نويسنده: ابراهيم فتح اللهي
يکي از موضوعات در خور اهميت در مورد زبان قرآن، روش شناسي کشف زبان قرآن است. به عبارت ديگر اگر بخواهيم زبان قرآن را بشناسيم ناگزير بايد به اين سوال پاسخ دهيم که چگونه و با کدام روش بايد زبان قرآن را شناخت؟ آيا با روش پيشيني بايد در جستجوي زبان قرآن برآييم؟ يا با استمداد از خود متن مي توان مطالعه در زبان قرآن را انجام داد؟ و يا اينکه با روش تجربي و يا پديدار شناسي تاريخي و مطالعه پسيني و از طريق کارکردهاي متن در حيات عيني جامعه مي توان اين هدف را دنبال کرد؟ و يا به وسيله تلفيق اين روش ها به تناسب موضوعات مي توان زبان قرآن را کشف کرد؟
برخي از اهم روش ها در شناخت زبان قرآن به شرح زير مي باشد:
الف- شناخت عقلي زبان قرآن از راه شناخت گوينده
با پذيرش اينکه قرآن سخن خداست، بالطبع اين سخن انعکاسي از ويژگي هاي گوينده است، هر چند مخاطب آن انسان است. از همين روست که استواري قرآن و تنزيه آن از تناقض و تهافت، دليل خدايي بودن قرآن برشمرده مي شود: « أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاَفاً کَثِيراً » (1) صاحب الميزان معتقد است که خداوند متعال بدان لحاظ که از آفريدگان و نظام حاکم بر آنها برتر است، از اين رو برتر از آن است که همانند گفتگوي ميان خود انسانها با يکديگر، با ايشان تکلم نمايد، از اين رو راه وحي را براي راهنمايي آنان به سوي سعادت برگزيده است. عقل و انديشه انسان با وجود خطاهايي که در آن رخ مي دهد براي رساندن انسان به سر منزل سعادت کافي نيست، از اين روي خداي سبحان راه وحي نبوي را که خطابردار نيست براي هدايت انسان برگزيد. (2)
ب- شناخت زبان قرآن از راه شناخت هدف متن
زبان قرآن، هم داراي بعد معرفت بخش و تعليمي است و هم داراي جنبه ي تعهد برانگيزي و تحول آفريني مي باشد. به عبارت ديگر قرآن کريم، هر تعليم و هم تزکيه را توأماً هدف قرار داده است. يک وظيفه ي قرآن تعليم دادن است، در اين جهت مخاطب قرآن عقل انسان خواهد بود و قرآن با زبان منطق و استدلال با او سخن مي گويد. اما جز اين زبان، قرآن زبان ديگري نيز دارد که مخاطب آن عقل نيست، بلکه دل است و اين زبان دوم، احساس نام دارد. کسي که مي خواهد با قرآن آشنا گردد و بدان انس بگيرد مي بايد با هر دو زبان آشنايي داشته باشد. (3)
ج- شناخت زبان قرآن از راه ويژگي هاي درون متني
از جمله شيوه هايي که مي توان در جهت کشف زبان قرآن از آن استمداد جست، آگاهي از ويژگي ها و خصوصيات حاکم بر متن است. با مطالعه قرآن دريافت مي شود که قرآن ويژگي هاي متعددي براي خود شمرده است. قرآن خود را بصيرت زا، (4) موعظه، (5) بينه و نشانه روشن ، (6) و آيت و برهان (7) پروردگار ناميده است. يعني زباني استدلالي و اثربخش دارد که عقل و انديشه و قلب انسان را اقناع و آرام مي کند.
همچنين قرآن خود را حق، (8) ترديد ناپذير، (9) بدون تناقض (10) و فصل الخطاب و سخن نهايي خداوند (11) معرفي مي کند. يعني به دور از هر گونه ابهام و غبار آلودگي است و خود معيار جدايي حق از باطل براي تمام کساني است که در پي شناخت حقيقت اند. (12)
د- شناخت زبان قرآن از راه گستره ي مخاطبان
يکي از روشهايي که مي توان بر اساس آن زبان قرآن را بازشناسي کرد، شناخت مخاطبان قرآن است. چرا که زبان هر متني متناسب با مخاطبان آن تنظيم مي شود مخاطب قرآن تمام انسان ها هستند از هر رنگ و نژاد و موقعيتي که باشند. دستاورد اين نگرش قرآني به مخاطب فراگير، آن خواهد بود که زبان بايد زباني چند سطحي، براي تمام طبقات معرفتي و معنوي مخاطبان خود باشد. لذا برخي از دانشمندان علوم قرآن معتقدند که زبان قرآن داراي مراتب مختلف است. زبان قرآن ظاهري سطحي و باطني عميق دارد و براي هر دسته از مخاطبان مطلب ارائه مي کند. و حتي براي مخاطبان آينده در طول زمان بهره اي خواهد داشت. (13)
پينوشتها:
1- نساء: 82.
2- سيد محمد حسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج18 ( قم: انتشارات اسماعيليان ، 1412 ق ) ص 74.
3- مرتضي مطهري، آشنايي با قرآن، ج1 ( تهران: انتشارات صدرا، چاپ پنجم، 1370 ش ) ص 33.
4- جاثيه: 20.
5- يونس: 57.
6- انعام: 157.
7- نساء: 173.
8- فاطر: 31.
9- بقره: 2.
10- نساء: 82.
11- طارق: 13.
12- ر.ک: سيد محمد حسين طباطبايي، پيشين، ج20، ص 261.
13- محمد هادي معرفت، التفسير الاثري الجامع، ج1 ( قم: مؤسسه التمهيد، چاپ اول، 1383 ش ) صص (57-56 ).
فتح الهي، ابراهيم؛ (1388)، متدولوژي علوم قرآني، تهران: دانشگاه امام صادق (عليه السلام)، چاپ اول نويسنده: ابراهيم فتح اللهي