانه خراب است امروز هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد از لطف خدا، نقش بر آب است امروز فجر است و سپيده حلقه بر در زده است روز آمده، تاج لاله بر سر زده است
شعر و شعرا در کلام رهبر شعر

شعر و شعرا در کلام رهبر

من شعراى معاصر را تقسيم مى كنم به شعرايى كه غزل سرا بودند، و شعرايى كه قصيده سرا بودند، و شعرايى كه نوسرا بودند. هر كدام چند نفرى هستند كه من به ايشان علاقه داشتم . در غزل ، مرحوم اميرى فيروز كوهى است...
یک گفت و شنود با رهبر درباره امین شعر

یک گفت و شنود با رهبر درباره امین

مى خواهم اين امين از نوشته ها و شعرهاى حتى عارفانه اش براى جوان امروزى بگويد؛ بفرماييد چه شعرهايى داشته ايد و مى خواستم از امين براى ما بگوييد. عرض كنم حضور شما كه ماجراى امين ، ماجراى ديگر و عالم ديگر...
برای شهید حسین فهمیده شعر

برای شهید حسین فهمیده

از همیشه خندان تو آسمان چون همیشه زیبا بود غنچه در غنچه باغ می خندید کوه وصحرا و بیشه زیبا بود زندگی عطر دوستی می داد عطر ایمان و عطر آزادی
ترنم شعر شعر

ترنم شعر

براي آمدنت انتظار كافي نيست دعا و اشك و دل بي‌قرار كافي نيست چنين كه يخ زده ايمان من، اگر هر روز هزار بار ببارد بهار كافي نيست تمام هر چه شراب است غير چشمانت