اي جهاني محو رويت، محو سيماي که‌اي؟

اي جهاني محو رويت، محو سيماي که‌اي؟ شاعر : صائب تبريزي اي تماشاگاه عالم، در تماشاي که‌اي؟ اي جهاني محو رويت، محو سيماي که‌اي؟ تو چنين حيران ابروي دلاراي که‌اي؟ عالمي را روي دل در قبله‌ي ابروي توست اي بهار زندگي آخر تو شيداي که‌اي؟ شمع و گل چون بلبل و پروانه شيداي تواند سر به صحرا داده‌ي زلف چليپاي که‌اي؟ چون دل عاشق نداري يک نفس يک‌جا قرار در کمين جلوه‌ي سرو دلاراي که‌اي؟ چشم مي پوشي ز گلگشت خيابان بهشت از خمار آلودگان جام صهباي که‌اي؟ ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي جهاني محو رويت، محو سيماي که‌اي؟
اي جهاني محو رويت، محو سيماي که‌اي؟
اي جهاني محو رويت، محو سيماي که‌اي؟

شاعر : صائب تبريزي

اي تماشاگاه عالم، در تماشاي که‌اي؟اي جهاني محو رويت، محو سيماي که‌اي؟
تو چنين حيران ابروي دلاراي که‌اي؟عالمي را روي دل در قبله‌ي ابروي توست
اي بهار زندگي آخر تو شيداي که‌اي؟شمع و گل چون بلبل و پروانه شيداي تواند
سر به صحرا داده‌ي زلف چليپاي که‌اي؟چون دل عاشق نداري يک نفس يک‌جا قرار
در کمين جلوه‌ي سرو دلاراي که‌اي؟چشم مي پوشي ز گلگشت خيابان بهشت
از خمار آلودگان جام صهباي که‌اي؟نشکني از چشمه‌ي کوثر خمار خويش را


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.