نویسنده: غلامرضا ارژنگ
بعضیها وقتی دو جمله با «و» همپایه میشود، به جای آن كه فعل هر دو جمله را به صورت كامل بیاورند، فعل جملهی اول را به صورت صفت مفعولی میآورند، و به جای آن كه بنویسند: روزها به كارخانه میروم، و در آنجا كار میكنم، مینویسند: روزها به كارخانه رفته، و در آنجا كار میكنم.
این گونه فعلها را «فعل وصفی» مینامند زیرا به صورت صفت مفعولی ساخته میشوند.
دیروز به كارخانه رفته و در آنجا كار كردم.
روزها به كارخانه رفته و در آنجا كار میكرد.
فردا هم به كارخانه رفته و در آنجا كار خواهد كرد.
فردا به كارخانه رفته و در آن جا كار كن.
چنان كه میبینیم فعل وصفی برای اول شخص و دوم شخص و سوم شخص از مفرد و جمع و هر ساخت و هر وجه و هر زمانی كه باشند به یك صورت به كار میرود، و زمان و شخص و مفرد و جمع آن را از روی فعلِ جملهای كه بعد از آن میآید، باید تشخیص داد. پس خواننده پس از خواندن جملهی اول باید صبر كند كه جملهی دوم هم تمام شود، تا بتواند زمان و شخصِ فعل جملهی اول را پیدا كند. از این رو بیشتر ویراستاران به كار بردن فعل وصفی را روا نمیدانند، و معتقدند كه فعلِ هر دو جمله باید به صورت كامل آورده شود.
دیروز به كارخانه رفتم، و در آن جا كار كردم.
روزها به كارخانه میرفت، و در آنجا كار میكرد.
فردا هم به كارخانه میرفت، و در آنجا كار خواهد كرد.
روشن است كه هنگامی كه چند جمله با هم همپایه شده باشند، فهم مطلبی كه فعل وصفی برای بیان آنها به كار رفته، دشوارتر خواهد شد:
اگر لایهی اوزون سوراخ شود، آبزیان نابود شده، و محصولات كشاورزی صدمه دیده، و سرطان پوست شایع خواهد شد.
چنان كه میبینیم تا زمانی كه جملهی آخر بیان نشود ما نمیتوانیم زمان و شخص و شمار فعل جملههای وصفی را بفهمیم، در حالی كه اگر همهی جملهها به طور كامل بیان شوند، چنین مشكلی پدید نخواهد آمد:
اگر لایهی اوزون پاره شود، آبزیان نابود خواهند شد، و محصولات كشاورزی صدمه خواهد دید، و سرطان پوست شایع خواهد شد.
حال اگر جملههای وصفی متوالی، طولانی هم باشند، فاصلهی بین فعلها زیادتر میشود، و آن وقت به كلی رشتهی مطلب از دست خواننده درمی رود:
خلبان سوار هواپیما شده و كمربندها را بسته و كلاه مخصوص را به سر گذاشته و بازرسیهای قبل از پرواز را انجام داده و موتورها را روشن كرده و پرواز میكند. ←خلبان سوار هواپیما میشود، و كمربندها را میبندد، و كلاه مخصوص را بر سر میگذارد، و بازرسیهای قبل از پرواز را انجام میدهد، و موتورها را روشن میكند و پرواز میكند.
برای دیدار یكی از خویشاوندان نزدیك خود به تهران رفته و كتابی را كه تازه منتشر شده است، از كتابفروشیهای جلو دانشگاه تهران خریده و در روز جشن تولدش به او هدیه خواهم كرد.
یعنی
برای دیدار یكی از خویشاوندان نزدیك خود به تهران خواهم رفت، و كتابی را كه تازه منتشر شده است از كتابفروشیهای جلوِ دانشگاه تهران خواهم خرید، و در روز جشن تولدش به او هدیه خواهم كرد.
پس باید از به كار بردن فعل وصفی پرهیز كرد، و در جملههای همپایه همهی فعلها را به صورت كامل آورد، تا خود به خود، زمان و ساخت و وجه و شخص فعل، در پایان همان جمله مشخص شود. پس به جای
دانش آموزان به كرج رفته، و از سدّ امیركبیر بازدید كردند،
باید بنویسیم:
دانش آموزان به كرج رفتند، و از سدّ امیركبیر بازدید كردند.
به جای
او با اتوبوس به مشهد رفته، و پس از یك هفته بازخواهد گشت.
باید بنویسیم:
او با اتوبوس به مشهد خواهد رفت، و پس از یك هفته باز خواهد گشت.
به جای
من شب و روز كار كرده و سرانجام موفق میشوم،
باید بنویسیم:
من شب و روز كار میكنم، و سرانجام موفق میشوم.
به جای
شاید او به این جا آمده و حقیقت را دریابد،
باید بنویسیم:
شاید او به اینجا بیاید، حقیقت را دریابد.
به جای
به خانه رفته، و در آنجا استراحت كن،
باید بنویسیم:
به خانه برو و در آنجا استراحت كن.
منبع مقاله :
ارژنگ، غلامرضا،(1389)، ویرایش زبانی: برای زبان نوشتاری فارسی امروز، تهران: نشر قطره، چاپ دوم