0
مسیر جاری :
مگر نسيم سحر بوي يار من دارد سعدی شیرازی

مگر نسيم سحر بوي يار من دارد

مگر نسيم سحر بوي يار من دارد شاعر : سعدي که راحت دل اميدوار من دارد مگر نسيم سحر بوي يار من دارد مگر شمايل قد نگار من دارد به پاي سرو درافتاده‌اند لاله و گل زمام خاطر...
غلام آن سبک روحم که با من سر گران دارد سعدی شیرازی

غلام آن سبک روحم که با من سر گران دارد

غلام آن سبک روحم که با من سر گران دارد شاعر : سعدي جوابش تلخ و پنداري شکر زير زبان دارد غلام آن سبک روحم که با من سر گران دارد به نقد اندر بهشتست آن که ياري مهربان دارد...
جفا و هر چه تواني بکن که سعدي را سعدی شیرازی

جفا و هر چه تواني بکن که سعدي را

جفا و هر چه تواني بکن که سعدي را شاعر : سعدي که ترک خويش گرفت از جفا چه غم دارد جفا و هر چه تواني بکن که سعدي را اگر چراغ بميرد صبا چه غم دارد تو را ز حال پريشان ما چه...
کس اين کند که دل از يار خويش بردارد سعدی شیرازی

کس اين کند که دل از يار خويش بردارد

کس اين کند که دل از يار خويش بردارد شاعر : سعدي مگر کسي که دل از سنگ سختتر دارد کس اين کند که دل از يار خويش بردارد دروغ گفت گر از خويشتن خبر دارد که گفت من خبري دارم...
گر از جفاي تو روزي دلم بيازارد سعدی شیرازی

گر از جفاي تو روزي دلم بيازارد

گر از جفاي تو روزي دلم بيازارد شاعر : سعدي کمند شوق کشانم به صلح بازآرد گر از جفاي تو روزي دلم بيازارد اسير عشق چه تاب شب دراز آرد ز درد عشق تو دوشم اميد صبح نبود ...
هر که چيزي دوست دارد جان و دل بر وي گمارد سعدی شیرازی

هر که چيزي دوست دارد جان و دل بر وي گمارد

هر که چيزي دوست دارد جان و دل بر وي گمارد شاعر : سعدي هر که محرابش تو باشي سر ز خلوت برنيارد هر که چيزي دوست دارد جان و دل بر وي گمارد کان که در پاي تو ميرد جان به شيريني...
که مي‌رود به شفاعت که دوست بازآرد سعدی شیرازی

که مي‌رود به شفاعت که دوست بازآرد

که مي‌رود به شفاعت که دوست بازآرد شاعر : سعدي که عيش خلوت بي او کدورتي دارد که مي‌رود به شفاعت که دوست بازآرد مگر نسيم صبا کاين پيام بگذارد که را مجال سخن گفتنست به حضرت...
ديدار يار غايب داني چه ذوق دارد سعدی شیرازی

ديدار يار غايب داني چه ذوق دارد

ديدار يار غايب داني چه ذوق دارد شاعر : سعدي ابري که در بيابان بر تشنه‌اي ببارد ديدار يار غايب داني چه ذوق دارد پيغام وصل جانان پيوند روح دارد اي بوي آشنايي دانستم از...
هر که مي با تو خورد عربده کرد سعدی شیرازی

هر که مي با تو خورد عربده کرد

هر که مي با تو خورد عربده کرد شاعر : سعدي هر که روي تو ديد عشق آورد هر که مي با تو خورد عربده کرد با تو همچون شکر بشايد خورد زهر اگر در مذاق من ريزي که تو فرزند نازنين...
طرفه مي‌دارند ياران صبر من بر داغ و درد سعدی شیرازی

طرفه مي‌دارند ياران صبر من بر داغ و درد

طرفه مي‌دارند ياران صبر من بر داغ و درد شاعر : سعدي داغ و دردي کز تو باشد خوشترست از باغ ورد طرفه مي‌دارند ياران صبر من بر داغ و درد گر به دوزخ بگذراني آتشي بينند سرد ...