مسیر جاری :
#اشعارخواجوی کرمانی در راسخون
#اشعارخواجوی کرمانی در مقالات
#اشعارخواجوی کرمانی در فیلم و صوت
#اشعارخواجوی کرمانی پرسش و پاسخ
#اشعارخواجوی کرمانی در مشاوره
#اشعارخواجوی کرمانی در خبر
#اشعارخواجوی کرمانی در سبک زندگی
#اشعارخواجوی کرمانی در مشاهیر
#اشعارخواجوی کرمانی در احادیث
#اشعارخواجوی کرمانی در ویژه نامه
بخوبي چو يار من نباشد ياري
بخوبي چو يار من نباشد ياري شاعر : خواجوي کرماني نگاري مهوشي بتي عياري بخوبي چو يار من نباشد ياري چو خالش کو مهرهئي چو زلفش ماري چو رويش کو لالهئي چو قدش سروي خط...
اي نفس مشک بيز باد بهاري
اي نفس مشک بيز باد بهاري شاعر : خواجوي کرماني غاليه بوئي مگر نسيم نگاري اي نفس مشک بيز باد بهاري نافه گشائي کني و مشک نثاري بر سر زلفش گذشتهئي که بدينسان کز من مسکين...
اي دلم بسته ز زلف سيهت زناري
اي دلم بسته ز زلف سيهت زناري شاعر : خواجوي کرماني نافهي مشک تتار از سر زلفت تاري اي دلم بسته ز زلف سيهت زناري گرد آن نقطهي موهوم کشد پرگاري خط مشکين تو از غاليه بر...
آب رخ ما بري و باد شماري
آب رخ ما بري و باد شماري شاعر : خواجوي کرماني خون دل ما خوري و باک نداري آب رخ ما بري و باد شماري ساعد سيمين بخون ما چه نگاري دست نگارين بروي ما چه فشاني گر چه تو...
يا باري البرايا يا زاري الذراري
يا باري البرايا يا زاري الذراري شاعر : خواجوي کرماني يا راعي الرعايا يا مجري الجواري يا باري البرايا يا زاري الذراري قهار سختگيري ستار بردباري سلطان بي وزيري ديان بينظيري...
تو آن ماه زهره جبيني و آن سرو لاله عذاري
تو آن ماه زهره جبيني و آن سرو لاله عذاري شاعر : خواجوي کرماني که بر لاله غاليه سائي و از طره غاليه باري تو آن ماه زهره جبيني و آن سرو لاله عذاري جمالست يا مه و پروين گلالهست...
چه خوش باشد دمي با دوستداري
چه خوش باشد دمي با دوستداري شاعر : خواجوي کرماني نشسته در ميان لاله زاري چه خوش باشد دمي با دوستداري نرويد گلبني بر جويباري اگر نبود نسيم زلف خوبان نخواند بلبلي بر...
هيچ شکر چو آن دهان ديدي
هيچ شکر چو آن دهان ديدي شاعر : خواجوي کرماني هيچ تنگ شکر چنان ديدي هيچ شکر چو آن دهان ديدي جز کمر هيچ در ميان ديدي آن زمانت که در کنار آمد طوطي آتشين زبان ديدي ...
اي شمع چگل دوش در ايوان که بودي
اي شمع چگل دوش در ايوان که بودي شاعر : خواجوي کرماني وي سرو روان دي بگلستان که بودي اي شمع چگل دوش در ايوان که بودي کي بود نزول تو و در شان که بودي وي آيت رحمت که کست...
گر آن مه در نظر بودي چه بودي
گر آن مه در نظر بودي چه بودي شاعر : خواجوي کرماني ورش بر ما گذر بودي چه بودي گر آن مه در نظر بودي چه بودي گر او را اين خبر بودي چه بودي مرا کز بيخودي از خود خبر نيست...