0
مسیر جاری :
نه نرِ نرِ است، نه مادهِ ماده ضرب‌المثل‌ها

نه نرِ نرِ است، نه مادهِ ماده

در زمان‌های قدیم كه خسروپرویز بر ایران حكومت می‌كرد. یك روز كه خسروپرویز در قصر به همراه همسرش بازی فرزندانش را نگاه می‌كرد و لذت می‌برد. یكی از نگهبانان قصر وارد شد، و گفت: ماهیگیری آمده، پیش كشی برای...
نه كور می‌كند، نه شفا می‌دهد ضرب‌المثل‌ها

نه كور می‌كند، نه شفا می‌دهد

روزی قصابی چند روزی چشمش درد می‌كرد و حسابی سرخ شده بود به طوری كه به خوبی اطرافش را نمی‌دید، روزی قصاب كه درمانده شده بود مغازه‌اش را بست و یكراست به مطب حكیم باشی رفت.
نه خانی آمده، نه خانی رفته ضرب‌المثل‌ها

نه خانی آمده، نه خانی رفته

روزی روزگاری، مرد بازرگانی وارد شهر مشهد شد. او از شهر خود پارچه آورده بود و با تجار مشهدی دادوستد پرسودی انجام داد و پول خوبی به جیب زد. بعد از چند روز خواست از شهر مشهد خارج شود و به خانه خود بازگردد...
نوش دارو بعد از مرگ سهراب ضرب‌المثل‌ها

نوش دارو بعد از مرگ سهراب

در زمان پادشاهی كیكاووس بر ایران، پهلوانی بزرگ به نام رستم در ایران زندگی می‌كرد. فرزندان رستم آنقدر پرقدرت و زورمند بودند كه مایه‌ی افتخار ایرانیان می‌شدند. او در چند جنگ میان ایرانیان و تورانیان توانسته...
نمك گیر شده ضرب‌المثل‌ها

نمك گیر شده

روزی روزگاری، در زمان زندگی یعقوب بن لیث صفاری كه از عیاران معروف ایرانی است. حاكم ظالمی به نام درهم بن نصر در سیستان حكومت می‌كرد. (عیاران گروهی از جوانمردان بودند كه اموال حاكمان و افراد زورگو را
نعل وارونه می‌زنه ضرب‌المثل‌ها

نعل وارونه می‌زنه

روزی روزگاری، دزدی طماع كه تمام عمرش با دزدیدن اموال مردم اموراتش را گذرانده بود تصمیم گرفت یك دزدی بزرگ انجام دهد و به خزانه حاكم دستبرد بزند. او كه سال‌ها در كار دزدی تجربه داشت، نقشه‌ای طراحی كرد و...
نرود میخ آهنین در سنگ ضرب‌المثل‌ها

نرود میخ آهنین در سنگ

روزی روزگاری، كاروانی به قصد تجارت از ایران عازم یونان شد. در آن دوره هر كاروانی كه به قصد تجارت عازم سرزمینی می‌شد مسافرانش چند شتر و اسب كرایه می‌كردند و كالایی كه قصد فروش آن را داشتند بر حیوانات می‌بستند...
نانش بده، نامش مپرس ضرب‌المثل‌ها

نانش بده، نامش مپرس

روزی روزگاری، سال‌ها پیش فقرا و تهیدستان مدینه شب‌ها دور هم جمع می‌شدند تا عده‌ای كه توانگرند، نان و آبی و یا غذای برای خوردن به آنها بدهند. گروهی دیگر از مردم هم نسبت به این گروه از آدم‌ها بدبین بودند...
نان خودش هم از گلویش پایین نمی‌رود ضرب‌المثل‌ها

نان خودش هم از گلویش پایین نمی‌رود

روزی روزگاری، مرد تاجری تمام ثروتش را مقداری كالای كم ارزش و ارزان خرید تا به یك كشور دور ببرد، به این امید كه با این كار سود زیادی به دست آورد.
نادر هم رفت و برنگشت ضرب‌المثل‌ها

نادر هم رفت و برنگشت

در حدود چند صد سال پیش سلسله‌ای به نام افشاریه در ایران حكومت می‌كردند. این سلسله نامش را از بنیانگذار خود نادرشاه افشار گرفته بود. نادر فرمانده‌ی سپاهیان شرق ایران بود كه كم كم از خراسان شروع به كشورگشایی...