0
مسیر جاری :
اي مرغ صبح بشکن ناقوس پاسبانان سیف فرغانی

اي مرغ صبح بشکن ناقوس پاسبانان

اي مرغ صبح بشکن ناقوس پاسبانان شاعر : سيف فرغاني تا من دمي برآرم اندر کنار جانان اي مرغ صبح بشکن ناقوس پاسبانان کان ماه رو نترسد ز آواز صبح خوانان در خواب کن زماني آسودگان...
اي کوي تو ز رويت بازار گل فروشان سیف فرغانی

اي کوي تو ز رويت بازار گل فروشان

اي کوي تو ز رويت بازار گل فروشان شاعر : سيف فرغاني ما بلبلان مستيم از بهر گل خروشان اي کوي تو ز رويت بازار گل فروشان و آن دو عقيق شيرين دروي شکر فروشان بازار حسن داري...
از لطف و حسن يارم در جمع گل عذاران سیف فرغانی

از لطف و حسن يارم در جمع گل عذاران

از لطف و حسن يارم در جمع گل عذاران شاعر : سيف فرغاني چون بر گل است شبنم چون بر شکوفه باران از لطف و حسن يارم در جمع گل عذاران شمعي به پيش کوران گنجي به دست ماران در صحبت...
اي گشته نهان از من پيدات همي جويم سیف فرغانی

اي گشته نهان از من پيدات همي جويم

اي گشته نهان از من پيدات همي جويم شاعر : سيف فرغاني جاي تو نمي‌دانم هرجات همي جويم اي گشته نهان از من پيدات همي جويم از من چو شوي پنهان پيدات همي جويم بر من چو شوي پيدا...
مرا گر دولتي باشد که روزي با تو بنشينم سیف فرغانی

مرا گر دولتي باشد که روزي با تو بنشينم

مرا گر دولتي باشد که روزي با تو بنشينم شاعر : سيف فرغاني ز لبهاي تو مي‌نوشم، ز رخسار تو گل چينم مرا گر دولتي باشد که روزي با تو بنشينم اگر اقبال بنهادي ز زانوي تو بالينم...
عشق تو زير و زبر دارد دلم سیف فرغانی

عشق تو زير و زبر دارد دلم

عشق تو زير و زبر دارد دلم شاعر : سيف فرغاني وز جهان آشفته‌تر دارد دلم عشق تو زير و زبر دارد دلم اين زمان شوري دگر دارد دلم پيش ازين شوريده دل بودم وليک زين سخن جان...
گر عيب کني که زار مي‌نالم سیف فرغانی

گر عيب کني که زار مي‌نالم

گر عيب کني که زار مي‌نالم شاعر : سيف فرغاني من زار ز عشق يار مي‌نالم گر عيب کني که زار مي‌نالم بي دلبر گل عذار مي‌نالم بلبل چو بديد گل بنالد، من دلسوزتر از هزار مي‌نالم...
اي منور به روي تو هر چشم سیف فرغانی

اي منور به روي تو هر چشم

اي منور به روي تو هر چشم شاعر : سيف فرغاني در دلم نور تو چو در سر چشم اي منور به روي تو هر چشم روي تو جلوه کرده بر هر چشم هر دم از حسن تو دگر رنگي تا به رويت کند منور...
اي سعادت مددي کن که بدان يار رسم سیف فرغانی

اي سعادت مددي کن که بدان يار رسم

اي سعادت مددي کن که بدان يار رسم شاعر : سيف فرغاني لطف کن تا من دل داده به دلدار رسم اي سعادت مددي کن که بدان يار رسم من از آن دوست به ياقوت شکربار رسم او ز من بنده به...
از عشق دل افروزم، چون شمع همي سوزم سیف فرغانی

از عشق دل افروزم، چون شمع همي سوزم

از عشق دل افروزم، چون شمع همي سوزم شاعر : سيف فرغاني چون شمع همي سوزم، از عشق دل افروزم از عشق دل افروزم، چون شمع همي سوزم چون شمع ز هجر او مي‌گريم و مي‌سوزم از گريه...