ما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم

ما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم شاعر : صائب تبريزي محرم آيينه‌ي خورشيد از پاس دميم ما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم ما درين بستانسرا گويا که نخل ماتميم دست...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم
ما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم
ما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم

شاعر : صائب تبريزي

محرم آيينه‌ي خورشيد از پاس دميمما چو صبح از راست گفتاري علم در عالميم
ما درين بستانسرا گويا که نخل ماتميمدست افسوس است برگ ما و بار دل ثمر
اي بهشت عاشقان، آخر نه ما هم آدميم؟مدتي آدم گل از نظاره‌ي فردوس چيد
هم ز يکديگر جدا افتاده و هم با هميمدر ته يک پيرهن، چون بوي گل با برگ گل
ورنه ما آماده‌ي فاني شدن چون شبنميمبرنمي‌آيد ز ابر آن آفتاب بي‌زوال
ما چو گندم سينه چاک از انفعال آدميمروزي فرزند گردد هر چه مي‌کارد پدر
گر چه از آزادگي سرو رياض عالميمعقده‌ها داريم صائب در دل از بي‌حاصلي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط