آمريکا نيز چون ديگر ملل با گفتن داستان هايي در مورد خود و « ديگران »، هويت خويش را تعيين کرده است. امروز، پس از دو جنگ جهاني و جنگ هاي سرد، آمريکا به تدريج کشف دوباره ي تقسيمات مستتر درون پيکره ي سياست...

روايت هاي آغازين به هيچ وجه به يونانيان و روميان محدود نمي شد. در ادامه ي مطالب قصد دارم به پيدايش دو نوع ديالکتيک متفاوت روايت ملي در تاريخ جديد غرب بپردازم. با توجه به تجارب خود من به عنوان بومي جزاير...

تمدن روم چون اغلب فرهنگ هاي ديگر جهان، بر پايه ي داستان استوار شد. و اين جا نيز بايد با يادآوري عبارت والتر بنيامين که مي گفت هر سند و گواه تمدن بر پايه ي قصه اي از بربريت نوشته شده، به آغازين ترين و فراگيرترين...

تعصب نژادي مي تواند نمودهاي خشونت آميزي داشته باشد، چون انسان به دشمن نياز دارد؛ و از آن جا که دشمن ديگر کمونيسم نيست - چون ديگر وجود خارجي ندارد - دشمن ديگري خواهد بود... ملتي ديگر، قومي ديگر، سپر بلا.

روشن است که گذشته ي قربانيان را بايد به شکلي به ياد آورد که با يادبود آيينيِ قهرمانان و خدايان متفاوت باشد. ميان « روايت هاي کوچک » شکست خوردگان و « روايت هاي عظيم » ظفرمندان تفاوتي حياتي هست. اما معلمانِ...

اگر مسائل مربوط به حقيقت روايي، همان گونه که تاکنون گفته ام، در موارد آسيب رواني نقش حياتي دارند، وقتي نوبت به آسيب هاي تاريخي مي رسد، اهميتي دو چندان مي يابند. موارد انکارگرايي در خصوص يهودکشي و ديگر...

وقتي نوبت به زندگي واقعي مي رسد، انگيزه ي روايت کردن، پيامدهاي بسيار متفاوتي دارد. در اين جا، اين که ما چگونه و چه چيزي را تعريف مي کنيم، چه در سطح وجودي و چه در بُعدِ اخلاقي معاني ضمني بسيار زيادي دارد.

استيون دِدالوس مظهر قهرماني داستاني است که مي خواهد خود را بازآفريني کند. در تصوير هنرمند در جواني، قهرمان جوان جويس وعده مي دهد که از چفت و بست سنت بگريزد و خود را در « رَحِم نقره اي تخيل » بازآفريني...

داستان گفتن براي انسان کاري اساسي چون خوردن است. در واقع، حتي اساسي تر نيز هست، چون غذا فقط ما را زنده نگه مي دارد، اما داستان به زندگيمان ارزش مي بخشد. داستان به شرايط ما صبغه اي انساني مي دهد.

تا اواخر قرون وسطا، در جهان غرب خصوصاً اروپا « داستان کوتاه » به حکايت ها و افسانه هايي اطلاق مي شد که بيشتر جنبه طنز و شوخي و مطايبه داشت و درونمايه اغلب آنها مسايل عشقي - خصوصاً عشق هاي ممنوع - بود....