اي جهاني محو رويت، محو سيماي کهاي؟
شاعر : صائب تبريزي
اي تماشاگاه عالم، در تماشاي کهاي؟ | | اي جهاني محو رويت، محو سيماي کهاي؟ | تو چنين حيران ابروي دلاراي کهاي؟ | | عالمي را روي دل در قبلهي ابروي توست | اي بهار زندگي آخر تو شيداي کهاي؟ | | شمع و گل چون بلبل و پروانه شيداي تواند | سر به صحرا دادهي زلف چليپاي کهاي؟ | | چون دل عاشق نداري يک نفس يکجا قرار | در کمين جلوهي سرو دلاراي کهاي؟ | | چشم مي پوشي ز گلگشت خيابان بهشت | از خمار آلودگان جام صهباي کهاي؟ | | نشکني از چشمهي کوثر خمار خويش را | |