به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته

به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته شاعر : صائب تبريزي برآمد از پس کوه آفتاب آهسته آهسته به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته که خواهد خورد خونم چون کباب آهسته آهسته فريب روي آتشناک او خوردم، ندانستم گران گشتم به چشمش همچو خواب آهسته آهسته ز بس در پرده‌ي افسانه با او حال خود گفتم دل بي‌عشق، مي‌گردد خراب آهسته آهسته سرايي را که صاحب نيست، ويراني است معمارش که از دل مي‌برد ياد شباب آهسته آهسته به اين خرسندم از نسيان روزافزون پيريها ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته
به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته
به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته

شاعر : صائب تبريزي

برآمد از پس کوه آفتاب آهسته آهستهبه ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته
که خواهد خورد خونم چون کباب آهسته آهستهفريب روي آتشناک او خوردم، ندانستم
گران گشتم به چشمش همچو خواب آهسته آهستهز بس در پرده‌ي افسانه با او حال خود گفتم
دل بي‌عشق، مي‌گردد خراب آهسته آهستهسرايي را که صاحب نيست، ويراني است معمارش
که از دل مي‌برد ياد شباب آهسته آهستهبه اين خرسندم از نسيان روزافزون پيريها
شکست اين کشتي از موج سراب آهسته آهستهدلي نگذاشت در من وعده‌هاي پوچ او صائب


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط