مسیر جاری :
![گر درد طلب رهبر اين قافله بودي گر درد طلب رهبر اين قافله بودي](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
گر درد طلب رهبر اين قافله بودي
گر درد طلب رهبر اين قافله بودي شاعر : صائب تبريزي کي پاي ترا پردهي خواب آبله بودي؟ گر درد طلب رهبر اين قافله بودي گر نالهي شبگير درين مرحله بودي زود اين ره خوابيده...
![اي شمع طور از آتش حسنت زبانهاي اي شمع طور از آتش حسنت زبانهاي](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
اي شمع طور از آتش حسنت زبانهاي
اي شمع طور از آتش حسنت زبانهاي شاعر : صائب تبريزي عالم به دور زلف تو زنجير خانهاي اي شمع طور از آتش حسنت زبانهاي زين بيشتر چگونه کند سعي، دانهاي؟ شد سبز و خوشه کرد...
![اي جهاني محو رويت، محو سيماي کهاي؟ اي جهاني محو رويت، محو سيماي کهاي؟](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
اي جهاني محو رويت، محو سيماي کهاي؟
اي جهاني محو رويت، محو سيماي کهاي؟ شاعر : صائب تبريزي اي تماشاگاه عالم، در تماشاي کهاي؟ اي جهاني محو رويت، محو سيماي کهاي؟ تو چنين حيران ابروي دلاراي کهاي؟ عالمي...
![دلربايانه دگر بر سر ناز آمدهاي دلربايانه دگر بر سر ناز آمدهاي](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
دلربايانه دگر بر سر ناز آمدهاي
دلربايانه دگر بر سر ناز آمدهاي شاعر : صائب تبريزي از دل من چه به جا مانده که باز آمدهاي دلربايانه دگر بر سر ناز آمدهاي چشم بد دور که بسيار بساز آمدهاي در بغل شيشه...
![در کدامين چمن اي سرو به بار آمدهاي؟ در کدامين چمن اي سرو به بار آمدهاي؟](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
در کدامين چمن اي سرو به بار آمدهاي؟
در کدامين چمن اي سرو به بار آمدهاي؟ شاعر : صائب تبريزي که ربايندهتر از خواب بهار آمدهاي در کدامين چمن اي سرو به بار آمدهاي؟ خانهپردازتر از سيل بهار آمدهاي با گل...
![بهار گشت، ز خود عارفانه بيرون آي بهار گشت، ز خود عارفانه بيرون آي](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
بهار گشت، ز خود عارفانه بيرون آي
بهار گشت، ز خود عارفانه بيرون آي شاعر : صائب تبريزي اگر ز خود نتواني، ز خانه بيرون آي بهار گشت، ز خود عارفانه بيرون آي نگشته است صبا تا روانه بيرون آي بود رفيق سبکروح...
![يارب آشفتگي زلف به دستارش ده يارب آشفتگي زلف به دستارش ده](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
يارب آشفتگي زلف به دستارش ده
يارب آشفتگي زلف به دستارش ده شاعر : صائب تبريزي چشم بيمار بگير و دل بيمارش ده يارب آشفتگي زلف به دستارش ده دلي از سنگ خدايا به پرستارش ده تا به ما خسته دلان بهتر ازين...
![صبح شد برخيز مطرب گوشمال ساز ده صبح شد برخيز مطرب گوشمال ساز ده](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
صبح شد برخيز مطرب گوشمال ساز ده
صبح شد برخيز مطرب گوشمال ساز ده شاعر : صائب تبريزي عيشهاي شب پريشان گشته را آواز ده صبح شد برخيز مطرب گوشمال ساز ده چنگ را بگذار، قانون محبت ساز ده هيچ ساز از دلنوازي...
![يارب از عرفان مرا پيمانهاي سرشار ده يارب از عرفان مرا پيمانهاي سرشار ده](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
يارب از عرفان مرا پيمانهاي سرشار ده
يارب از عرفان مرا پيمانهاي سرشار ده شاعر : صائب تبريزي چشم بينا، جان آگاه و دل بيدار ده يارب از عرفان مرا پيمانهاي سرشار ده اين پريشان سير را در بزم وحدت بار ده هر...
![به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته
به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته شاعر : صائب تبريزي برآمد از پس کوه آفتاب آهسته آهسته به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته که خواهد خورد خونم چون کباب آهسته آهسته...