دخالت همگانی در جلوگیری از انحراف و ساختن كشور و انتخابات
این كار خدا بود كه القای رعب كرد؛ همه را ترساند و تقویت كرد روحیه شما را، به طوری كه از شهادت نترسیدید و شهادت را برای خودتان فوز عظیم دانستید. اینها همه از خداست. و الّا همین ملتی بود كه آن وقت اگر یك پاسبان میآمد توی تهران، توی بازار تهران امر میكرد، همه بازار تهران تسلیمش میشدند؛ یك وقت این جور بود. كی این طور كرد كه آن كسی كه از پاسبان میترسید، ریخت در خیابانها و مرگ بر شاه گفت؟ كی این روحیه را به شما داد؟ جز خدا كسی میتواند سرتاسر كشور را تحت یك عَلَم قرار بدهد؟ غیر خدا كی میتواند؟ شمایی كه خدا را دارید، از چه میترسید؟ از هیچ چیز. آنی كه در بیمارستان خوابیده و مردم را دعوت به مقاومت میكند، دعوت به این می كند كه با ارتشیها كمك بكنید، این یك ملت كه این طور است وضعش؛ بچه و زن، بزرگ و كوچك و پیر و جوانش در صحنه هستند و میخواهند دخالت در امور بكنند. حق هم همین است؛ باید دخالت در امور بكنند. اگر دیدند من كج میروم، به من بگویند: كج نرو. اگر دیدند یك كسی، دولت كج میخواهد برود، به او بگویند: كج نرو. (1)
از امور مهمی كه لازم است وصیت نمایم اعانت نمودن به بندگان خدا، خصوصاً محرومان و مستمندان كه در جامعهها مظلوم و بیپناهند، هر چه توان داری در خدمت اینان- كه بهترین زادراه تو است و از بهترین خدمتها به خدای تعالی و اسلام عزیز است- به كار بر و هر چه توانی در خدمت مظلومان و حمایت آنان در مقابل مستكبران و ظالمان كوشش كن. دخالت در امور سیاسی سالم و اجتماعی یك وظیفه است در این حكومت اسلامی، و كمك به متصدیان امر و دولتمردان وفادار به جمهوری اسلامی نیز یك وظیفه اسلامی- انسانی- ملّی است كه امیدوارم ملت شریف و بیدار از آن غفلت نكنند و همانگونه كه تاكنون در صحنه حاضر بودند و هستند و با كمك آنان حكومت اسلامی و جمهوری میتوانست استقرار و ادامه پیدا كند از این پس نسل حاضر و نسلهای آینده با وفاداری بر آن و پشتیبانی از آن، هرچه بیشتر استقرار یابد و ادامه داشته باشد. و همه باید بدانیم كه تا بر عهد خداوند تعالی باقی باشیم خداوند از ما پشتیبانی میفرماید و همانگونه كه تاكنون توطئههای تبهكاران داخل و خارج را به طور معجزهآسا خنثی فرموده، از این پس انشاءالله تعالی با تأییدات خود خنثی خواهد فرمود. (2)
من امید این را دارم كه این تحول باقی بماند. و شما بانوان و شما برادران و سایر برادران و خواهران ما جدیت كنید كه حفظ كنید این تحول روحی را. دخالت كنید در مسائل سیاسی خودتان در مسائل اجتماعی خودتان. در رژیم سابق به اسم اینكه نیمی از جمعیت را وارد بكنند در مسائل، همه جمعیت را از مسائل روز و از مسائل زندگی و از مسائل سیاسی كنار گذاشتند! امروز است كه همه قشرها در مسائل خودشان، در مسائل كشورشان، در مسائل سیاسی دولت، دخالت میكنند. امروز است كه تمام ملت، چه بانوان محترم و چه برادران، در سرنوشت خودشان دخالت میكنند؛ نه روزی كه همه در اختناق بودند. آنها مدعی بودند كه ما نیمی از جمعیت را آزاد كردیم. با اسم آزادی نیمی از جمعیت، تمام جمعیت را از آزادی محروم كردند! شما امروز آزاد هستید. همه برادران و خواهران ما امروز آزادند. و آزادانه انتقاد میكنند از دولت. انتقاد میكنند از هر چیزی كه برخلاف مسیرشان باشد. و تقاضا میكنند مسائل اساسی را از دولت. این نهضت شما را آزاد كرد، و از آن بندهایی كه بر ملت بود، و از آن قید و بندها شما را آزاد كرد. الان آزادانه در اینجا مجتمع هستید و آزادانه مسائل سیاسی و اجتماعی محل احتیاج ملت را طرح میكنید. شما بانوان، بانوان چند سال پیش از این نیستید. برادران، برادران چند سال پیش از این نیستند. شما امروز خودتان در سرنوشت خودتان دخالت میكنید، خودتان مسائل سیاسی را طرح میكنید، و از دولت میخواهید. این معنای آزادی است كه اسلام به شما داده است. و بالاترین آزادیهایی كه بعد انشاءالله نصیب شما میشود. (3)
برای هر فردی از افراد این ملت تكلیف است كه حفظ كند اسلام را. حفظ اسلام به این است كه حالا در كشور ما- هركسی در كشور خودش، الآن ما مبتلای به مسائلی هستیم در این كشور- حفظ اسلام این است كه ما یك رئیس جمهوری كه لااقل، اعتقاد به اسلام داشته باشد، متعهد باشد برای اسلام، بشناسید كه این آدم متعهدی است، كه مبادا مبتلا بشویم به یك نفر نابابی كه ما را بخواهد بكشد، ببرد طرف امریكا... یك مسألهای است؛ تكلیف است. ما مكلفیم به این كه در امور دخالت كنیم. ما مكلفیم در امور سیاسی دخالت كنیم؛ مكلفیم شرعاً؛ همان طور كه پیغمبر میكرد؛ همان طور كه حضرت امیر میكرد. در این ایام، كه اعلام میكنند مسأله انتخاب رئیس جمهور [را]، آن اشخاصی كه در حوزهها هستند، باید دست از كارها بردارند و راه بیفتند توی شهرها و دهات و روستاها و آن جاهای دورافتاده و كمك كنند. و اگر نكنند، فردا مسؤولاند پیش خدا و اگر مسامحه كنند، فردا مسؤول اند پیش خدا. مردم را دعوت كنند به دخالت در امور. (4)
بازار باید خودش تشخیص بدهد. كارخانهها باید خودشان تشخیص بدهند، هیچ كس تحت تأثیر دیگری نیست. بله اگر چنانچه اشخاص مطمئنی باشند كه آنها تشخیص بدهند، شهادت بدهند كه فلان آدم جهات مختلفش همه خوب است، آن وقت مانعی ندارد كه كسی به واسطه تشخیص آنها و اطمینان به اینكه این صحیح است رأی هم به آنها بدهد. اما این طور نیست كه كوركورانه انسان دنبال این باشد كه ببیند كیك چه گفته، این صحیح نیست، این در اسلام نیست و در جمهوری اسلامی هم نباید باشد. شما فرمانداران و بخشداران و همین طور اشخاص محترمی كه این انجمنهای اسلامی را در سرتاسر كشور دارند، همه تان موظفید به اینكه در این امر دقت كنید كه خوب انجام بگیرد، نبادا یك وقت خدای نخواسته، یك تقلبی در كار بیاید، نبادا خدای نخواسته یك اشخاص نابابی خودشان را عوضی جا بزنند كه از این معانی بسیار خواهد بود. اینها تكلیف شماست كه بكنید. مردم هم خودشان مكلفند به اینكه هم شركت كنند در انتخابات. نروند كنار، تكلیف است، حفظ اسلام است، رفتن كنار خلاف تكلیف است، خلاف مصالح اسلام است. آن مقدسی كه خیال میكند كنار نشسته و دخالت در امور اسلامی نمی كند، او برخلاف اسلام دارد رفتار میكند، اگر خدای نخواسته یك همچو آدمی باشد. آن آدمی كه به واسطه اینكه مثلاً یك چیز اعوجاجی از یك نفر میبیند یا از یك گروهی میبیند كنار برود، این برخلاف مصالح اسلام عمل میكند. (5)
اسلام یك چیزی نیست كه برای یك طرف قضیه را فكر كرده باشد. اسلام در همه اطراف قضایا حكم دارد. تمام قضایای مربوط به دنیا، مربوط به سیاست، مربوط به اجتماع، مربوط به اقتصاد، تمام قضایای مربوط به آن طرف قضیه كه اهل دنیا از آن بیاطلاعند. ادیان توحیدی آمدهاند برای اینكه هر دو طرف قضیه را نگاه بكنند و طرح بدهند. نسبت به هر دو طرف قضیه آنها حكم دارند، طرح دارند. این طور نیست كه یا این طرف را... خصوصاً اسلام كه از همه ادیان بیشتر در این معنا پافشاری دارد كه همه احكامش یك احكام مخلوط به سیاست است؛ دست به گردن است احكام... نمازش مخلوط به سیاست است؛ حَجش مخلوط به سیاست است؛ زكاتش سیاست است، اداره مملكت است؛ خُمْسَش برای اداره مملكت است. دیگر حدود و تعزیرات، و اینهایی كه قصاص، و این احكامی هست؛ كه تمامشان را گذاشتند كنار، و یك عده احكامی كه از غرب آمده است اینجا. در این زمانهای طولانی، به آن عمل كردهاند. من امیدوارم كه این تحولی كه حاصل شده است از برای همه یعنی هم خانمها و خواهرهای محترم ما و هم برادرهای محترم ما احساس وظیفه كردند. این احساس وظیفه بود كه همهتان را آورد در خیابانها با فریاد، دشمن خودتان را بیرون كردید. این دخالت مستقیم شما در سیاست بود. همانی بود كه آنها میگفتند شما چه كار دارید؟ همانی بود كه میخواستند این خواهرها را بِكِشند به یك كارهایی كه نه اینكه بیتفاوتشان كنند؛ فاسدشان بكنند، و اسباب این بشوند كه دیگران را به فساد بكشند. (6)
دورهی اول مجلس در مشروطه بد نبود و شاید هم خوب بود، ولی بعدها كم كم رسید به جایی كه خودشان افرادی را انتخاب میكردند. پس ما باید سعی كنیم مرتبهی دوم بهتر از اول باشد. مردم بهتر شركت كنند، مردم در صحنه حاضر باشند و تحت تأثیر كسی واقع نشوند. مردم با علما و اشخاص مورد اعتمادشان مشورت كنند، بعد به هركس كه خواستند رأی دهند. مردم نباید كنار بروند، اگر مردم كنار بروند همه شكست میخوریم.
خود مردم نگذارند قلدرها دخالت كنند، افراد نالایق دخالت كنند. اگر عدهای جمع شدند و افراد نالایق را انتخاب كردند، مردم به آنها رأی ندهند، اگر مردم هم متوجه نشدند. مجلس آنها را قبول نكند. تمام مردم موظفند كه در انتخابات حاضر باشند و تحت تأثیر هیچ كس قرار نگیرند. بعد از اینكه مشورت كردند كه برای اسلام مفید است رأی دهند. اگر كسی مورد شك بود و یا اگر كسانی منحرف، خودشان را معرفی كردند، به آنها رأی ندهند. ما باید مجلسمان را نگه داریم و كاری كنیم كه برای دولتی خوب اساس باشد. مردم اگر از من گله دارند، از اسلام سرد نشوند. من خلاف كردهام، به اسلام چه. مردم اگر اسلام را، استقلال و آزادی را، نبودن تحت اسارت شرق و غرب را میخواهند، همه در انتخابات شركت كنند و در صحنه حاضر باشند. اگر یك ظالم خلاف كرد، اسلام كه نكرده است. پس باید كاری كنیم كه ظلم نباشد و ظالم از بین برود. اگر دیدیم در این دوره خلاف شده و به افرادی ظلم شده باید تلاشمان را بیشتر كنیم تا خلاف و ظلم را از بین ببریم نه اینكه كنار رویم و از صحنه خارج شویم. زیرا اگر از صحنه خارج شویم ظلم بیشتر میشود. پس باید اجتماعمان را بیشتر كنیم و بیشتر در صحنه حاضر باشیم. (7)
مردم در سراسر كشور در انتخاب فرد مورد نظر خود آزادند؛ و احدی حق تحمیل خود یا كاندیداهای گروه یا گروهها را ندارد. هیچ مقامی و حزبی و گروهی و شخصی حق ندارد به دیگران كه مخالف نظرشان هستند توهین كنند، یا خدای نخواسته افشاگری نمایند؛ گرچه همه حق تبلیغات صحیح برای خود یا كاندیداهای خود یا دیگران را دارند، و هیچ كس نمیتواند جلوگیری از این حق نماید. و البته لازم است تبلیغات موافق مقررات دولت باشد. و احدی شرعاً نمی تواند به كسی كوركورانه و بدون تحقیق رأی بدهد. و اگر در صلاحیت شخص یا اشخاصی تمام افراد و گروهها نظر موافق داشتند ولی رأی دهنده تشخیصش برخلاف همهی آنها بود، تبعیت از آنها صحیح نیست، و نزد خداوند مسؤولیت دارد. و اگر گروه یا اشخاص صلاحیت فرد یا افرادی را تشخیص دادند و از این تأیید برای رأی دهنده اطمینان حاصل شد، میتواند به آنها رأی دهد. (8)
الآن وضع این است كه، ادامهی نهضت به این است كه، كارهایی كه اینها میخواهند انجام بدهند به وجه خوب انجام بدهند. كارخانهها به كار خودشان ادامه بدهند؛ كشاورزها به كار كشاورزی ادامه بدهند و هر گروهی كه مشغول یك كاری هستند این كار را خوب انجام بدهند. اختلال در كار پیدا نشود، كمكاری نباشد، اهمال كاری نباشد؛ اینها به سازش، و ساختن ایران مضر است. شما الآن بعد از اینكه این سد بزرگ را شكستید،... و حالا ما باید یك ایران ویرانی را از سر بسازیم و ساختن یك مملكت با دست یك گروه امكان ندارد. محول كردن مطالب را به دولت یا به روحانیت صحیح نیست؛ برای اینكه اینها قدرت این كار را ندارند. تمام گروهها و تمام افراد، هر فردی وظیفه دارد كه در این نهضت خدمت بكند.
چنان كه در وقتی كه میخواستید بشكنید این سد را، هر فردی یك تأثیر داشت. نمی توانست یك فرد بگوید كه من تنها كه نمی توانم این رژیم را به هم بزنم، پس كنار بروم. قطرهها جمع میشوند و دریا و رودخانهها و سیلها را تشكیل میدهند. انسانها هم مثل قطراتی میمانند كه یكی یكی جزئی كار از او می آید. از هر قطره توقعی نیست كه یك سد را بشكند؛ لكن اگر قطره كنار برود، قطرات كنار بروند، سد شكسته نمی شود. قطرات وقتی كه با هم مجتمع شدند سیل درست میكنند؛ سیلهای عظیمی درست میكنند؛ این سیلهای عظیم از همان قطرات باران است. این قطرات باران است كه وقتی به كوهسارها میریزد، سیل از آن درست میشود، و سیل كوهها را درهم میشكند.
قطرات انسان هم همین طور است كه یكی یكی از آنها كار نمی آید- یعنی كار مهم- اما هر یك دخالت دارند در آن كاری كه باید بكنند. همان طوری كه برای شكستن آن سد افراد هر یك دخالت داشتند، برای سازندگی یك مملكت هم افراد هر یك دخالت دارند، هر یك از افراد یك كار از آنها میآید. و نمیتواند این فرد بگوید من كار خودم را انجام نمیدهم؛ یا كار خودم را بد انجام میدهم. الآن باید كار كرد؛ و كار را خوب انجام داد. حفظ كرد این نهضت را به اینكه همه با هم مشغول ساختن بشوند. همه با هم مشغول تصحیح این اموری كه آنها خراب كردند باشند. (9)
حرف ما این است كه نه روحانی تنها، همهی قشرها باید در سیاست دخالت بكنند. سیاست یك ارثی نیست كه مال دولت باشد، یا مال مجلس باشد، یا مال افراد خاصی باشد. سیاست معنایش همین وضع آن چیزهایی [است] كه در یك كشوری میگذرد از حیث ادارهی آن كشور. همهی اهالی این كشور در این معنا حق دارند. خانمها حق دارند در سیات دخالت بكنند؛ تكلیفشان است. روحانیون هم حق دارند در سیاست دخالت بكنند، تكلیف آنهاست. دین اسلام یك دین سیاسی است. یك دینی است كه همه چیزش سیاست است، حتی عبادتش. (10)
وصیت من به ملت شریف آن است كه در تمام انتخابات، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصی كه انتخاب میكنند روی ضوابطی باشد كه اعتبار میشود مثلاً در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، توجه كنند كه اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روی موازین شرعیه و قانون انتخاب نكنند، چه بسا كه خساراتی به اسلام و كشور وارد شود كه جبرانپذیر نباشد. و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسؤول میباشند.
از این قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علمای بزرگ تا طبقهی بازاری و كشاورز و كارگر و كارمند، همه و همه مسؤول سرنوشت كشور و اسلام میباشند؛ چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه؛ و چه بسا كه در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه، گناهی باشد كه در رأس گناهان كبیره است. پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید كرد، و الّا كار از دست همه خارج خواهد شد. و این حقیقتی است كه بعد از مشروطه لمس نمودهاید و نمودهایم، چه هیچ علاجی بالاتر و والاتر از آن نیست كه ملت در سرتاسر كشور در كارهایی كه محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامی و قانون اساسی انجام دهد؛ و در تعیین رئیس جمهور و وكلای مجلس با طبقهی تحصیلكردهی متعهد روشنفكر با اطلاع از مجاری امور و غیروابسته به كشورهای قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوا و تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی مشورت كرده، و با علما و روحانیون باتقوا و متعهد به جمهوری اسلامی نیز مشورت نموده؛ و توجه داشته باشند رئیس جمهور و وكلای مجلس از طبقهای باشند؛ كه محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند، نه از سرمایهداران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمیتوانند بفهمند.
و باید بدانیم كه اگر رئیس جمهور و نمایندگان مجلس، شایسته و متعهد به اسلام و دلسوز برای كشور و ملت باشند، بسیاری از مشكلات پیش نمیآید؛ و مشكلاتی اگر باشد رفع میشود. و همین معنی در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر یا ویژگی خاص باید در نظر گرفته شود؛ كه اگر خبرگان كه با انتخاب ملت تعیین میشوند از روی كمال دقت و با مشورت با مراجع عظام هر عصر و علمای بزرگ سرتاسر كشور و متدینین و دانشمندان متعهد، به مجلس خبرگان بروند، بسیاری از مهمات و مشكلات به واسطهی تعیین شایستهترین و متعهدترین شخصیتها برای رهبری یا شورای رهبری پیش نخواهد آمد، یا با شایستگی رفع خواهد شد. (11)
راهبردهای تصریحی:
1- جمهوری اسلامی خواهان حضور، مشاركت و نظارت مستقیم مردم در امور كشور است.
2- سطح دخالت و نظر مردم در مورد مسائل باید تابع مصالح جامعه باشد.
3-كمك به دولت اسلامی و متصدیان امر و ساختن كشور، از مظاهر روشن دخالت و مشاركت در امور جامعه است.
4-كمك به محرومین و نیازمندان و روستاها، از جمله راههای مشاركت و حضور در مسائل جامعه است.
5- حضور در انتخابات از مصادیق بارز مشاركت و دخالت مردم در امور جامعه و نظام است و هیچ سستی در عدم دخالت آنان پذیرفتنی نیست.
6- مردم اجازه ندهند قلدرها و نالایقها در امور انتخابات دخالت كنند.
7- همه اقشار مردم بایستی در سیاست دخالت كنند و این تكلیف اسلامی است.
نكات استنباطی:
1- مصادیق حضور و مشاركت مردم در امور جامعه را قانون اساسی و رهبری نظام تعیین و اساس آن چارچوبهای نظام و اهداف متعالی آن است.
2- حضور و مشاركت مردم در مسائل عمومی جامعه بایستی منطبق با فریضهی امر به معروف و نهی از منكر و شرایط آن در رسالههای عملیه و راهبریهای رهبری نظام باشد.
3- مشاركت و دخالت مردم در امور جامعه، امری واقعی است و مانند كشورهای غربی، صوری و فاقد اصالت، نیست.
4- دشمنان با حضور و مشاركت مردم در امور سیاسی، اجتماعی و ساختن كشور مخالفند، چرا كه آن را پشتوانهی نظام میدانند و به هر قیمتی میخواهند این پشتوانه را از نظام بگیرند.
پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج15، صص 20 و21.
2. صحیفه امام (ره)، ج16، ص 224.
3. صحیفه امام (ره)، ج8، ص 384.
4. صحیفه امام (ره)، ج15، صص 15 و 16.
5. صحیفه امام (ره)، ج18، صص 285 و 286.
6. صحیفه امام (ره)، ج10، صص 18 و 19.
7. صحیفه امام (ره)، ج18، صص 243 و 244.
8. صحیفه امام (ره)، ج18، ص 337.
9. صحیفه امام (ره)، ج8، صص 106 و 107.
10. صحیفه امام (ره)، ج10، ص 15.
11. صحیفه امام (ره)، ج21، صص 421-423.
گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیرهی سیاسی حضرت امام خمینی(قدسسره)(10)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول.
/م