مسیر جاری :
![ما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم ما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
ما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم
ما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم شاعر : صائب تبريزي محرم آيينهي خورشيد از پاس دميم ما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم ما درين بستانسرا گويا که نخل ماتميم دست...
![ما درد را به ذوق مي ناب ميکشيم ما درد را به ذوق مي ناب ميکشيم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
ما درد را به ذوق مي ناب ميکشيم
ما درد را به ذوق مي ناب ميکشيم شاعر : صائب تبريزي از آه سر منت مهتاب ميکشيم ما درد را به ذوق مي ناب ميکشيم از سنگ، ناز گوهر سيراب ميکشيم از حيف و ميل، پلهي ميزان...
![گر چه چندين خرمن گل را به يکديگر زديم گر چه چندين خرمن گل را به يکديگر زديم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
گر چه چندين خرمن گل را به يکديگر زديم
گر چه چندين خرمن گل را به يکديگر زديم شاعر : صائب تبريزي دامن و دست تهي زين باغ و بستان ميبريم گر چه چندين خرمن گل را به يکديگر زديم ما به جاي گل ز گلشن چشم حيران ميبريم...
![چشم اميد به مژگانتر خود داريم چشم اميد به مژگانتر خود داريم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
چشم اميد به مژگانتر خود داريم
چشم اميد به مژگانتر خود داريم شاعر : صائب تبريزي روي خود تازه به آب گهر خود داريم چشم اميد به مژگانتر خود داريم اين اميدي که به دامانتر خود داريم به گل ابر بهاران...
![چندان که چو خورشيد به آفاق دويديم چندان که چو خورشيد به آفاق دويديم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
چندان که چو خورشيد به آفاق دويديم
چندان که چو خورشيد به آفاق دويديم شاعر : صائب تبريزي ما پير به روشندلي صبح نديديم چندان که چو خورشيد به آفاق دويديم از بار گنه همچو کمان گر چه خميديم يک بار نجست از دل...
![ما در شکست گوهر يکدانهي خوديم ما در شکست گوهر يکدانهي خوديم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
ما در شکست گوهر يکدانهي خوديم
ما در شکست گوهر يکدانهي خوديم شاعر : صائب تبريزي سنگ ملامت دل ديوانهي خوديم ما در شکست گوهر يکدانهي خوديم ما غافلان به خواب ز افسانهي خوديم چون بلبل از ترانهي خود...
![ما تازه روي چون صدف از دانهي خوديم ما تازه روي چون صدف از دانهي خوديم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
ما تازه روي چون صدف از دانهي خوديم
ما تازه روي چون صدف از دانهي خوديم شاعر : صائب تبريزي خرسند از محيط به پيمانهي خوديم ما تازه روي چون صدف از دانهي خوديم در کعبهايم و ساکن بتخانهي خوديم ما را غريبي...
![گر چه از وعدهي احسان فلک پير شديم گر چه از وعدهي احسان فلک پير شديم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
گر چه از وعدهي احسان فلک پير شديم
گر چه از وعدهي احسان فلک پير شديم شاعر : صائب تبريزي نعمتي بود که از هستي خود سير شديم گر چه از وعدهي احسان فلک پير شديم غنچه بوديم درين باغ، که دلگير شديم نيست زين...
![صبح در خواب عدم بود که بيدار شديم صبح در خواب عدم بود که بيدار شديم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
صبح در خواب عدم بود که بيدار شديم
صبح در خواب عدم بود که بيدار شديم شاعر : صائب تبريزي شب سيه مست فنا بود که هشيار شديم صبح در خواب عدم بود که بيدار شديم به تماشاي تو سرگشته چو پرگار شديم پاي ما نقطه...
![جز غبار از سفر خاک چه حاصل کرديم؟ جز غبار از سفر خاک چه حاصل کرديم؟](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
جز غبار از سفر خاک چه حاصل کرديم؟
جز غبار از سفر خاک چه حاصل کرديم؟ شاعر : صائب تبريزي سفر آن بود که ما در قدم دل کرديم جز غبار از سفر خاک چه حاصل کرديم؟ ما که هر گام درين راه دو منزل کرديم دامن کعبه...