مسیر جاری :
مهمان حرم
شكر خدا زيارت پيغمبر آمديم توفيق يار شد كه سوى اين در آمديم ما لايق حضور تو هرگز نبوده ايم
مناجات
الهى مرده ام من زنده ام كن فقيرم دولت پاينده ام كن الهى راه را گم كرده ام من
ملکا ذکر تو گویم
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راهنمایی بری از رنج و گدازی، بری از درد نیازی
ماه خداست آمده
ماه خداست آمده آماده نیستم با ساقیان میکده هم باده نیستم آزادگی شرافت مردان عاشق است
ماه تو گذشت
دیدی رمضان رفته و پر باز نکردم تا خیمهگهِ سبز تو پرواز نکردم ماه تو گذشت عاشقی آغاز نکردم
لقاى دوست
مى نشينم چو گدا كنج سرايت اى دوست تا كه بينم همه شب لطف و عطايت اى دوست آتش هجر تو در سينه سوزان من است
لطف تو به من
كجا روم كه در لطف تو به من باز است شها ز توست در عالم هر آنچه آواز است كسى به باب دگر مىرود كه انديشد
لایق لطف و عطا(رمضان)
ای خدا من لایق لطف و عطایت نیستم آگهم من بنده خوبی برایت نیستم هر سحر از فعل روز خود خجالت می کشم
گناه میچکد
گناه می چکد از سقف اعتقاد گلینم میان این همه سنگ بنا خراب ترینم سوار ناقه ی معراجم و عروج ندارم
گناه روی گناهم بود
گناه روی گناهم بوَد، چه چاره کنم؟ سزد ز غصه گریبان خویش پاره کنم روا بود که روم با شتاب سوی جحیم