بنال ای دل
بنال ای دل که در نای زمان فریاد را کشتند بهین آموزگار مکتب ارشاد را کشتند اساتید جهان باید به سوگ علم بنشینند که در دانشگه هستی بزرگ استاد را...
يکشنبه، 20 تير 1395
باز گرفته دلم برای مدینه
باز گرفته دلم برای مدینه باز نشسته دلم به پای مدینه شکر خدا عاشق دیار حبیبم شکر خدا که شدم گدای مدینه
يکشنبه، 20 تير 1395
اميد كار
تا آن زمان كه در تو نباشد اميد كار بهبود كار خويش ز گردون طمع مدار دستى بزن به دامن همت ز جاى خيز تا كى به گوشه‌اى بنشينى اميدوار
يکشنبه، 20 تير 1395
از سوز زهر آب شد از پای تا سرم
از سوز زهر آب شد از پای تا سرم با اشک هم قدم شده ساعات آخرم پایم به سوی قبله، لبم غرق خون شده دیگر رمق نمانده به اعضای پیکرم
يکشنبه، 20 تير 1395
یاری رسد
باشد كه روزگاري، ياري رسد ز ياري بر جانب محبان، چون افتدش گذاري دل‌خسته و حزينم، لختي خوشي نبينم يار دلم بود غم، هر جا به هر دياري
يکشنبه، 13 تير 1395
یاد زما می‌کردی
کاش از لطف شبی یاد ز ما می‌کردی یاد از عاشق افتاده ز پا می‌کردی کاش بیمار فراقت که ز پا افتاده با نگاه ملکوتی تو دوا می‌کردی
يکشنبه، 13 تير 1395
همه هست آرزويم
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویى چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویى؟! به کسى جمال خود را ننموده‏اى و بینم همه جا به هر زبانى، بود از تو...
يکشنبه، 13 تير 1395
هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم
هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم؟ من اگر این همه بیدار نباشم چه کنم؟ گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است خون‌جگر از غمت ای یار نباشم چه کنم؟
يکشنبه، 13 تير 1395
هديه خدايى!
طاووس كبريايى! اى هديه خدايى! تو ديدنى‏ترينى، اى ديدنى، كجايى؟ هر ديده مست راهت، غمديده در پناهت خشكيده ياس عالم در حسرت جدايى
يکشنبه، 13 تير 1395
هجر يار
دل ضعيف من از هجر يار مي‌نالد بهانه كرده همين، زار و زار مي‌نالد ز تنگناي قفس مرغ پر شكسته يقين جهيده بر سر هر شاخسار مي‌نالد
يکشنبه، 13 تير 1395
وجود من
کو آتشی که شعله زند بر وجود من کو شعله‌ای که آب کند تار و پود من دل سوزد از شراره بی اعتناییت جانا عنایتی بنما بر وجود من
يکشنبه، 13 تير 1395
واژه غم، تفسیر نگاه
دو چشمم، مرمرین از بارش غم بود، باور کن و پشتم از غم هجران تو خم بود، باور کن میان بیت بیت شعر من بغضی نهان می‌شد وجودم غرق در، دریای ماتم بود،...
يکشنبه، 13 تير 1395
نور دگر آورده‌ای
ای طلوع صبحدم نور دگر آورده‌ای آفتابی بهتر از شمس و قمر آورده‌ای شاهدی از جان و دل محبوب‌تر آورده‌ای یا که وجه الله بر اهل نظر آورده‌ای
يکشنبه، 13 تير 1395
نگرانند هنوز
مردم ديده به هر سو نگرانند هنوز چشم در راه تو، صاحب نظرانند هنوز لاله‏ها، شعله كش از سينه داغند به دشت در غمت، همدم آتش جگرانند هنوز
يکشنبه، 13 تير 1395
نامه عمرم
تمام نامه عمرم سیاه گردیده که شغل روز و شب من گناه گردیده برای این‌که بیایم به توبه‌ای سویت دو چشم ناز و قشنگت به راه گردیده
شنبه، 12 تير 1395
نشانی نیست
ز کاروان سفر کرده‌ام نشانی نیست برای گفتن درد دلم زبانی نیست برای این‌که به کوی حبیب خود برسم من غریب چه سازم که کاروانی نیست
شنبه، 12 تير 1395
میسر نشود
دیدن روی تو آسوده میسر نشود این عطا بر من آلوده مقدر نشود ادبم رنگ ریا دارد و بی اخلاصم عملم همقدم امر تو دلبر نشود
شنبه، 12 تير 1395
مياندار نگاه من و تو
هست تا اشک میاندار نگاه من تو درنیفتند به هم خیل سپاه من تو چشم معمار تو برداشت ز جا بیتم را که دو مصرع نشود حائل راه من تو
شنبه، 12 تير 1395
ناله سه تار بگريم
بزن رفيق كه با ناله سه تار بگريم به سوز و ساز تو چون ابر نوبهار بگريم بزن رفيق كه در روزگار يار نديديم ز يار شكوه كنم يا ز روزگار بگريم
شنبه، 12 تير 1395
ماه من
تا به كى در پرده مانى ماه من! روشنگرى كن تا كنى هر دلبرى را عاشق خود، دلبرى كن جلوه‌اى كن! زهره را چون ذرّه محو خویش گردان رخ نما و مشترى را...
شنبه، 12 تير 1395