ناهنجاري هاي معلول نظام حکومتي در سينما

يکي از وظايف حکومت و دولت در برابر مردم ايجاد فضاي عمومي مطلوب براي جامعه است. فضاي جامعه بايد به گونه اي باشد که زمينه فعاليت هاي فردي و گروهي در قالب امور ديني، اجتماعي، اقتصادي و سياسي فراهم باشد. اين
سه‌شنبه، 25 فروردين 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ناهنجاري هاي معلول نظام حکومتي در سينما
ناهنجاري هاي معلول نظام حکومتي در سينما

 

نويسنده: جواد امين خندقي




 
يکي از وظايف حکومت و دولت در برابر مردم ايجاد فضاي عمومي مطلوب براي جامعه است. فضاي جامعه بايد به گونه اي باشد که زمينه فعاليت هاي فردي و گروهي در قالب امور ديني، اجتماعي، اقتصادي و سياسي فراهم باشد. اين امر، افزون بر تحقق فعاليت هاي مردم، روند توسعه و رشد جامعه و کشور را در زمينه هاي مختلف سرعت مي بخشد. در مقابل مي توان جامعه اي را تصور کرد که تنش ها و مشکلات اجتماعي، سياسي و اقتصادي به نحوي گسترش يافته که مردم از انجام فعاليت هاي روزمره ي خود بازمانده اند و کشور در سير نزولي قرار دارد. شماري از آثار سينمايي و تلويزيوني با توجه به اهميت اين نکته، ناهنجاري هاي موجود در جامعه را که دولت و حکومت، سبب ايجاد يا تشديد آن ها است، به تصوير مي کشند و به اين وسيله، جريان حاکم را نقد مي کنند.
يکي از ناهنجاري هاي عمده در سطح جامعه، مقابله با جرايم و بزه ها است که گروه نخست فيلم هاي مرتبط با اين بخش به آن مي پردازند. اين آثار، جامعه اي را به تصوير مي کشند که فساد و تباهي در آن موج مي زند و هيچ عامل بازدارنده ي حکومتي در اين ميان نيست. جريان حکومتي کشوري که به صورت مستقيم يا نمادين اشاره مي شود، از دو جهت در معرض انتقاد قرار مي گيرد: جهت اول عدم کارآمدي سيستم حکومتي در جلوگيري از پديد آمدن جرايم است؛ به ديگر سخن، نظام حکومتي و سياسي از اين منظر مورد نقد قرار مي گيرد که نتوانسته با ايجاد بسترهاي مناسب و عوامل بازدارنده، مانع بروز و شيوع جرايم شود و اين امر به فراگيري جرم و بزه در جامعه، منجر شده است. جهت دوم را مي توان در نحوه ي مقابله و برخورد قانوني با جرايم در جامعه، جست و جو کرد. آثار مرتبط با اين بخش، ناتواني نظام حکومتي در برخورد قاطع و مؤثر با مجرمان و بزه کاران را به نقد مي کشد. آثاري که در گروه نخست لحاظ مي شود، با نشان دادن فراگيري جرم و بزه، نمايان گر جهت اول و معرفي کردن قهرمان هاي خودجوش و مستقل به عنوان تنها عامل بازدارنده جهت دوم بيان مي کنند.
در آثاري نظير مجموعه فيلم هاي « بتمن » ، (1) سه گانه « بليد » ،(2) سه گانه « مرد عنکبوتي » (3) و « نگهبانان » (4) قهرمان هاي خيالي کتاب هاي کميک براي مقابله با مجرمان و تبه کاران اقدام مي کنند. در اين ميان نظام حکومتي قادر به کنترل جريان جرم ها نيست و تنها عامل بازدارنده قهرمان ها محسوب مي شوند.
فيلم هاي ديگري را نيز مي توان به آثار ياد شده ضميمه کرد که در آنها قهرمان ها انسان هاي معمولي هستند که بر اثر درگير شدن با جريان خلافکاران، سعي در اصلاح جامعه دارند. در اين فيلم ها هم حکومت، قادر به بهبود اوضاع نيست و گويا نياز است فردي از ميان مردم براي اصلاح وضعيت به پا خيزد. فيلم هاي « راننده ي تاکسي » ،(5) « هري برون » ، (6) « مبارز خياباني: افسانه ي چان لي » (7) و « زنبور سبز » (8) نمونه هايي براي اين دسته اند.
آثار ديگري را نيز مي توان در گروه نخست جاي داد که الگويي مشابه فيلم هاي ياد شده را دنبال مي کنند. در اين فيلم ها اتفاقاتي ناگوار از جانب گروهي از تبه کاران براي شخصيت اصلي يا افراد نزديک به او رخ مي دهد. اين امر به شکلي نقد گونه حاکي از نبود امنيت و فضاي مناسب زندگي براي افراد جامعه فيلم است. نظام حکومتي و قضايي در اين زمينه هيچ اقدام مثبتي ندارد و همين امر سبب مي شود که شخصيت اصلي داستان، خود براي مقابله با رخداد پيش آمده مقابله کند. تفاوت اين دسته از آثار با دسته بند پيشين در اين است که شخصيت اصلي براي اصلاح جامعه گامي برنمي دارد و تنها در زمينه عدالت و انتقام به نفع خود گام برمي دارد. بايد توجه داشت که چنين مضموني، حاکي از ناتواني نظام حکومتي است. هم چنين اقدام فردي شخصيت اصلي را که معمولاً از راه هاي غيرقانوني است، معلول کوتاهي و ناکارآمدي حکومت مي داند. فيلم هاي « ربوده شده » ،(9) « مردي در آتش » ، (10) « رانده شده براي قتل » (11) و « هدف سخت » (12) نمونه هايي براي اين مضمون است.
گروه دوم فيلم هايي است که اشتباهات دستگاه قضايي را دليل بر ضعف نظام حکومتي مي شمارد. در اين آثار، اشتباه قاضي که برآمده از ضعف قانون و نظام حاکم است، باعث مي شود افرادي بي گناه، محکوم شوند و مجرمان، آزادانه به فعاليت خود ادامه دهند. آسيب حاصل از اين ناهنجاري حکومتي علاوه بر از بين رفتن عدالت، مشکلات فراوان روحي و شخصيتي براي فرد محکوم است. قضاوت نادرست در شماري از اين آثار سبب مي شود اطرافيان فردي که در معرض قضاوت نادرست قار گرفته، با راه هاي خلاف قانون، دنبال جبران آسيب وارده بر او باشند که اين خود ناهنجاري ديگري برآمده از ضعف نظام حکومتي است. فيلم هاي « راز در چشمانشان » ، (13) « همه کار به خاطر او » ، (14) « سه روز بعد » ، (15) « جنايت هنري » (16) و « رهايي از شاوشنگ » نمونه هاي اين گروه هستند.
گروه سوم از فيلم ها، آثاري هستند که مضمون آنها در ارتباط با مسئله « تبعيض نژادي » يا « نژاد پرستي » است. اين مسئله، پديده شومي است که در طول تاريخ، سبب مصيبت هاي بسياري براي بشر بوده است. امروزه در اوايل قرن بيست و يکم، با وجود پيشرفت هاي علمي و مادي، هنوز معضل تبعيض نژادي، وجدان هاي بيدار را مي آزارد. با گذشت زمان، اين امر از قالب مسئله اي اجتماعي خارج شده و مصداق هاي سياسي جديدي يافته است. برخي يهوديان که روزگاري، به علت وابستگي به قوم و مذهب يهود، در سراسر اروپا، تحقير مي شدند، امروزه بدترين ظلم ها و تبعيض ها در حق مردم مظلوم فلسطين روا مي دارند. امريکا خود را پرچم دار دموکراسي جهاني ميداند؛ اما واقعيت هاي اجتماعي حاکم در آن جا نشان ميدهد، برخي اقوام و نژاد ها، هم چنان مورد تبعيض قومي و نژادي قرار مي گيرند. آمارها در اين زمينه نتايج قابل توجهي دارند که نتيجه ي برخي از آن ها عبارت است از: (17)
1. سياهان جوان، 6درصد جمعيت ايالات متحده را تشکيل مي دهند؛ ولي آنان، 50 درصد زندانيان آن جا را تشکيل داده اند.
2. سه نفر از هر چهار امريکايي افريقاي تبار (76 درصد) 18 تا 36 ساله، که در مناطق شهري زندگي مي کنند، تجربه دستگيري و زنداني شدن را داشته اند.
3. در ماساچوست، سياه پوستان و دورگه ها، 9درصد جمعيت اين ايالات را تشکيل مي دهند؛ اما آنان 83 درصد محکومان به حبس را در زندان هاي ماساچوست تشکيل داده اند.
4. نوجوانان امريکايي افريقايي تبار، ده براير بيش تر از نوجوانان سفيد پوست، در معرض دستگيري و حبس در کانون هاي اصلاح و تربيت ايالتي قرار دارند.
5. در سال 1865م، اندکي پس از اين که « لينکلن » (18) شانزدهمين رئيس جمهور امريکا، قانون آزادي برده ها را تصويب کرد، سياهان تنها نيم درصد ثروت خالص ملي را در اختيار داشتند؛ اما اکنون و پس از چهل سال از تصويب قوانين مربوط به عدالت نژادي در ايالات متحده و با وجود ثروت هنگفت ورزشکاران و هنرمندان مشهور سياه پوست نظير « تايگروودز » ، (19) « مايکل جردن » ، (20) « بيل کازبي » ،(21) و « اپرا وينفري » ،(22) درصد ثروت خالص سياهان، تنها يک درصد است.
6.امروزه ميانگين درآمد سالانه ي خانواده هاي سفيد پوست برابر با 47هزار دلار است؛ اما اين نرخ براي خانواده هاي امريکايي افريقايي تبار، تنها 26 هزار دلار است.
7.کسب و کارهاي متعلق به سياهان، سه برابر بيش از شرکت هاي سفيد پوستان در معرض خطر ورشکستگي قرار دارند.
8. نرخ فقر در ميان شهروندان دورگه ساکن ايالات متحده، 5/ 2 برابر سفيد پوستان است.
9. امروزه تنها نيمي از خانوارهاي سرخ پوست امريکايي به خدمات مخابراتي دسترسي دارند.
گفته مي شود تبعيض نژادي از دهه ي شصت ميلادي به بعد رو به افول نهاده؛ اما با توجه به آمار حوادثي که در اين زمينه رخ مي دهد، بايد اذعان کرد که تبعيض نژادي هم چنان ادامه دارد و شکل هاي جديد آن را در قالب ظلم به مسلمانان فلسطين، اسلام ستيزي و نگرش غربي به سياه پوستان و دورگه ها مي توان مشاهده کرد. امروزه بي اعتنايي به تبعيض هاي نژادي پنهان از سوي دولت مردان غربي، امري کاملاً عادي به شمار مي رود.
فيلم هاي « خداحافظ بافانا » ،(23) « مناظره کنندگان بزرگ » ،(24) « تصادف » ، (25) « مربي کارتر » ،(26) « تاريخ مجهول امريکا » ،(27) « استراليا » و « حيوان » (28) را مي توان نمونه هايي براي اين مسئله در عرصه ي سينما دانست که با رويکردي انتقادي، گستره ي تبعيض نژادي در غرب و آسيب هاي پيرامون آن را به تصوير مي کشند.
گروه چهارم از فيلم هايي که به نقد نظام حکومتي مي پردازند، آثاري هستند که جرايم سازمان يافته را دست مايه ي خود قرار مي دهند. وجود گروه هاي مافيايي و تبه کار در سطح گسترده که براي پيشبرد اهداف خود، مرتکب خلاف هاي گوناگوني در عرصه ي اجتماعي، سياسي و اقتصادي مي شوند، نتيجه ي نوعي اهمال و ناکارآمدي نظام حاکم است که توانايي کنترل و ريشه کني اين جرايم را ندارد. تبه کاران در اين گونه آثار از قدرت و نفوذ بالايي برخوردارند و معمولاً در بسياري از سازمان هاي و نهاد هاي دولتي و حکومتي نيرو دارند که اشاره اي به فساد اداري در نظام حکومتي است. در اين زمينه آثار فراواني وجود دارد که مي توان به سه گانه ي « پدر خوانده »، (29) « روح سگ: سلوک سامورايي » ،(30) دو قسمت « بيل را بکش » ، (31) « بيست و دو گلوله » ، (32) « شغل ايتاليايي » ، (33) « تحت تعقيب » ، (34) « قاپ زني » ، (35) « انتقام منصفانه » ، (36) « تمام نُه يارد » (37) و « تمام ده يارد » (38) براي نمونه اشاره کرد.
گروه پنجم از فيلم هاي مرتبط با اين بخش به مسئله انتخابات و فريب کاري کانديداها به عنوان يکي ديگر از ناهنجاري هاي سياسي مي پردازند. اين دسته، مشکلات و آسيب هاي شيوه هاي تبليغات، برگزاري انتخابات، تقابل ميان کانديداهاي رقيب و سلامت انتخابات را به عنوان يکي از مهم ترين موضوعات در عرصه ي سياست داخلي به تصوير مي کشند. فيلم هاي « کانديدا » ، (39) « نيمه ي ماه ارس » ، « اداره تنظيم » ، (40) « يک پرتقال کوکي » (41) و « پيکاک » (42) نمونه هاي براي اين گروه است.
گروه ششم از فيلم هاي اين بخش، برخورد نادرست سازمان ها با کارمندان و مأموران دولتي را به نقد مي کشند. در اين فيلم ها کارمندان يا مأموراني که سال ها براي سازماني دولتي فعاليت کرده اند، به علتي کنار گذاشته مي شوند و به آنان بي مهري مي شود. فيلم هاي « شواليه و روز » ، مجموعه فيلم هاي « مأموريت: غير ممکن » ، « رد » ، « امريکايي » (43) و « تيم اي » در اين گروه جاي مي گيرند.
گروهي ديگر از فيلم هاي مرتبط با عملکرد سازمان هاي دولتي و حکومتي، فعاليت هاي موازي و متضاد اين ارگان ها را در رخداد هاي داخلي به تصوير مي کشند. در اين آثار، اتفاقي سياسي يا اجتماعي در داخل کشور رخ مي دهد و سازمان هاي مربوط به اين رخداد، نيروهاي خود را اعزام مي کنند و اين امر بدون توجه به عملکرد موازي ديگر سازمان ها صورت مي گيرد. به ديگر سخن هر سازماني به اين دليل که خود را مسئول جريان مي داند، نيروهاي خود را اعزام مي کند که اين کار باعث تداخل و تضاد ميان فعاليت هاي سازمان ها مي شود. اين مسئله در فيلم ها بيش تر ميان سازمان هاي امنيتي و نظامي رخ مي دهد و حاصل آن کندي حل شدن مشکل و برزو مشکلات جديد است. فيلم هاي « محاصره » ، « جي ادگار » ، (44) « غير قابل فکر » و « آقا و خانم اسميت » (45) نمونه هاي اين مضمون به شمار مي روند.
گروه آخر را فيلم هاي تشکيل مي دهند که به موضوعات ديگري در حوزه هاي اجتماعي و سياسي مي پردازند. براي نمونه فيلم هاي « صورت زخمي » ، (46) « گذر از مرز » ، (47) « ناشناس » (48) و « ماشته » به مهاجرت هاي غير قانوني مي پردازند و سعي در تبيين آسيب زايي اين مقوله در جامعه دارند. هم چنين فيلم هاي « شرکاء » (49) و « تفريح با ديک و جين » (50) به مشکل بيکاري در جامعه و آسيب هاي وارده به خانواده ها و فيلم « جان کيو » (51) به مشکلات بيمه و معضلات پزشکي مي پردازند.

پي‌نوشت‌ها:

1- Batman
2- Blade
3- Spider-Man
4- Watchmen
5- Taxi Driver
6- Harry Brown
7- Street Fighter: The Legend of Chun-Li
8- The Green Hornet
9- Taken
10- Man on Fire
11- Driven to Kill
12- Hard Target
13- The Secret in Their Eyes
14- Anything for Her
15- The Next Three Days
16- Henry’s Crime
17- رابينز، جان، آيا تبعيض نژادي هم چنان وجود دارد؟، سياحت غرب، شماره ي 48، صص23 و 24 .
18- Abraham Lincoln
19- Tiger Woods
20- Michael Jordan
21- Bill Cosby
22- Orpah Winfrey
23- Goodbye Bafana
24- The Great Debaters
25- Crash
26- Coach Carter
27- American History X
28- The Animal
29- The Godfather
30- Ghost Dog: The Way of the Samurai
31- Kill Bill
32- 22 Bullets
33- The Italian Job
34- Wanted
35- Snatch.
36- Raw Deal
37- The Whole Nine Yards
38- The Whole Ten Yards
39- The Candidate
40- The Adjustment Bureau
41- A Clockwork Orange
42- Peacock
43- The American
44- J. Edgar
45- Mr. & Mrs. Smith
46- Scarface
47- Crossing Over
48- Unknown
49- The Company Men
50- Fun with Dick and Jane
51- John Q

منبع مقاله :
امين خندقي، جواد؛ (1391)، سينماي سياسي، سياست سينمايي، قم: ولاء منتظر(عج)، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط