گر چه از وعده‌ي احسان فلک پير شديم

گر چه از وعده‌ي احسان فلک پير شديم شاعر : صائب تبريزي نعمتي بود که از هستي خود سير شديم گر چه از وعده‌ي احسان فلک پير شديم غنچه بوديم درين باغ، که دلگير شديم نيست زين سبز چمن کلفت ما امروزي اينقدر بود که تسليم به تقدير شديم گر چه از کوشش تدبير نچيديم گلي شد جهان پير، همان روز که ما پير شديم دل خوش مشرب ما داشت جوان عالم را راضي از سلسله‌ي زلف به زنجير شديم تن نداديم به آغوش زليخاي هوس محو يک چهره چو آيينه‌ي تصوير شديم صلح کرديم به يک...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گر چه از وعده‌ي احسان فلک پير شديم
گر چه از وعده‌ي احسان فلک پير شديم
گر چه از وعده‌ي احسان فلک پير شديم

شاعر : صائب تبريزي

نعمتي بود که از هستي خود سير شديمگر چه از وعده‌ي احسان فلک پير شديم
غنچه بوديم درين باغ، که دلگير شديمنيست زين سبز چمن کلفت ما امروزي
اينقدر بود که تسليم به تقدير شديمگر چه از کوشش تدبير نچيديم گلي
شد جهان پير، همان روز که ما پير شديمدل خوش مشرب ما داشت جوان عالم را
راضي از سلسله‌ي زلف به زنجير شديمتن نداديم به آغوش زليخاي هوس
محو يک چهره چو آيينه‌ي تصوير شديمصلح کرديم به يک نفس ز نقاش جهان
که به دريوزه به صد خانه پي شير شديمصائب آن طفل يتيميم در آغوش جهان


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط